یه ترجمه خوب برای این جمله: Boast not thyself of to morrow; for thou knowest not what a day may bring forth یا who knows what tomorrow will bring us
کلمه shambling یعنی کسی که لخ لخ کنان راه میره. صفت فارسی مناسب براش چی میتونه باشه؟ (صفت تک کلمه ای)
معادل فارسی یک کلمه ای برای roughspun مثلا در roughspun brown cloak یا در roughspun tunic
معادل فارسی قشنگ برای common room مثلا توی مهمانخانه یا مسافرخانه جایی که مشتری ها مشینینن، جایی مثل کافه یا رستوران
این جمله رو چطور میشه معنی کرد: “Is aught amiss?”
توی کتابی به این عبارت برخوردم: A was the elder, but B held himself to be better born A و B نام افراد هستن. حدس میزنم به معنای این باشه که B خودش رو بالازاده تر میدونه، اما مطمئن نیستم. ممنون میشم راهنمایی کنید.
دنبال یه معادل قشنگ برای این عبارت میگردم که این بازی با کلمات رو (حداقل تا حدی) منعکس کنه: Even a freerider required a horse to ride
توی متنی به این ترکیب برخوردم: good-son good-sister اما هیچگدوم واقعا خواهر یا پسر همدیکه نبودن. اینو چجوری میشه معنی کرد؟ مثلا یه راهب به رئیسش که یه خانمه میگه my good-sister
دنبال معادل مناسبی برای جمله ی بولد شده میگردم: I know it. I am no mean judge of men, and you are the true steel. You will give them pause. The very sight of you. مخاطب این جمله یک شوالیه ست.
معنی این جمله (بولد شده) رو متوجه نمیشم: Ray was the knight’s liege lord. The lady held her lands of him as well .
مثلا برای توصیف یه کلاه حصیری اومده این کلمه floppy hat کلاه سست یا کلاه شل و ول یا کلاه آویزان قشنگ نمیشه... میشه یه کلمه قشنگتر براش پیشنهاد کنین؟؟ ممنونم!
دنبال یه معادل قشنگ برای این جمله هستم: Words are wind