پیشنهادهای Rhino (١٣٠)
قبل از اعداد استفاده میشود و به معنی تقریبا هست. مثلا: He earns somewhere in the region of 10000$
محض ( برای تاکید بر روی صفات منفی استفاده میشود مثلا دروغگوی محض ، تنبل محض و . . . )
نامحترمانه
بی ادبانه
Grounds ( plural ) for ( doing ) sth دلیل
مجوز، حکم Issue a warrant به معنی صادر کردن حکم/مجوز
بیگاری
Bribery and corruption رشوه خواری و فساد
اهداف
کشنده مرگ بار
نا پسند ، ناخوشایند
ذات
be dependent on something/somebody کاملا وابسته بودن به کسی یا چیزی برای بقا و ادامه زندگی
Be subject to sth در معرض چیزی بودن
be intent on/upon ( doing ) something مصمم بودن برای انجام کاری
Ban on sth ممنوعیت چیزی
Have/has grudge against sb از کسی کینه داشتن
Disregard for بی توجهی نسبت به چیزی
تلفیق
سوتی
توان بخشی برای بازگشت به زندگی عادی ( درباره ی معتادان و زندانیان )
لغو و بر اندازی یک قانون ، سیستم
در جریان قرار دادن
Be distracted by sth پرت شدن حواس
بقایای یک ساختمان تخریب شده
مخروبه
Be/get carried away جوگیرشدن
Drown sth ( sound ) out خفه کردن یک صدا بوسیله ی یک صدای بلندتر
کانال ارتباطی
قاطعانه