پیشنهادهای Rhino (١٤٧)
مرحله ( در مسابقات ) مثلا : Semi_final round مرحله نیمه نهایی
به رگبار انتقاد گرفته شدن ( باید بصورت passive معنی بشه )
Sources : منابع آگاه ( در اخبار و روزنامه ها کاربرد داره )
کسری
بودجه/noun/ بودجه بندی کردن/verb/
تلنبار شدن
Be in credit : پول تو حساب داشتن
مات و مبهوت
خیلی ناراحت
سرخوش
معنی عامیانش : دیگ سن و سالی از ما گذشته
be in the way/be in somebody's way بر سر راه بودن
غنی کردن، حاصل خیز کردن
Scatter seeds بذر پاشیدن
حول و حوش
فرد عجیب بعد از اعداد به معنی حول و حوش مثلا fifty odd به معنی حول و حوش پنجاه
خرت و پرت
قبل از اعداد استفاده میشود و به معنی تقریبا هست. مثلا: He earns somewhere in the region of 10000$
محض ( برای تاکید بر روی صفات منفی استفاده میشود مثلا دروغگوی محض ، تنبل محض و . . . )
نامحترمانه
بی ادبانه
Grounds ( plural ) for ( doing ) sth دلیل
مجوز، حکم Issue a warrant به معنی صادر کردن حکم/مجوز
بیگاری
Bribery and corruption رشوه خواری و فساد
اهداف
کشنده مرگ بار
نا پسند ، ناخوشایند
ذات
be dependent on something/somebody کاملا وابسته بودن به کسی یا چیزی برای بقا و ادامه زندگی
Be subject to sth در معرض چیزی بودن
be intent on/upon ( doing ) something مصمم بودن برای انجام کاری
Ban on sth ممنوعیت چیزی
Have/has grudge against sb از کسی کینه داشتن
Disregard for بی توجهی نسبت به چیزی
تلفیق
سوتی
توان بخشی برای بازگشت به زندگی عادی ( درباره ی معتادان و زندانیان )
لغو و بر اندازی یک قانون ، سیستم
در جریان قرار دادن
Be distracted by sth پرت شدن حواس
بقایای یک ساختمان تخریب شده
مخروبه
Be/get carried away جوگیرشدن
Drown sth ( sound ) out خفه کردن یک صدا بوسیله ی یک صدای بلندتر
کانال ارتباطی
قاطعانه