mount up

جمله های نمونه

1. I am appalled that children can mount up debts unbeknown to their parents.
[ترجمه گوگل]من از اینکه بچه ها می توانند بدون اطلاع والدین خود بدهی بدهند، وحشت دارم
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که بچه ها بتوانند بدهی های خود را به والدین خود تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It isn't a good idea to let bills mount up.
[ترجمه گوگل]این ایده خوبی نیست که اجازه دهید قبوض افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]فکر خوبی نیست که بگذارم قبض ها بالا بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their debts continued to mount up.
[ترجمه گوگل]بدهی های آنها همچنان رو به افزایش بود
[ترجمه ترگمان]بدهی های آن ها همچنان بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fuel costs were really starting to mount up, so I felt I had to contribute something.
[ترجمه گوگل]هزینه‌های سوخت واقعاً شروع به افزایش می‌کردند، بنابراین احساس کردم که باید کاری کنم
[ترجمه ترگمان]هزینه های سوخت واقعا شروع به بالا رفتن کرده بودند، بنابراین احساس کردم باید کاری بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Small debts could rapidly mount up and begin to exert intolerable pressure on the relationship between husband and wife.
[ترجمه گوگل]بدهی های کوچک می تواند به سرعت افزایش یابد و شروع به اعمال فشار غیرقابل تحمل بر روابط بین زن و شوهر کند
[ترجمه ترگمان]وام های کوچک به سرعت بالا می روند و فشار تحمل ناپذیری را بر رابطه بین زن و شوهر اعمال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His debts continued to mount up.
[ترجمه گوگل]بدهی های او همچنان رو به افزایش بود
[ترجمه ترگمان]بدهی های او همچنان بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bills soon mount up at hotels.
[ترجمه گوگل]قبوض به زودی در هتل ها افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]این لوایح به زودی در هتل ها شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His winnings continued to mount up.
[ترجمه گوگل]بردهای او همچنان رو به افزایش بود
[ترجمه ترگمان]برد به بالا رفتن ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her debts started to mount up because of her wild spending.
[ترجمه گوگل]بدهی های او به دلیل مخارج وحشیانه اش شروع به افزایش کردند
[ترجمه ترگمان]دیون او به دلیل هزینه های وحشیانه اش شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His debts are beginning to mount up.
[ترجمه گوگل]بدهی های او در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]دیون او کم کم بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mum asked all the riders to mount up and follow Emily.
[ترجمه گوگل]مامان از همه سواران خواست که سوار شوند و امیلی را دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]مامان از همه سوارها خواست که بالا بروند و دنبال امیلی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The gross revenue of outdoors ad mount up year by year.
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص تبلیغات در فضای باز سال به سال افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]درآمد ناخالص یک تبلیغ در بیرون از منزل تا سال افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sure the mechanics are similar, but those tiny little extras mount up to a whole lot more than their actual sum.
[ترجمه گوگل]مطمئناً مکانیک ها مشابه هستند، اما آن موارد اضافی کوچک بسیار بیشتر از مجموع واقعی خود هستند
[ترجمه ترگمان]مطمئنا مکانیک مشابه است، اما این چیزهای اضافی کوچک بیشتر از مجموع واقعی شان بالا می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you hide away your problems and pretend that they don't exist they will just continue to mount up.
[ترجمه گوگل]اگر مشکلات خود را پنهان کنید و وانمود کنید که وجود ندارند، آنها به افزایش ادامه خواهند داد
[ترجمه ترگمان]اگر شما مشکلات خود را پنهان کنید و وانمود کنید که وجود ندارند، به بالا رفتن ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• increase, gather, accumulate

پیشنهاد کاربران

گاهی معنی سوار شدن بر روی چارپایان هم می‎دهد
تلنبار شدن
اضافه کردن - افزودن
در طول زمان افزایش یافتن، انباشته شدن، جمع شدن، زیاد شدن
جمع کردن
Mount them up
جمعشون کنید
افزایش دادن

بپرس