تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لحظه راستی آزمایی ( اینکه ادعایی که مطرح شده حقیقت دارد یا نه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در علوم رایانه و فنّاوری اطلاعات متاسفانه این واژه با upgrade اشتباه گرفته میشه. update "به روزرسانی" نسخه فعلی یک نرم افزار که معمولا شامل رفع باگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خالص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a common programming mistake that occurs when a loop iterates one time too many or too few, resulting in unintended behavior

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

fake

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

fake

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

If you have a sinking feeling, you suddenly become depressed or lose hope

پیشنهاد
١

جنبش حق رأی زنان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

extremely

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ترغیب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تجسم کردن، در نظر آوردن، تداعی شدن، به ذهن خطور کردن . People always associate Cairo with the pyramids مردم همیشه قاهره رو با اهرام تجسم می کنند. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان توجه کنند که این کلمه معنای کلی تری نسبت به international داره! international =چندملیتی ( میتونه از دو یا دویست کشور باشه ) cosmopolitan =چن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

تبلیغ کردن ( چیزی توسط افراد مشهور معمولا در تلوزیون )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضرورت اخلاقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بروزرسانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سر از ناکجا آباد در آوردن!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

. Stamina is the physical or mental energy needed to do a tiring activity for a long time آمادگی جسمانی و روانی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

از این واژه بیشتر برای اشاره به چیزهای "خطرناک" مرتبط با سلامتی و مرگ انسان استفاده میشه، واژهdangerous معنای کلی تری داره.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیگه کار نکردن/جواب ندادن، از کار افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تاریخش "به" دهه 90 برمیگردد. . Its date back as far as the 1990s

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ناخوشایند، غیر قابل قبول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

این کلمه بار معنایی منفی داره شاید " آبکی یا دم دستی" ترجمه بهتری باشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. model: الگو، نمونه، سرمشق 2. deterrent : بازدارنده، عبرت انگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از چیزی ( نه لزوما بطری ) آب نوشیدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در کل سال، در طول سال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

: I'm getting out of this company دارم گورمو از این شرکت گم می کنم! = دارم از این شرکت لعنتی میرم بیرون!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

غفلت، سهل انگاری ( =فراموش کردن کاری که باید انجام میشده اما نشده! )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

An advertising campaign is a planned series of advertisements

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کشاندن کسی به دادگاه معمولا برای ضرر مالی که به شما زده. مترادف آن prosecute است که معنای کلی تر دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

an effort to sell or promote something کار تبلیغی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

لغو شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رسوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تاثیر منفی یا بد گذاشتن روی چیزی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

A news feed ( newsfeed ) is list of newly published content on a website

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( خبر، اطلاعات و غیره ) موثق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بار کج به منزل نمیرسه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با کسی رو هم ریختن!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( مجله یا روزنامه ) نسخه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیشتر ( از حد معمول یا چیزهای دیگر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تسهیل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال زدن، نمونه آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تأیید ( مطالبی که قبلا گفتین با ارائه مثال و استدلال )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیامی را به کسی منتقل کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مثل کَنه به کسی چسبیدن برای آزار اذیت و ترساندن ( مخصوصا افراد مشهور یا اونایی که قبلا باهاشون رابطه داشتین )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

vulgar

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

علائم آشکارساز، علائم برملاکننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشاجره شدید ( معمولا بین دو یا چند دوست/اعضای خانواده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

vast

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

make up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تلاش ناموفق ( با فاصله بسیار کمی تا موفقیت ) مثال: . Soccer crowd shouted after a near miss تماشاگران فوتبال بعد از گل از دست رفته فریاد کشیدند.