پیشنهادهای بختیاری (٢٤٧)
لحظه راستی آزمایی ( اینکه ادعایی که مطرح شده حقیقت دارد یا نه )
در علوم رایانه و فنّاوری اطلاعات متاسفانه این واژه با upgrade اشتباه گرفته میشه. update "به روزرسانی" نسخه فعلی یک نرم افزار که معمولا شامل رفع باگ ...
خالص
a common programming mistake that occurs when a loop iterates one time too many or too few, resulting in unintended behavior
fake
fake
If you have a sinking feeling, you suddenly become depressed or lose hope
جنبش حق رأی زنان
extremely
ترغیب کردن
تجسم کردن، در نظر آوردن، تداعی شدن، به ذهن خطور کردن . People always associate Cairo with the pyramids مردم همیشه قاهره رو با اهرام تجسم می کنند. ...
دوستان توجه کنند که این کلمه معنای کلی تری نسبت به international داره! international =چندملیتی ( میتونه از دو یا دویست کشور باشه ) cosmopolitan =چن ...
تبلیغ کردن ( چیزی توسط افراد مشهور معمولا در تلوزیون )
ضرورت اخلاقی
بروزرسانی
سر از ناکجا آباد در آوردن!
. Stamina is the physical or mental energy needed to do a tiring activity for a long time آمادگی جسمانی و روانی.
از این واژه بیشتر برای اشاره به چیزهای "خطرناک" مرتبط با سلامتی و مرگ انسان استفاده میشه، واژهdangerous معنای کلی تری داره.
دیگه کار نکردن/جواب ندادن، از کار افتادن
تاریخش "به" دهه 90 برمیگردد. . Its date back as far as the 1990s
ناخوشایند، غیر قابل قبول
این کلمه بار معنایی منفی داره شاید " آبکی یا دم دستی" ترجمه بهتری باشه.
1. model: الگو، نمونه، سرمشق 2. deterrent : بازدارنده، عبرت انگیز
از چیزی ( نه لزوما بطری ) آب نوشیدن.
در کل سال، در طول سال
: I'm getting out of this company دارم گورمو از این شرکت گم می کنم! = دارم از این شرکت لعنتی میرم بیرون!
غفلت، سهل انگاری ( =فراموش کردن کاری که باید انجام میشده اما نشده! )
An advertising campaign is a planned series of advertisements
کشاندن کسی به دادگاه معمولا برای ضرر مالی که به شما زده. مترادف آن prosecute است که معنای کلی تر دارد.
an effort to sell or promote something کار تبلیغی.
لغو شدن
رسوایی
تاثیر منفی یا بد گذاشتن روی چیزی.
A news feed ( newsfeed ) is list of newly published content on a website
( خبر، اطلاعات و غیره ) موثق
بار کج به منزل نمیرسه.
با کسی رو هم ریختن!
( مجله یا روزنامه ) نسخه
بیشتر ( از حد معمول یا چیزهای دیگر )
تسهیل کردن
مثال زدن، نمونه آوردن
تأیید ( مطالبی که قبلا گفتین با ارائه مثال و استدلال )
پیامی را به کسی منتقل کردن.
مثل کَنه به کسی چسبیدن برای آزار اذیت و ترساندن ( مخصوصا افراد مشهور یا اونایی که قبلا باهاشون رابطه داشتین )
vulgar
علائم آشکارساز، علائم برملاکننده
مشاجره شدید ( معمولا بین دو یا چند دوست/اعضای خانواده )
vast
make up
تلاش ناموفق ( با فاصله بسیار کمی تا موفقیت ) مثال: . Soccer crowd shouted after a near miss تماشاگران فوتبال بعد از گل از دست رفته فریاد کشیدند.