پیشنهادهای A.C.E (٧٠٠)
متفاوت از هرچیز دیگه دیده میشه در محدوده خودش ( معمولا منفی ) ، خیلی آشکار بودن ، انگشت نما بودن
رنج کشیدن از یک چیز ناخوشایند یا یک نتیجه ویرانگر ( مخصوصا از دست دادن کلی پول )
تشخیص دادن یا به یاد آوردن به طور کامل ، واضح ، یا درست
آرزو کردن برای خوش شانسی یا موفقیت در کاری
1 - کاملاً آشنا بودن به، کاملاً وارد بودن، مثل آب خوردن بلدبودن 2 - در دسترس داشتن، حاضر و آماده داشتن، کاملاً در اختیار داشتن
داره در موردش بحث میشه، آماده شده ولی هنوز عمومی نشده
خراب کردن چیزی مثلا: نقشه یا جلوگیری کردن از موفق شدن آن
شروع کردن به گفتن برعکس چیزی که قبلا گفتی
خشمناک شدن، از جا دررفتن
یک سو تفاهم بین شما و کسی وجود دارد
یک سو تفاهم بین شما و کسی وجود دارد
تنها انجام دادن ، بدون کمک دیگران انجام دادن
به کار کردن ادامه میده ولی پیشرفت کمی می کنه
کند یا متوقف کردن انجام کاری
یک کسی که توی وسیله نقلیه می شینه و تلاش می کنه راننده رو راهنمایی کنه یا از مهارت رانندگیش انتقاد می کنه
برای انجام کاری آماده شدن
به صورت جسمی و روحی خسته بودن
راه و چاه را به کسی نشان دادن
به یکی نشون بدی چطوری یک کار یا فعالیتو انجام بده
پیوستن به بحث وقتی دیگر شرکت کنندگان نمی خواهند که اینکار را بکنید ، بدون اینکه کسی بپرسد نظر خود را گفتن
برای کار :کساد، کم رواج، خیلی موفق نبودن برای اشخاص: آرام و افسرده، دل مرده، ناراحت بودن و انرژی نداشتن
ریسکی کنی که باعث مشکل یا خطر بشه ( معمولا در حالت استمراری به کار میره )
دوری کردن از چیزی یا کسی به خاطر اینکه برای شما خطرناکه
بودن در شرایط مساوی ( معمولا شرایط سخت )
یه چیزی بگی یا انجام بدی که باعث ایجاد مشکل بشه معمولا وقتی که تلاش می کنی یک موقعیت رو تغییر بدی که بقیه مردم نمی خواهند تغییرش بدهند
خرج کردن یه عالمه پول معمولا برای مهمانی
در شخصیت شما نیست یا مخالف عقاید شماست انجام دادن یا گفتن اون
بذاری حوادث تو رو با خودشون پیش ببرن بدون اینکه هیچ تصمیمی بگیری
خیلی خوب و عمیق بخوابی
لرزیدن به خاطر ترس یا نگرانی
شخصی در یک موقعیت خوشحال و راحت هست به خاطر اینکه در اون خوب هست در چیزهایی که به آن مربوط است.
شما در یک موقعیت خوشحال و راحت هستید به خاطر اینکه شما خوب هستید در چیزهایی که به آن مربوط است.
به شما چیزهای مهمی که بقیه می دانند گفته نمی شود
متعلق بودن به سطح اجتماعی خیلی بالا ، قدرتمندترین و قویترین سطح جامعه
فهمیدن اینکه موقعیت قبل از اینکه که تو درگیر موضوع بشی چجوری بوده
پایین ترین و کم ترین مقدار ممکن
خیلی خوشحال بودن
آنها هیچ آگاهی در مورد جهان واقعی ندارند
ایده های کسی واقع بینانه نیست ، بی توجه به اطراف بودن یا عجیب رفتار کردن
شکست خوردن، مردن
یک چیزی که شما رو یهویی به واقعیت برمی گردونه
یک چیزی که شما رو یهویی به واقعیت برمی گردونه
یه چیز جدید، هیجان انگیز تر ، متفاوت و خوشایند
نا معلوم
همه می تونستن حسش کنند، همه جا
انجام دادن یک کاری که بقیه می کنند برای به دست آوردن سودی که از آن کارها می برند
کسی رو مطلع کردن یا اطلاعات بروز رو بهشون دادن
توضیح دادن موقعیت به کسی، مطلع کردن کسی
دیر خوابیدن و زود بیدار شدن
با حال بد از خواب بیدار شدن و کل روز اون حال بد رو داشتن