تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از روشی اومده که درست یا رسمی نیست، به طور غیر مستقیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

از روشی اومده که درست یا رسمی نیست، به طور غیر مستقیم

پیشنهاد
٥

اجناس دزدیده شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اشیاء ) کم تر اهمیت داده می شور ، یک چیز دیگر مهم تر می شود، ( شخص ) شما اجازه میدید که بقیه همه قدرت ، اهمیت و مسئولیت رو داشته باشند، کناره گیر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کم تر اهمیت دادن به چیزی ، کم تر روش فکر میشه یا بهش توجه میشه، به تاخیر افتاده یا معلق شده ، الان انجام ندادن و بعدا رسیدگی کردن به چیزی

پیشنهاد
١

خیلی خوب مکانی یا شخصی یا چیزی را بشناسی ، مثله کف دستت چیزی رو بشناسی

پیشنهاد
٢١

اگه تو کمکم کنی منم بهت کمک می کنم

پیشنهاد
١

انجام دادن کاری وقتی دیگران نمی تونند ببینند که چه کار می کنید ( معمولا چیزی که اون شخص نمی تونه بپذیره ) ، وقتی که کسی حواسش نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( عامیانه ) 1 - عصبانی کردن ، آزار و اذیت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) 1 - عصبانی کردن ، آزار و اذیت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( غیر رسمی ) به طور مدوام از کسی بخوای کاری رو انجام بده یا ازشون به طور آزاردهنده ای انتقاد کنی ، گیر دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن

پیشنهاد
٨

انجام دادن اون کار خیلی سخت یا غیر ممکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( انجام دادن قتل ) به طور بیرحمانه و بی احساسانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( غیر رسمی ) ( برای فیلم ) خیلی پر خشونت بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خیال کسی را راحت کردن، ترس و نگرانی کسی رو از بین بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیال کسی را راحت کردن، ترس و نگرانی کسی رو از بین بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( برای ماشین ) اونجوری که میخوای کار نمی کنه، غیر قابل پیش بینی رفتار کردن

پیشنهاد
١٢

داشتن شخصیت یا توانایی فکر کردن یا عمل کردن یا شکل دادن ایده ها بدون تحث تائثیر بیرون قرار گرفتن، خود مختار بودن

پیشنهاد
٢

احساس آسودگی کردن به خاطر اینکه یک نگرانی رفع شده است

پیشنهاد

احساس آسودگی کردن به خاطر اینکه یک نگرانی رفع شده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اطلاعات یا توصیه خواستن از کسی که بیشتر از شما در اون زمینه میدونه

پیشنهاد
٤

( غیر رسمی ) نمی تونی از فکر کردن یا حرف زدن در مورد چیزی دست برداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک خصوصیت خاص و قابل توجه که کسی یا چیزی را استثنایی می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یاد گرفتن یا حفظ کردن چیزی به طور کامل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مصمم بودن برای به دست آوردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه ای که یک فرد راضی بشه بدون محدودیت مثال: please eat to your hearts content لطفا به هر اندازه ای که دلتون می خواد میل کنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه ای که می خوای انجامش میدی به خاطر اینکه ازش لذت می برید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک چیز ( معمولا انتقادی ) رو جدی بگیری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک مکالمه جدی با کسی داشتن و آشکارا بیان کردن احساسات خود

پیشنهاد
١٢

شما تحسین می کنیدشون به خاطر اینکه مثل شما رفتار یا فکر می کنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شروع به احساس ناراحتی یا نگرانی کردن ، اندوهگین شدن ناراحت شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی رو خیلی ناراحت کردن ( معمولا کسی که عاشقتونه ) ، قلبه کسی رو شکستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عوض کردن نظرتون یا روشی که احساس می کنید ، تغییر عقیده دادن

پیشنهاد
١

منظور بدی نداشتن ، خوش قلب بودن

پیشنهاد
٢

قلب کسی از هیجان یا شادی یک لحظه نزدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگرانی های مخفیت رو با کسی در میون بذاری ، احساسات شخصیت رو به کسی بگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

احساساتی را ( با کسی ) در میان گذاشتن ( معمولا یک چیز چشمگیر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اشتراک گذاشتن عمیق ترین احساسات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

خیلی عصبانی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی فقیر بودن در حدی که به اندازه زنده موندن پول درمیارند

پیشنهاد
٢

حرف زدن با کسی به طور خصوصی

پیشنهاد
٠

قلب کسی در دهانش آمدن ( از ترس ) به شدت ترسیدن و اضطراب داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساکت ماندن، واکنش ندادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

قبول کردن موقعیت و باعزم بهش رسیدگی کردن