پیشنهادهای A.C.E (٧٠٠)
از روشی اومده که درست یا رسمی نیست، به طور غیر مستقیم
از روشی اومده که درست یا رسمی نیست، به طور غیر مستقیم
اجناس دزدیده شده
( اشیاء ) کم تر اهمیت داده می شور ، یک چیز دیگر مهم تر می شود، ( شخص ) شما اجازه میدید که بقیه همه قدرت ، اهمیت و مسئولیت رو داشته باشند، کناره گیر ...
از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده
از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده
از همه شهرها دوره، یک جای دور افتاده
کم تر اهمیت دادن به چیزی ، کم تر روش فکر میشه یا بهش توجه میشه، به تاخیر افتاده یا معلق شده ، الان انجام ندادن و بعدا رسیدگی کردن به چیزی
خیلی خوب مکانی یا شخصی یا چیزی را بشناسی ، مثله کف دستت چیزی رو بشناسی
اگه تو کمکم کنی منم بهت کمک می کنم
انجام دادن کاری وقتی دیگران نمی تونند ببینند که چه کار می کنید ( معمولا چیزی که اون شخص نمی تونه بپذیره ) ، وقتی که کسی حواسش نیست
( عامیانه ) 1 - عصبانی کردن ، آزار و اذیت کردن
( عامیانه ) 1 - عصبانی کردن ، آزار و اذیت کردن
( غیر رسمی ) به طور مدوام از کسی بخوای کاری رو انجام بده یا ازشون به طور آزاردهنده ای انتقاد کنی ، گیر دادن
( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن
( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن
( غیر رسمی ) خیلی سخت کار کردن، تلاش زیادی کردن
انجام دادن اون کار خیلی سخت یا غیر ممکنه
( انجام دادن قتل ) به طور بیرحمانه و بی احساسانه
( غیر رسمی ) ( برای فیلم ) خیلی پر خشونت بودن
خیال کسی را راحت کردن، ترس و نگرانی کسی رو از بین بردن
خیال کسی را راحت کردن، ترس و نگرانی کسی رو از بین بردن
( برای ماشین ) اونجوری که میخوای کار نمی کنه، غیر قابل پیش بینی رفتار کردن
داشتن شخصیت یا توانایی فکر کردن یا عمل کردن یا شکل دادن ایده ها بدون تحث تائثیر بیرون قرار گرفتن، خود مختار بودن
احساس آسودگی کردن به خاطر اینکه یک نگرانی رفع شده است
احساس آسودگی کردن به خاطر اینکه یک نگرانی رفع شده است
اطلاعات یا توصیه خواستن از کسی که بیشتر از شما در اون زمینه میدونه
( غیر رسمی ) نمی تونی از فکر کردن یا حرف زدن در مورد چیزی دست برداری
یک خصوصیت خاص و قابل توجه که کسی یا چیزی را استثنایی می کند.
یاد گرفتن یا حفظ کردن چیزی به طور کامل
مصمم بودن برای به دست آوردن چیزی
به اندازه ای که یک فرد راضی بشه بدون محدودیت مثال: please eat to your hearts content لطفا به هر اندازه ای که دلتون می خواد میل کنید
به اندازه ای که می خوای انجامش میدی به خاطر اینکه ازش لذت می برید
یک چیز ( معمولا انتقادی ) رو جدی بگیری
یک مکالمه جدی با کسی داشتن و آشکارا بیان کردن احساسات خود
شما تحسین می کنیدشون به خاطر اینکه مثل شما رفتار یا فکر می کنند
شروع به احساس ناراحتی یا نگرانی کردن ، اندوهگین شدن ناراحت شدن
کسی رو خیلی ناراحت کردن ( معمولا کسی که عاشقتونه ) ، قلبه کسی رو شکستن
عوض کردن نظرتون یا روشی که احساس می کنید ، تغییر عقیده دادن
منظور بدی نداشتن ، خوش قلب بودن
قلب کسی از هیجان یا شادی یک لحظه نزدن
نگرانی های مخفیت رو با کسی در میون بذاری ، احساسات شخصیت رو به کسی بگی
احساساتی را ( با کسی ) در میان گذاشتن ( معمولا یک چیز چشمگیر )
به اشتراک گذاشتن عمیق ترین احساسات
خیلی عصبانی بودن
خیلی فقیر بودن در حدی که به اندازه زنده موندن پول درمیارند
حرف زدن با کسی به طور خصوصی
قلب کسی در دهانش آمدن ( از ترس ) به شدت ترسیدن و اضطراب داشتن
ساکت ماندن، واکنش ندادن
قبول کردن موقعیت و باعزم بهش رسیدگی کردن