پیشنهادهای A.C.E (٧٠٠)
با عصبانیت واکنش دادن
تصمیم گیری رو به تاخیر می اندازید یا نمی تونید از بین دوچیز انتخاب کنید
با عصبانیت واکنش نشون دادن ( غیررسمی ) ، به طور غیر قابل کنترل عصبانی شدن
داشتن یک توضیح برای چیزی که قبلا نمی تونستید بفهمید
شروع به کار کردن در یک سطح پایین از یک سازمان بخاطر اینکه شما یک کار بهتر در همون سازمان می خواهید در آینده، یک کاری انجام بدی که باعث ایجاد فرصت های ...
Come home to somebody: کاملا فهمیدن
یک جایی که در اونجا احساس راحتی می کنی
ترک کردن جایی، شروع کردن سفر، رفتن به خونه
باعث معروف شدن یک مکان شدن
سفر کردن بین دو مکان
سفر کردن بین دو مکان
در یک لحظه سرنوشت ساز در تاریخ، در لحظه انتخاب یا تغییر
یک مکان دورافتاده و کمتر شناخته شده، مکانی که دوره از جایی که مردم زندگی می کنن یا میرن
قبلا خوب بوده ولی دیگه نیست، افت کردن
یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره
یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره
یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره
فکر کردن و رفتار کردن به طور غلط
فکر کردن و رفتار کردن به طور درست
راست کار خودته
این برات عالیه، دقیقا چیزیه که مناسبه سلیقته
این برات عالیه، دقیقا چیزیه که مناسبه سلیقته
خیلی آزردن و ناامید کردن کسی
در یک موقعیت خسته کننده بدون هیچ امیدی برای هیجان یا آینده کاری ، حالت زندگی یا کار بدون تغییر
وقتی گفته میشه که دویا چند نفر هم دیگر را اتفاقی ببینند نه عمدی I hope our paths cross again: امیدوارم دوباره به زودی همدیگر را ببینیم
شخص یا چیزی که دیگه نمی خوانش یا ازش استفاده نمی کنن به خاطر اینکه پیر یا قدیمی شده
اون شخص یا چیز خیلی محبوب هست
اون شخص یا چیز خیلی محبوب هست
تولید کردن یک نتیجه مثبت ، نتیجه ای که می خوای
یک فعالیت یا کاری که برای به دست آوردن پولی که نیاز داری ، مهمترین یا تنها منبع درآمد کسی
یک چیزی خیلی عالیه ، خیلی جالبه
یک چیزی خیلی عالیه ، خیلی جالبه
احساس حماقت یا شرمساری کردن به خاطر کاری که قبلا انجام دادی
احساس حماقت یا شرمساری کردن به خاطر کاری که قبلا انجام دادی
انجام دادن کاری تا آخر حتی اگر خیلی سخت باشه یا زمان زیادی ببره
داشتن یک خاطره ناخوشایند از چیزی ، تاثیر منفی روی کسی گذاشتن
یعنی انجام دو کار خوب یا داشتن دو چیز خوب به طور همزمان غیر ممکنه
یک مزیت اضافه یا جنبه مثبت برای چیزی که خودش مثبت یا سودمند درنظر گرفته میشه
برانگیختن اشتها یا اشتیاق کسی
یعنی اینکه کسی ترجیح میده غذاهای شیرین بخوره
باعث میشه که آب دهن کسی راه بیافته ، باعث میشه که بخوای بخوریش
یک نقطه ضعف که می تونیم ازش بهره ببریم یا سود ببریم
یک نقطه ضعف که می تونیم ازش بهره ببریم یا سود ببریم
وقتی که شرایط جدی یا سخت میشه
داشتن چیزی برای شکایت کردن درمورد آن
نظر یا عقیده قوی داره و می خواد همه رو متقاعد کنه که خودش درست میگه ( معمولا برای انتقاد به کار میره )
پل های پشت سر خود را خراب کردن، کاری کنی که برگشتن به وضعیت قبلی خودت رو ناممکن کنه
سعی کردن برای به دست آوردن چیزی که احتمالا نمی تونید به دست بیارید.
روش و رفتار یک شخص جلوی او را از رسیدن به اهدافش خواهد گرفت و باعث بیشترین مشکلات او هست ، مانع درونی
خیلی عصبانی بودن و اعتراض کردن با صدای بلند