تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

با عصبانیت واکنش دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تصمیم گیری رو به تاخیر می اندازید یا نمی تونید از بین دوچیز انتخاب کنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

با عصبانیت واکنش نشون دادن ( غیررسمی ) ، به طور غیر قابل کنترل عصبانی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

داشتن یک توضیح برای چیزی که قبلا نمی تونستید بفهمید

پیشنهاد
٢

شروع به کار کردن در یک سطح پایین از یک سازمان بخاطر اینکه شما یک کار بهتر در همون سازمان می خواهید در آینده، یک کاری انجام بدی که باعث ایجاد فرصت های ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Come home to somebody: کاملا فهمیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

یک جایی که در اونجا احساس راحتی می کنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

ترک کردن جایی، شروع کردن سفر، رفتن به خونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

باعث معروف شدن یک مکان شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سفر کردن بین دو مکان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

سفر کردن بین دو مکان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در یک لحظه سرنوشت ساز در تاریخ، در لحظه انتخاب یا تغییر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک مکان دورافتاده و کمتر شناخته شده، مکانی که دوره از جایی که مردم زندگی می کنن یا میرن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

قبلا خوب بوده ولی دیگه نیست، افت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک کار خیلی سختی که تلاش خیلی زیادی برای دوره طولانی نیاز داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فکر کردن و رفتار کردن به طور غلط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فکر کردن و رفتار کردن به طور درست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

راست کار خودته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این برات عالیه، دقیقا چیزیه که مناسبه سلیقته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

این برات عالیه، دقیقا چیزیه که مناسبه سلیقته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خیلی آزردن و ناامید کردن کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در یک موقعیت خسته کننده بدون هیچ امیدی برای هیجان یا آینده کاری ، حالت زندگی یا کار بدون تغییر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقتی گفته میشه که دویا چند نفر هم دیگر را اتفاقی ببینند نه عمدی I hope our paths cross again: امیدوارم دوباره به زودی همدیگر را ببینیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شخص یا چیزی که دیگه نمی خوانش یا ازش استفاده نمی کنن به خاطر اینکه پیر یا قدیمی شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اون شخص یا چیز خیلی محبوب هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

اون شخص یا چیز خیلی محبوب هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تولید کردن یک نتیجه مثبت ، نتیجه ای که می خوای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک فعالیت یا کاری که برای به دست آوردن پولی که نیاز داری ، مهمترین یا تنها منبع درآمد کسی

پیشنهاد
٢

یک چیزی خیلی عالیه ، خیلی جالبه

پیشنهاد
٠

یک چیزی خیلی عالیه ، خیلی جالبه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

احساس حماقت یا شرمساری کردن به خاطر کاری که قبلا انجام دادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

احساس حماقت یا شرمساری کردن به خاطر کاری که قبلا انجام دادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

انجام دادن کاری تا آخر حتی اگر خیلی سخت باشه یا زمان زیادی ببره

پیشنهاد
٤

داشتن یک خاطره ناخوشایند از چیزی ، تاثیر منفی روی کسی گذاشتن

پیشنهاد
١٢

یعنی انجام دو کار خوب یا داشتن دو چیز خوب به طور همزمان غیر ممکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک مزیت اضافه یا جنبه مثبت برای چیزی که خودش مثبت یا سودمند درنظر گرفته میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برانگیختن اشتها یا اشتیاق کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

یعنی اینکه کسی ترجیح میده غذاهای شیرین بخوره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

باعث میشه که آب دهن کسی راه بیافته ، باعث میشه که بخوای بخوریش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

یک نقطه ضعف که می تونیم ازش بهره ببریم یا سود ببریم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک نقطه ضعف که می تونیم ازش بهره ببریم یا سود ببریم

پیشنهاد
٦

وقتی که شرایط جدی یا سخت میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

داشتن چیزی برای شکایت کردن درمورد آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نظر یا عقیده قوی داره و می خواد همه رو متقاعد کنه که خودش درست میگه ( معمولا برای انتقاد به کار میره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

پل های پشت سر خود را خراب کردن، کاری کنی که برگشتن به وضعیت قبلی خودت رو ناممکن کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سعی کردن برای به دست آوردن چیزی که احتمالا نمی تونید به دست بیارید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

روش و رفتار یک شخص جلوی او را از رسیدن به اهدافش خواهد گرفت و باعث بیشترین مشکلات او هست ، مانع درونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی عصبانی بودن و اعتراض کردن با صدای بلند