پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٢٩٢)

بازدید
١,٥٨٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

به نقل از هزاره: [ساختمان، مراسم و غیره] باعظمتی، باابهت [شخص] پرابهت [ظاهر، منظره و غیره] گیرا، که آدم را تحت تاثیر قرار می دهد [مبلغ، مقدار] چشمگیر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

عاقلانه عقلانی [قید] [مثل عقلانی رفتار کردن] عقلایی [قید] [مثل عقلایی برخورد کردن] خردمندانه منطقی [قید] [مثل منطقی حرف زدن]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

A person that is overweight or higher than normal percetange of fat in the body چاق و چله خیکی خپله خپل کُپل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل هزاره: گورماهی، ماهی ماکرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل کمبریج دیکشنری: An adopted country is one where someone chooses to live although they were not born there: Spain is my adopted . country وط ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به طور رسمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بیش از هر چیز دیگری بیش از همه چیز بیش از همه فراتر از همه فراتر از هر چیز دیگری ورای هر چیز دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

a person elected by a state to be a member of the House of Representatives نماینده مجلس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نقل هزاره: [شخص] جسور، گستاخ، وقیح [رفتار] گستاخانه، وقیحانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a claimant to the throne or to the office of ruler مدعی تاج و تخت مدعی سلطنت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

غیرنظامی آدم های عادی افراد عادی افراد معمولی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

“in case it's needed” or “if it's needed” اگر به آن نیازی باشد. . . در مواردی که به آن نیاز باشد. . .

پیشنهاد
٧

. If you wonder what the future holds, you wonder what will happen in the future مثال: . We wondered what the future would hold for our baby son چه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

وداع کردن خداحافظی کردن بدرود گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بی چاک و دهن دهن لق کسی که دهانش چفت و بست ندارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بی چاک و دهن دهن لق

پیشنهاد
٥

the time around the end of one millennium and the beginning of the next آغاز هزاره ی جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

the time around the end of one century/year and the beginning of the next شروع سال جدید آغاز سال جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

the time around the end of one century/year and the beginning of the next شروع قرن جدید آغاز قرن جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

the time around the end of one century/year and the beginning of the next شروع قرن جدید آغاز قرن جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: قهرمانی رشادت دلاوری شجاعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به نقل از هزاره: علیرغم تمام مخالفت ها با وجود تمام مشکلات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آشتی دهنده آشتی جو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

میانجی واسطه آشتی دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فلان و بهمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: 1 - چیزی را گرفتن 2 - کنترل چیزی را به دست گرفتن catch/lay/take/seize hold of

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: 1 - چیزی را گرفتن 2 - کنترل چیزی را به دست گرفتن catch/lay/take/seize hold of

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: 1 - چیزی را گرفتن 2 - کنترل چیزی را به دست گرفتن catch/lay/take/seize hold of

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

به نقل از هزاره: 1 - چیزی را گرفتن 2 - کنترل چیزی را به دست گرفتن catch/lay/take/seize hold of

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

قابلِ انجام انجام شدنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: همنوع، همجنس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: هم میهن، هموطن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: همشهری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از Wiktionary: . The country in which a person was born and usually raised, regardless of the present country of residence and citizenship ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از هزاره: یکدفعه ناگهان بی مقدمه همین طوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

keep ( a person or place ) under surveillance تحت نظارت داشتن تحت مراقبت داشتن تحت نظر داشتن مثال: he deployed FBI agents to surveil the offices of ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از Oxford Learners Dictionaries: to suffer with depression/a cold ناراحت بودن افسرده بودن سرماخوردگی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

The incumbent government is the government that currently holds office when we're heading into an election دولت وقت دولت حاضر دولت مستقر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

رهبر نمادین رهبر تشریفاتی به نقل از هزاره: 1 - [در جلوی کِشتی] مجسمه 2 - [مجازی] مقام تشریفاتی، مقام نمادین 3 - آدم پوشالی، مترسک، لولوی سر خرمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تظاهرات گسترده تظاهرات مردمی تظاهرات توده ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان صربی کرواتی [به نقل از ویکیپدیای فارسی: زبان صربی کرواتی، زبان صربی - کرواتی - بوسنیایی یا زبان صربی - کرواتی - بوسنیایی - مونته نگروئی زبانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در سراسرِ [شب، روز، سال، . . . ] در طولِ [شب، روز، سال. . . ]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در سراسر سال در طول سال در همه ی سال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در سراسر شب در طول شب در کل شب در همه ی شب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: 1 - رئیس قبیله، پدر [قبیله] رئیس، سرکرده، بزرگ؛ [حیوان] رئیس نر 2 - ریش سفید، بزرگ 3 - ( در کلیسای شرق، با حرف بزرگ ) بطریق، سراسقف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

To be happened upon when one is not ready, prepared, or on guard; to be shocked or startled by someone or something مثال: . I was taken completely b ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

با وجود این که با وجود این واقعیت که به رغم این واقعیت که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زمان حیات [در] طولِ عمر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تغییر حال و هوا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you invite somebody around, you invite them to your home for a meal, or a party, or a game of cards, etc مثال: . They've invited us around for a ...