پیشنهادهای مهدی تقی زاده (٨٩٧)
اتفاقی، از روی بی دقتی
علاوه بر این، به اضافه
سهواً ، غیرارادی، ناآگاهانه
بدون فکر و تعقل
اتفاقی
به معنای منصرف شدن relinguish و to give up هم می آید
مصوب کردن، قانونی کردن
منتشر کردن، ساطع کردن
منتخب، برگزیده
به معنی مهیج emotional هم می آید
ایده جدید داشتن/ طراحی کردن
عدم توافق، مخالفت disapproval
پیگیر ، کوشا
یکی از معانی آن تفاوت داشتن، اختلاف داشتن differ است
برخی اوقات به معنای مصرف کردن هم می آید: consume
طرز رفتار ، نحوه برخورد
به چالش کشیدن، مقاومت کردن، تمرد کردن
فریبنده
به معنای تغییر دادن alter هم می آید
برخی اوقات به معنای تفرقه انگیز است
ریزبین
یکی از معانی آن سازگار شدن adapt است
موافقت کردن
به صورت اتفاقی فهمیدن
به معنای دور کردن و پرهیز کردن هم گاهی می آید: aviod, evade
به معنای استاندارد چیزی هم می آید
باهوش
بجا، شایسته، مناسب
nimble یا همان زبر و زرنگ و چالاک
اعصاب خرد کن، مزاحم
به معنای adverse یعنی مخالف و ناسازگار هم آمده
همانند و مترادف accelerat fi به معنای شتاب کردن هم می آید
مترادف awful وحشتناک و خیلی بد هم می آید
growing at a fast pace: به سرعت رشد کردن/ شکوفا شدن
قلب فاسد
رشد، افزایش، انباشت
کتابی از استیون پینکر که در فارسی به �فرشتگان بهتر ذات ما� ترجمه شده است.
فن آوری نوآورانه، فن آوری تحول آفرین
نیمه رساناها
نیمه رسانا
سرمایه گذاری مطمئن، سرمایه گذاری قابل اطمینان
سرمایه گذار مطمئن
یکی از معانی آن �ضمانت� است مثلاً debt liability که شاید بهتر باشد آن را ضمانت بدهی ترجمه نمود.
ضمانت بدهی : any form of monetary obligation other than an ownership interest
مناسب، به موقع، به هنگام