پیشنهادهای مهدی تقی زاده (٨٣٧)
خدادادی، موهبت
نظام حقوقی که عمدتاً به چهار صورت کلی: common law civil law customary law religious law تقسیم می شود.
نارضایتی عمومی
تعصب گروهی و حزبی ( بیشتر بار منفی دارد تا مثبت )
در برخی متون این عبارت را می توان �تا �ترجمه کرد و معنی را هم می رساند
تلفیق کردن، ترکیب کردن
در برابرِ ، در مقایسه با
کسری ، کمبود
مازاد
ذخیره ارزی
وضعیت ذخیره ارزی
فاصله قابل توجهی something that is significantly larger or greater than something else
معامله، مبادله
معیار، مقیاس، شاخص
گذشته نگر �پیش نگر� در مقابل �پس نگر: forward - looking�
آینده نگر �پس نگر� در مقابل �پیش نگر : backward - looking�
رشد مورد انتظار
�برابری قدرت خرید� یا به اصطلاح PPP
�purchasing power parity index� یا همان شاخص برابری قدرت خرید
شاخص برابری قدرت خرید یا همان PPPI
�برابری قدرت خرید� یا همان �purchasing power parity�
به طور ناچیز، به طور جرئی، خیلی کم
سازگار، متناسب
عمدتاً ، اصولاً
�عملکرد لجستیک � اصطلاحی در متون اقتصادی
در متون اقتصادی به �شاخص عملکرد لجستیک یا LPI �معروف است و در این اصطلاح کلمه لجستیک ترجمه نشده و به همین صورت به کار می رود
افزایش بهره وری
ترجمه اصطلاحی: �دخل و خرج�
هر قدر پول بدی ، آش می خوری
هزینه ، بودجه مثلاً در عبارت R&D spending می توان آن را بودجه تحقیق و توسعه هم ترجمه نمود.
اختراع، حق امتیاز
این از اون عبارت هایی است که بسته به جمله، شنونده معنای دقیق و مدنظر گوینده را متوجه می شود: خب بسه دیگه! درست شد کار تمام شد همین!
البته
بررسی همه جانبه
معادل عبارت فارسی: �سیلی نقد به از حلوای نسیه�
ضرب المثلی چینی که هرچند معنای اصطلاحی آن این است که خرگوش باهوش سه لانه دارد ولی تقریباً مشابه ضرب المثل انگلیسی است که همه تخم مرغ هایت را در یک سب ...
ناخودآگاه، غیر ارادی
تنوع بخشی
در متون اقتصادی : مایملک هم می توان ترجمه کرد یعنی آنچه فرد یا شرکت به عنوان دارایی و سرمایه در اختیار دارد در برخی متون هم می توان به عنوان خلاصه کا ...
معادل عبارت �از صفر شروع کردن� در فارسی I build up from nothing: من از صفر شروع کردم
حذف شد
به طور خلاصه، خلاصه این که، مخلص کلام ( نه ملخص کلام ) ، لب مطلب
طبیعیه که . . . that's ( just ) the way it is. There is nothing we can do to change or prevent the way things have unfolded or will unfold
نقطه مقابل
طوفان های فصلی
طوفان های موسمی
طوفان های فصلی
اگر ابتدای جمله بیاید به معنای �برای تاکید بیشتر . . . �