پیشنهاد‌های مهدی تقی زاده (٨٣٧)

بازدید
٥٠٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خدادادی، موهبت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نظام حقوقی که عمدتاً به چهار صورت کلی: common law civil law customary law religious law تقسیم می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نارضایتی عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعصب گروهی و حزبی ( بیشتر بار منفی دارد تا مثبت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در برخی متون این عبارت را می توان �تا �ترجمه کرد و معنی را هم می رساند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تلفیق کردن، ترکیب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در برابرِ ، در مقایسه با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسری ، کمبود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مازاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ذخیره ارزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت ذخیره ارزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاصله قابل توجهی something that is significantly larger or greater than something else

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معامله، مبادله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معیار، مقیاس، شاخص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته نگر �پیش نگر� در مقابل �پس نگر: forward - looking�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آینده نگر �پس نگر� در مقابل �پیش نگر : backward - looking�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشد مورد انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�برابری قدرت خرید� یا به اصطلاح PPP

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�purchasing power parity index� یا همان شاخص برابری قدرت خرید

پیشنهاد
٠

شاخص برابری قدرت خرید یا همان PPPI

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�برابری قدرت خرید� یا همان �purchasing power parity�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طور ناچیز، به طور جرئی، خیلی کم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سازگار، متناسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عمدتاً ، اصولاً

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�عملکرد لجستیک � اصطلاحی در متون اقتصادی

پیشنهاد
٠

در متون اقتصادی به �شاخص عملکرد لجستیک یا LPI �معروف است و در این اصطلاح کلمه لجستیک ترجمه نشده و به همین صورت به کار می رود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افزایش بهره وری

پیشنهاد
٠

ترجمه اصطلاحی: �دخل و خرج�

پیشنهاد
٠

هر قدر پول بدی ، آش می خوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هزینه ، بودجه مثلاً در عبارت R&D spending می توان آن را بودجه تحقیق و توسعه هم ترجمه نمود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اختراع، حق امتیاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این از اون عبارت هایی است که بسته به جمله، شنونده معنای دقیق و مدنظر گوینده را متوجه می شود: خب بسه دیگه! درست شد کار تمام شد همین!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

البته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بررسی همه جانبه

پیشنهاد
٠

معادل عبارت فارسی: �سیلی نقد به از حلوای نسیه�

پیشنهاد
٠

ضرب المثلی چینی که هرچند معنای اصطلاحی آن این است که خرگوش باهوش سه لانه دارد ولی تقریباً مشابه ضرب المثل انگلیسی است که همه تخم مرغ هایت را در یک سب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناخودآگاه، غیر ارادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنوع بخشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در متون اقتصادی : مایملک هم می توان ترجمه کرد یعنی آنچه فرد یا شرکت به عنوان دارایی و سرمایه در اختیار دارد در برخی متون هم می توان به عنوان خلاصه کا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل عبارت �از صفر شروع کردن� در فارسی I build up from nothing: من از صفر شروع کردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حذف شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور خلاصه، خلاصه این که، مخلص کلام ( نه ملخص کلام ) ، لب مطلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبیعیه که . . . that's ( just ) the way it is. There is nothing we can do to change or prevent the way things have unfolded or will unfold

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه مقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طوفان های فصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طوفان های موسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طوفان های فصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر ابتدای جمله بیاید به معنای �برای تاکید بیشتر . . . �