پیشنهادهای مهدی تقی زاده (٨٣٧)
تکرار کردن، تاکید کردن
سخت تر شدن، مشکل شدن
فراتر از، خارج از تصور
راسخ، ثابت، محکم، مطمئن ( بسته به متن )
مداوم، لاینقطع، توقف ناپذیر
بعید است
جنگ افروزی carry on ( a war or campaign ) .
جنگ افروزی کردن، برپایی جنگ carry on ( a war or campaign ) . "it is necessary to destroy their capacity to wage war"
برخی مواقع به معنال احتمال باید ترجمه شود
حول و حوش، اطراف
موثر، اثرگذار
دوره مثلاً دوره ریاست جمهوری: the presidential term
انتخابات ریاست جمهوری
انتخابات کنگره
انتخابات کنگره
منجر شدن به
بر یکدیگر تاثیر گذاشتن
جنجالی
به تاخیر انداختن
به . . . مربوط می شود
موانع
مانع
اگر به صورت فعلی به کار رود به معنای درست به هدف زدن هم می توان ترجمه نمود مثلاً در عبارت : "more than 100 missiles were launched, homing in on rada ...
بازگشت مجدد
قول ندادن مثلاً در عبارت : Don’t bet on what I just said happening نمی توانم قول بدهم آنچه گفتم رخ بدهد
حداکثر ، از الان مثلاً در عبارت : which is about five - and - a - half years from the bottom که می توان ترجمه نمود که حداکثر ( از الان ) حدود پنج سال ...
زودتر از حد معمول، زودتر از معمول
رکود اقتصادی
میزان
در متون اقتصادی بیشتر به انقباض باید ترجمه نمود
در متون اقتصادی به معنای رکود و ایستایی است
در برخی متون هم می توان این عبارت را �بسته به� ترجمه نمود مثلاً بسته به موقعیت و . . .
پیشران های اقتصادی
پیشران اقتصادی
پیشران، محرک
در متون اقتصادی به معنای ورشکستگی هم می توان ترجمه نمود
یکی از معانی آن مترادف با projection است یعنی پیش بینی
غیر چرخه ای، غیر حلقوی
منجر شدن به ، ختم شدن به، منتهی شدن به
در بهترین حالت ممکن
پاسخ تقریبی است
بی فایده
در هماهنگی کامل با هم
نبرد تن به تن
تن به تن مثلاً نبرد تن به تن: hand to hand combat
در برخی آزمایش ها منظور همان شبیه سازی است
یک معنای کلی readout به معنای : information produced by electronic equipment, shown in print, on a screen or by sound: است پس شاید بهترین ترجمه آن در ...
شِما schema کلمه ای خارجی است و بهتر است به جای آن همان نمای کلی استفاده شود