پیشنهادهای مهدی تقی زاده (٨٩٧)
جفت ارزهای مینور ( Minor ) ، جفت ارزهایی هستند که در هیچ کدام از آن ها دلار آمریکا وجود ندارد اما درعین حال معاملات قابل توجهی در آن ها صورت می گیرد ...
جوبیلی یا سالگرد خاص ( انگلیسی: Jubilee ) سالگرد یک رویداد است که معمولاً بیست و پنجمین، چهلمین، پنجاهمین، شصتمین و هفتادمین سالگرد را نشان می دهد. ا ...
پرداخت بدهی
ارزش پول رایج
سرریز
در متون اقتصادی: وضعیتی که یک کشور برای پرداخت بدهی خود مجبور به چاپ پول می شود و این امر بدهی او را افزایش می دهد.
در متون قدیمی که hard money در برابر soft money وجود دارد عبارت اول به معنای پول فلزی و سکه ای و عبارت دوم به معنای پول کاغذی است اما امروزه معنای آن ...
ظرفیت، قابلیت و توانایی هم در برخی متون معنا می دهد
1. ( of sums of money ) be expressed in a specified monetary unit. "the borrowings were denominated in US dollars" در متون اقتصادی به معنای تعیین ...
حاشیه امن
در برخی متون به معنای: �پیشنهادی� هم به کار می رود
نامحدود
شاخص
یک طرفه
القا کردن، پیشنهاد دادن به صورت غیرمستقیم
به دنبال داشتن
ناتوان از انجام کاری
در برخی متون به معنای بزرگ و جادار هم ترجمه می شود
مجهز
اتفاقات غیرمنتظره، شگفتی سازها
کمی بالا پائین/ کمی کم و زیاد
به معنای حول و حوش هم می آید
در عبارتی همچون feast and famine شاید بتوان آن را فراوانی و قحطی هم ترجمه نمود.
عدم تعادل، عدم ثبات
بسته به متن :اتفاقات طبیعی یا اقدامات طبیعی هم معنی می دهد
زمان شهرت
پول رایج
کنترل چیزی را در دست گرفتن
در متون سیاسی به معنای محور است یعنی کشورهای محور Axis در برابر متفقین Allies
خسته
نهایتاً منجر شدن به . . .
بی طرفی: به نظرم در متون سیاسی زمانی که بحث جنگ ها در میان باشد، اعلام بی طرفی یک کشور با این کلمه بیان می شود
پایش به جنگ باز شد
انصراف
در اینجا باید نمودار اقتصادی ترجمه کرد ( البته pie به نمودار دایره ای گفته می شود )
در متون اقتصادی به معنای رشد هم می اید pickup in the economy
در متون اقتصادی debt restructuring به معنای تمدید بدهی هم می آید
واکنش نشان دادن
per capita income به معنای درآمد سرانه است
از آنِ خود کردن
همان طور که می دانید
در برخی متون می تواند به معنای منجر شدن هم بیاید
در برخی متون شاید بتوان آن را مشابه ترجمه نمود
در برخی متون زمانی که چندین مطلب را شرح می دهد، Cover به معنای توضیح دادن و مطالعه کردن و فراگرفتن هم می آید.
در برخی متون غیر اعتقادی به معنای �فدایی� باید ترجمه شود
تحمیل کردن
When push comes to shove به معنای آن که: زمانی که کار بالا بگیرد