پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٠٨)

بازدید
٢,٢٩٩
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی {شِکفتن} و {کفتن} در پارسی: واژه {شِکفتن} بر می گردد به ریشه اوستایی {اشکا} که خود، ریختِ دیگری از ریشه هندو اروپائی {اشکِی} shkei است. چِرا م ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژگان {واج، وات، واک، واچ، واز} را داریم. این واژگان هَمِگی به روشنی با {voice} در انگلیسی هَمریشه هستند. در زبانِ سانسکریت، واژه یِ { ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه های "همسانی، یکسانی، هَمرویی" دو واژه نخست که آشکار هستند. ولی واژه سوم از دو بخش "هَم" نشان دهنده "یکسان بودن، برابر بودن" می باشد و " ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {نشان دادن} بکار برد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنگامی که با {shrink/انقباض} سر و کار داریم، پیشوند های زیر به یاد می آیند: 1 - دَر/اندر 2 - فرو 3 - گُ/وی ( پاد کنندگی ) آن کارواژه ای که باید در ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{آیوختن} در زبان پهلوی با بُن کنونی {آیوز} برابر {جفت کردن} بوده است. بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پ سومین واج در الفبای پارسی است. پ بخشی از واج هایی است که در زبان عربی نیستند ( گچپژ ) فرهنگستان زبان و ادب پارسی برای واژه سازی برای واژگان بیگا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می توان از برابر ساده و پارسی "بیشتر" بهره برد: نادرست:او اکثرا شب ها به خانه دوستش می رفت. درست تر:او بیشتر شب ها به خانه دوستش می رفت. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آراسته کردن، سامانیدن، سامان دادن، رایینیدن برابر های این واژه هستند. واژه پایانی یا همان "رایینیدن" بن واژه ( =مصدر ) ای ویژه است در زبان پهلوی برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرما خوردگی گونه ای از بیماری ویروسی است . سرماخوردگی=سرما خوردگی که چرایی نام گذاری اش این است که در گذشته ها به هنگام زمستان این بیماری بیشتر می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظم دادن، سامان دادن از بن واژه "رایینیدن" یا "راییدن" می آید همانگونه که "آرامیدن"از "رامیدن" و یا "آسودن" از "سودن" و یا "آشفتن" از "شفتن" می آی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزاردن همان آزردن امروزی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیوه درست آن "آزاردن" بوده است که به "آزردن" دگرش یافته است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستورات چندگانه دستور یا همان فرمان است. پس دستورات می شود فرمان ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابستان از تاب ستان می آید که تاب برابر سوزاندن و درخشیدن است و خب آشکار می شود، تابستان دوره ای است که سوزان و درخشان است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همیشه با شیفتگی درباره واژگان، برای آنها در اندازه توانم و اندازه ای که میدانم ( گرچه بسیار ناچیز بود ) واژگانی را پیشنهاد دادم که برخی از آنها به را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه برای نشان دادن "پولدار بودن" کسی بکار می رود. پس برابر "پولدار" است. بدرود!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در سنسکریت واژه یِ {نیس} را داشتیم که با همه یِ {نا/نه/no/negative. . . . . } و همچنین پیشوندِ {نی/نِ} همریشه است و به چَمِ {نفی} است. با بهره از ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جای {اتم} گفت {بَناژه} که از {بَنا} افزون بر پسوند {ژه} ساخته شده است. {بَنا} همریشه است با {بُن} در پارسی، و {ژه} هم پسوند کوچکی ساز است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جایگزینی تک به تک: چقدر: 1 - چ:چ 2 - قدر:اَند پس {چقدر=چند}. بِدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژه {ایستِش} به جای {استقرار/قرار} در همه فِتاد ( =مورد ( ها بهره برد. نِمونه گزاره:با استقرار این سامانه کَم فشار بر کشور در 10 مرداد، ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود بر همگی. ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است. "راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی بن واژه ( =مصدر ) "مودَن" را داریم که از آن واژه های "نمودن، فرمودن، آزمودن، فرمان" ساخته شده اند. به واژه پایانی نِگاه کنید. این واژه ا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای {مکررا} بگویم {پشت سرِ هم، چَندباره، چندین بار}

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی کارواژه {یَشتَن} در پارسی میانه: ما واژه {یَشتَن} را در پارسی میانه داشتیم به چَمِ {پرستش کردن، جشن گرفتن} که چَمِ دوم برگرفته از چَمِ نخست است ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که ما می توانیم از بن های کنونی همچون پسوند بکار ببریم، پس از آنجا که {مانستن}، دارایِ بن کنونی {مان} است، پس می توان از {مان} همچون پسوند بک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می تَوان از واژگانی همچون{کم بهره، بی بهره، نابِکام} بهره برد. بِدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ویرایش پیام پیشین: بهتر است بی پژوهش کارواژه سازی نکنیم، و {ویشتن/بیشتن} شاید کاربرد های دیگری داشته اند یا می توانند کاربرد بهتری داشته باشند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نیاز برای همه. چرا ما ایرانی ها بیشتر از دیگران دچار کلاهبرداری میشویم؟ چون "تفکر انتقادی" نداریم. گردن چه کسی است؟ گردن خودمان و این آموزش و پر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{آسست}. {آ/سَست}، {آ:نفی کننده/نیچ کننده} {سَست:از {سستن}، در {گسستن}، به چم {جدا کردن/سوا کردن} }. بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عجله کردن، به تندی و چابکی اشاره دارد. برابر های پارسی آن: تندی، چابکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ش در پارسی گونه ای از پسوند است. بدین شیوه کار می کنیم: بن واژه ( مصدر ) ای را برمی گزینیم. آن را به شیوه فرمانی ( امری ) در می آوریم و ب نخست آن ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

{نشان دادن، درست نشان دادن} {نشان دهید که آن گزاره درست است}. بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دخیل به کسی می گویند که در چیزی یا کاری دست دارد و کاره ای هست. پس می توان دست اندر کار را برای این واژه به کار برد دخیل گویش:dakhil ریشه از:عربی بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردا همان سرما است و گونه درست آن هم هست! گرما=گرم ا که تراز گرما را می گوید یا خود گرمی. درازا=دراز ا که تراز درازی را می گوید. بلندا=بلند ا که تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهتر است به جای دکمه بگوییم دگمه، تا آشکارا شود این واژه عربی نیست و از برای پارسی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه "فرسایش" دارای پیشوند "فر" و بن واژه "سایش" است. "فر" پیوندی در زبان پارسی که برابر "فرا" است و برابر "پیش، جلو، آنسو" و "سایش" برابر "لمس، تما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان فلفل است و فلفل عربی شده واژه پلپل می باشد. واژه پلپل پارسی است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ریشه شناسی درباره واژگان {ساییدن/سای/سوهان. . . } است: ریشه هِندواروپایی {اَک} را داشتیم که سپس همین ریشه به {کِی/کُی} دگرگون شد و این ریشه ها بر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژه "فَرمَنین" به جای "متناقض/نقیض" و "فرمَن/فرمَنِش" به جای "تناقض" به کار برد. در ان و گه لیسی ( انگلیسی ) واژه "paradox" را داریم به ج ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساخته شده از دو بَخشِ {هَم:نِشانگرِ برابری} و {آن:نشانِش ( =اشاره ) } است. بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود بر همگی. ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است. "راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدمک، در برخی باره ها پسوند "َک" پسوند "همانندی، شبیه بودن" است که برای نمونه "آدمک" برابر "همانند آدم" است. یک نمونه از "آدمک" را میتوانید در فرتور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکار بردن واژه "گویی، گویا، که اینچنین، که اینسان، که گویا، اِنگار، آهان، هان" به جای "که اینطور، عَجَب، اُ، جالب است، جِدی؟" بِدرود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیازی نیست بدانید چه است، چِرت ترینِ چیزها را نیازنیست بدانید، چیزی دیگر جستجو کنید. به کاربر /توحید/: نیازی نیست که باور های خودت را در یک تارنما ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکار بردن واژه "گویی، گویا، که اینچنین، که اینسان، که گویا، اِنگار، آهان، هان" به جای "که اینطور، عَجَب، اُ، جالب است، جِدی؟" بِدرود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرچ برابر دنبال چیزی گشتن، جستن و یافتن چیزی است. جست و جو برابر خیلی خوب می باشد. گشتن هم می تواند برابر خوبی باشد. سرچ گویش:serch ریشه از:انگل ...