پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٤٦)

بازدید
١,٤٢٦
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه "نطق" در عربی برابر "گویایی" میباشد و واژگان "ناطق" و "منطق" نیز از همین "گویایی" برگرفته شده اند. پس بیایید برای "منطق" و "ناطق" در پارسی واژه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شترنج واژه ای پارسی است و از چترنگ در پارسی میانه می آید. دگرگونی گ به ج یک پدیده ای است که از پارسی میانه به پارسی نو خیلی رخ داده است. اکنون چتر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر این واژه "گذاشتن، نهادن، بر جای گذاشتن، نِشاندن" می باشد. ولی خب امروزه "نصب کردن" در گوشی ها برابر "بارگیری" می تواند باشد. بدرود!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نگاه من برابر افزاییدن می باشد. زَریدن از زر می آید که زر برابر چیزی با ارزش و نشان دهنده زیاد است. پس زریدن برابر زیاد کردن، با ارزش کردن است که ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینترنت، لینک هر چیز، نشانی آن سایت یا هر چیز دیگر را نشان می دهد. پس می توان گفت لینک برابر نشانی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوچ، بی درونمایه، اَدرونمایه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

می توان در هواشناسی به جایِ {جریان عَمودی/updraft/downdraft} از {مَکِش} به همراه پیشوند های دیگر بهره جست. updraft:زبرمکش downdraft:زیرمکش جریان عمو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این شیوه است که گزاره p ( 1 ) برای p ( 2 ) برای p ( 3 ) و. . . . . . رخ داده است. یا به شیوه دیگری، برای هر p ( n ) , پشتوانه p ( n 1 ) هست. "تسل ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: می توان واژه "زنجیران" را بهره برد. این واژه از "زنجیر" و پسوند "ان" ساخته شده است. "ان" پسوندی است که گاهی برابر "گون، سان" است. پس ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگ در پارسی میانه برابر "ا" است و یک پسوند بوده است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{گزینه} از پیشوندِ {گُ} به همراهِ {زینه} ساخته شده است. {زینه} از دو بخشِ {زین} و پسوندِ {ه} ساخته شده است. {زین} بُن کنونیِ {زیدن} یا همان {چیدن} اس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بابا دیگه پوسیدیم از بس بارون و برف ندیدیم! ابرها هم دیگه شوخیشون گرفته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشوند:{بر} پیشوند:{آ} کارواژه:{شفتن} بن کنونی:{برآشوب} اینکه بُنِ کنونیِ {شُفتن}، {شوب} است، چیزی است که در {رُفتَن:روب/گُفتَن:گوب ( یا گو ) /خُفتَ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وا داشتن، راه باز کردن، راندن از برابر های این واژه هستند. بدرود!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختار آن بدین شیوه است: "گسل" ( بن کنونی گسیختن ) و "ِش" ( در آفرینش، سازش، پایش. . . . میبینیم ) واژه هایی که بدین شیوه ساخته می شوند برابر خود بن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که میدانید "یوشیج" از دو بخش "یوش" و "یج" ساخته شده است. در زبان پهلوی، "ی" در پایان واژه ها به شیوه "یگ" بوده است. برای نمونه در آن زبان ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاره اندیشی، راه گشایی برابر ها می باشند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایسته است به جای {مَتن} عربی، از واژه {مَتار} پارسی بِکار ببریم. واژه {مَئیتی} را در اوستایی داشتیم به چَمِ {اندیشه} که امروزه، همچون {پَئیری} که ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگار، گویا، گویی، به نگر، به نگاه از برابر های این گزاره هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مونسون تابستانی به بارشی هایی میگویند که برای دمای نابرابر خشکی و اقیانوس ها ( خشکی ها گرمتر ) درست میشود. خشکی ها که گرمتر شوند، یک کم فشار بر آنها ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که در فرتور زیر میبینید ما واژه "انگرا" را در اوستایی داشتیم که روشن است با "anger" انگلیسی پیوند دارد. پس ما در زبان اوستایی واژه "انگر" ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( این دیدگاه میتواند واژِگان بیشتری را نیز پیشنهاد دهد ) به رَوَندِ زیر بنگرید: 1 - ریشه هندو اروپایی {اِشکِی/کِی} را داشتیم برابر {سوا کردن، جدا کر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنگامی که با {shrink/انقباض} سر و کار داریم، پیشوند های زیر به یاد می آیند: 1 - دَر/اندر 2 - فرو 3 - گُ/وی ( پاد کنندگی ) آن کارواژه ای که باید در ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این صورت، گزاره ای می باشد که بیشتر برای پیامد یک چیزی بکارگیری می شود. از برای این، اگر اینگونه باشد، بدین روی برابر های در این صورت هستند ( بس ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر آن "پاییدن" است که برابر "مواظبت کردن، نگاه کردن، نظاره کردن" است. بدرود!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه از کاربر /فرتاش/ شناخته شده است. ساختار این واژه به این شیوه است: ترا دیسیدن خود دیسیدن برابر شکل دادن است. ترا هم برابر "از این سو به آن سو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از برابر پارسی "دست کم" بهره برد: نادرست:اقلا برو و این را به آنجا ببر. درست تر:دست کم برو و این را به آنجا ببر. بدرود!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غریبه به کسی می گویند که نا آشنا و یا ناشناس باشد. غریبه گویش:gharibeh ریشه از:عربی برابر پارسی:نا آشنا، نا شناس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیس واژه کهن پارسی است و برابر واژه تازی ( =عربی ) شکل است. دیس نیز پسوندی است که باز هم برابر همین "شکل" است. برای نمونه: تندیس=تن - دیس که می شود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مچکرم=مچکر هستم مچکر همان متشکر است و عربی است و در گویش عامیانه به مچکر دگریده شده است همانگونه که شاکر به چاکر دگریده شده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی واژه بیگانه "ریاضی" می باشد. به جای "ریاضی" باید این واژه بکارگرفته شود. گرچه شوربختانه واژه تازی ( =عربی ) "ریاضی" بسیار جا افتاده است. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریخت دیگر کارواژه ی {شاریدن} چیست؟ بُنِ کنونیِ این کارواژه {شار} است، و ما برای واژگان هم آهنگ همچون {بار/دار}، کارواژه یِ {باشتن/داشتن} را داریم و ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمایشات واژه ای نادرست است. فرمایش واژه ای پارسی و ات نشانه چندگانه کردن ( جمع کردن ) واژگان عربی است و نمی توان این را برای واژه ای پارسی بکاربرد. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژه "فَرمَنین" به جای "متناقض/نقیض" و "فرمَن/فرمَنِش" به جای "تناقض" به کار برد. در ان و گه لیسی ( انگلیسی ) واژه "paradox" را داریم به ج ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که میدانید، میتوانیم برای اینکه بگوییم {من معتقد این هستم}، می گوییم {من بر این هستم}. پس، میتوانیم از پیشوندِ {بر} برای واژه سازی بکار ببر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در زبانِ پارسی میانه {im/ایم} را به چَمِ {این} داریم و این همان است که در {امروز/امشب/امسال. . . . } بکار گرفته شده است. از این روی که این پیشوند ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {گام ها، پله ها، زَنجیره گام ها، فرآیند} بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژگان {واج، وات، واک، واچ، واز} را داریم. این واژگان هَمِگی به روشنی با {voice} در انگلیسی هَمریشه هستند. در زبانِ سانسکریت، واژه یِ { ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر این واژه "رخ دادن، انجام شدن" می باشد. برای نمونه: نادرست:اگر این پدیده صورت گیرد درست تَر:اگر این پدیده رخ دهد/اگر این پدیده انجام شود. بدرو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی می توان از {فراهم کردن/چیزی را فرآهم کردن} به جای {باعث شدن} بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: در اوستایی و زبان پهلوی ما واژه ای داشتیم به نام "چَش" یا "چاش" که برابر "درس دادن، نشان دادن" بوده است و برابر درخور این واژه است. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکار است که {اندیشیدن} از دو بخشِ {ان} و {دیشیدن} ساخته شده است. در اینجا ما برایِ پیشوندِ {ان} چند زانیک ( =حالت ) داریم: 1 - نفی کننده/نیچ کننده ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی، واژه {فرمان} را داریم که از پیشوندِ {فر:به پیش} به همراه {مان} که برگرفته از {مودن} است. ما در {گمان} نیز به گمانم با پیشوند {گُ} و {ما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در انگلیسی واژگانِ {binomial/polynomial} هستند که سپس هنگامی که خواستند به پارسی برشان گردانند، گفتند {دوجمله ای/چند جمله ای} {bi} را در پارسی کهن نی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از میان رفتن، پاک شدن از برابر های این واژه نیم پارسی و نیم تازی هستند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانستن، آگاه بودن برابر های این گزاره نیم بیگانه است!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسان با "آه" می باشد نشان دهنده خسته شدن از چگونگی پیش رفتن کارها و یا غم. در گزاره ها یک گونه "شبه جمله" است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه 2: شاید هعی بدین شیوه ساخته شده است: هنگامی که شما از چیزی خسته و اندوهگین هستید، کاری که شاید بکنید دمش ( =نفس کشیدن ) است که این آوا را دارد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {دَر پایان، وَبی/وَلی، اگرچه، گرچه} بهره برد. بدرود!