پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٤٩)

بازدید
١,٤٩٢
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به راستی بهترین برابر برای این واژه بیگانه است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابتدای یک چیز، آغازش را نشان می دهد و ابتدا می تواند نخست هم باشد ابتدا پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:آغاز، نسخت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت واژه ای عربی است. حالت یک چیز، چگونگی یک چیز را نشان می دهد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اوستایی، واژه ای داشتیم به نامِ {هَچ}. 1 - چه دگرگونی های آوایی ای میتوانیم بر آن بِکار بَست؟ دگرگونی آوای {چ/ش}. پس واژه {هَش} ساخته میشود. /بن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی میتوان به جای {حذف کردن} از {برداشتن} بکار برد بِدرود!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی برابر "زَهار" است. شاید با خود بگویید که چِگونه این واژه چگونه به پارسی راه یافته است؟ ببینید، ما برای "آلت تناسلی" واژه داشتیم، ولی پس از ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه" این واژگانی که به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {دیدمَر} به جایِ {عدد زوج} بکار برد. {دیدمر} از دو بخشِ {دید} و {مر} ساخته شده است. {دید} در زبان پارسی میانه به چَمِ {دو} و {مَر} هم برا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شُکر در پارسی برای سپاس یا در پارسی میانه اِسپاس بوده است. شِکَر هم چیزی است سپید رنگ و شیرین.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادامه برابر پارسی:دنباله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {اَپاخترگان} به جایِ {شمالگان/قطب شمال} و {نیمروزگان} به جایِ {جنوبگان/قطب جنوب} بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{نشر کردن چیزی} را می توان {به بیرون دادن} گرفت. از همین روی، گمان می کنم پیشوندی برابرِ {به بیرون} را باید در کنارِ {داد/دِهِش} آورد تا واژه ای درخو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر هَمِگی. نزدیک ترین واژه ای که به {نوسان} در نِبیگِ {فرهنگ واژه های اوستا} یافتم، برابر {نَبا} بود که به چَمِ {آسمان، چرخ} است. اگر این ریشه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبدیل، برابر دگرگونش است. شاید واژه دگرسازی هم بتواند برابر تبدیل باشد. ولی بیایید از نگاه ساختاری بررسی کنیم: تبدیل با ریشه بدل و آهنگ تفعیل است. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزون بر پیشنهاد های زیبای دوستان، میتوان از واژه {شَوِش} نیز بهره برد که از {شَو}، بُنِ کنونیِ {شُدَن} به همراهِ {ِش} ساخته شده است. می دانید که {ش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ار اگر به شیوه اَر خوانده شود، همان اگر است. ار می تواند گونه ای از پسوند باشد، برای نمونه در گفتار، دیدار، شنیدار. کاربرد این پسوند چیست؟ بن واژه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی "نقد" می شود "نکوهش" که از دو بخش "نکوه" و "ِش" ساخته شده است. "نکوه" بن کنونی "نکوهیدن" است. "نکوهیدن" برابر "نقد کردن، انتقاد" است. ول ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر کاربر /ب. الف. بزرگمهر/. بله، می توان از واژه "فرجام" بن واژه "فرجامیدن" ( در اینجا یدن برابر کردن، گرفتن می تواند باشد ) را ساخت که برابر خو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که واژگان {شارژ، شارج، چارچ} ( همه شان یکی هستند! ) در پیوند با "پر شدن، افزایش" هستند، تنها بن واژه ای که از نِگاه من خوب جا افتاده است و ای ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بکار بردن واژه "برچسب، رَگ" به جای "تَگ". برای نمونه: نادرست:او مرا تَگ کرد. درست تر:او به من برچسب زد/او مرا رگ کرد. واژه "رَگ" برابر بسیار شایست ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

به /عطار، محمد علی/: خواهش میکنم که این دیدگاه را بدون {تعصب} بخوانید، و گمان کنید من یک {زن} هستم ( با اینکه نیستم! ) می پنداریم که {حِجاب} چیزی بِ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جایِ {سو} در واژگانی هَمچون {سوتفاهم} از پیشوند هایِ {کژ/دژ/بد} بکار برد ( هرکدام در جایِ خود )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه یِ {هدف} دارد من را نابود می کند! همان بهتر. بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه {بیش} در اوستایی برابر {دو برابر، بیش} بوده است که همریشه با {بی} در این زبان به چَمِ {دو} بوده است. پس بدین سان، برای {عدد مربعی}، میتوان واژه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انه پسوندی است ک برابر مانند و همانند است و این مانند و همانند به پشت واژه پیش از انه می روند. پس برای نمونه دیوانه می شود مانند دیو.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "روبش" به جای "تَعَجُب"، واژه "روبا" به جای "مُتَعَجِب"، واژه "روبان" به جای "عجیب، تعجب بر انگیز" و "روب" به جای "عَجَب". ما در زبان ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل یک چیز، چرایی و پشتوانه و انگیزه چیزی را نشان می دهد. ولی دلیل چیزی مانند x، چیزی است که ما آفرینش x شده است. می توان آفریننده را برای دلیل به ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگرچه {بُرهان} واژه ای با ریشه پارسی است، ولی میتوانیم در پارسی واژه {بَرهان} را داشته باشیم که ساختار آن بدین شیوه است: 1 - پیشوندِ {بَر}:برابر {در، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی عهد:پیمان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپاس از شما، کاربرِ /دارا/ گرامی. کژنگری ( =بی دقتی ) از من سر زد. در آن دیدگاه نخست، در جایی نوشتم {پورسیشنی} برابر {مسئولیت} است ولی سپس به نادرس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای کار نامه ( در اینجا مدرک ) دکترا، پزشک. بدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

برابر بیشتر آنها {خر دو پا} می باشد. تنها برخی از آنها {آدم} هستند. بِدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منتشر شدن برابر پخش شدن می باشد. یا به گونه ای منتشر برای پخش است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافقت برابر موافق بودن است. موافق می شود هم اندیش و هم نگاه. پس موافقت می شود هم اندیشی، هم نگاهی. همچنین پذیرش هم می تواند برابر این واژه باشد. ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافق=همسو، یکسو مخالف=پادسو مترادف=یکسو، برابر متضاد=پادسو ضد=پاد، پادسو ضدیت=پادسویی موافقت=یکسویی، همسویی بدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موقعیت، برابر جایگاه و چگونگی است. برای نمونه: موقعیت من در آن زمان با امروز خیلی ناهمسانی داشته است. می شود: جایگاه/چگونگی من در آن زمان با امروز خ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه کژین برای واژگان "جعلی، fake، تقلبی" کژین از دو بخش کژ و ین ساخته شده است: ین در واژه های نوین، راستین، دروغین. . . هست که واژه ای می س ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {راهکار، چاره، نگر} بکار برد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کَسی در باره ی بکار بردن از {نگاه، نگر، نگرش، نگرورزی} به جای {توجه} نوشت ( پوزش از بکار بردن واژگان بیگانه در این پیام، ولی این نِگاهِ من نیست ) :{م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بان در پارسی، برابر نگهدارنده و پاییدن است. اگر واژه ای که پیش از بان می آید، واج پایانی اش واجی بود که برای گویشش باید کمی درنگ کرد ( برای نمونه ت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه یِ {ظرف} ریشه ای پارسی دارد که برایِ نِمونه در واژه یِ {ژرف:گود} می بینیم. از این روی شایسته است به جایِ {ظرف} گوییم {زَرف} ( که برگفته از ریشه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 3: می توان از واژه های "چیهریگی، چیهرینی" نیز بهره برد. "چیهر" برابر "طبیعت، طبع" می باشد و "چیهریگ" برابر "طبیعی" می باشد. اکنون "چیهر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 4: از واژه "به هر روی" که از پیشنهاد های پیشین من خیلی ساده تر است میتوان بهره برد. برای نمونه: نادرست:طبیعتا برای رسیدن به خواسته هایما ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژه "تَک" که همخانواده با "attack" در انگلیسی است و برابر "حمله، یورش" است. همچنین ما در پارسی دو پیشوند "نفی کننده، پاد کننده، ضد کنند ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علت یک چیز، چرایی رخداد یا بودن آن چیز را نشان می دهد و همان دلیل است. می توان واژه بن را برای علت به کار برد. در دیدگاه من درباره دلیل، واژه بُنبَر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "پسآمَد" به جای "معلول" و "نِیآمد" به جای "علت". "نی" ریخت کهن تر پیشوند "نِ" است برابر "پایین، به پایین عقب، پیش" می باشد. می توانید ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گمانم دگرگون شده یِ {آدرخش} است که از {درخشیدن} گرفته شده است. پیشنهادی که برایِ {رعد و برق} میتوان داد، واژه یِ {آواذرخش/نواذرخش} است که این واژ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه های "کُهَن و کُهنه" واژگان شناخته شده و شایسته به جای "قدیمی" هستند. بدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...