پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٥)
درود بر همگی. ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است. "راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده ش ...
ما در پارسی بن واژه ( =مصدر ) "مودَن" را داریم که از آن واژه های "نمودن، فرمودن، آزمودن، فرمان" ساخته شده اند. به واژه پایانی نِگاه کنید. این واژه ا ...
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی: رطوبت:نَم مرطوب:نمناک/نَمیک صاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابر پر ارتفاع:پُراَفراشت تزریق:شارِش/درشار ...
درود بر همگی. ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است. "راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده ش ...
در ویرایش پیام پیشین: بهتر است بی پژوهش کارواژه سازی نکنیم، و {ویشتن/بیشتن} شاید کاربرد های دیگری داشته اند یا می توانند کاربرد بهتری داشته باشند.
یک نیاز برای همه. چرا ما ایرانی ها بیشتر از دیگران دچار کلاهبرداری میشویم؟ چون "تفکر انتقادی" نداریم. گردن چه کسی است؟ گردن خودمان و این آموزش و پر ...
{آسست}. {آ/سَست}، {آ:نفی کننده/نیچ کننده} {سَست:از {سستن}، در {گسستن}، به چم {جدا کردن/سوا کردن} }. بِدرود!
این ریشه شناسی درباره واژگان {ساییدن/سای/سوهان. . . } است: ریشه هِندواروپایی {اَک} را داشتیم که سپس همین ریشه به {کِی/کُی} دگرگون شد و این ریشه ها بر ...
میتوان از واژه "فَرمَنین" به جای "متناقض/نقیض" و "فرمَن/فرمَنِش" به جای "تناقض" به کار برد. در ان و گه لیسی ( انگلیسی ) واژه "paradox" را داریم به ج ...
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...
دخیل به کسی می گویند که در چیزی یا کاری دست دارد و کاره ای هست. پس می توان دست اندر کار را برای این واژه به کار برد دخیل گویش:dakhil ریشه از:عربی بر ...
ش در پارسی گونه ای از پسوند است. بدین شیوه کار می کنیم: بن واژه ( مصدر ) ای را برمی گزینیم. آن را به شیوه فرمانی ( امری ) در می آوریم و ب نخست آن ...
بهتر است به جای دکمه بگوییم دگمه، تا آشکارا شود این واژه عربی نیست و از برای پارسی است.
همان فلفل است و فلفل عربی شده واژه پلپل می باشد. واژه پلپل پارسی است.
عجله کردن، به تندی و چابکی اشاره دارد. برابر های پارسی آن: تندی، چابکی
ساخته شده از دو بَخشِ {هَم:نِشانگرِ برابری} و {آن:نشانِش ( =اشاره ) } است. بِدرود!
آدمک، در برخی باره ها پسوند "َک" پسوند "همانندی، شبیه بودن" است که برای نمونه "آدمک" برابر "همانند آدم" است. یک نمونه از "آدمک" را میتوانید در فرتور ...
بکار بردن واژه "گویی، گویا، که اینچنین، که اینسان، که گویا، اِنگار، آهان، هان" به جای "که اینطور، عَجَب، اُ، جالب است، جِدی؟" بِدرود
نیازی نیست بدانید چه است، چِرت ترینِ چیزها را نیازنیست بدانید، چیزی دیگر جستجو کنید. به کاربر /توحید/: نیازی نیست که باور های خودت را در یک تارنما ب ...
پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...
بکار بردن واژه "گویی، گویا، که اینچنین، که اینسان، که گویا، اِنگار، آهان، هان" به جای "که اینطور، عَجَب، اُ، جالب است، جِدی؟" بِدرود
سرچ برابر دنبال چیزی گشتن، جستن و یافتن چیزی است. جست و جو برابر خیلی خوب می باشد. گشتن هم می تواند برابر خوبی باشد. سرچ گویش:serch ریشه از:انگل ...
{نقطه} در واژگانی همچون {نقطه جوش، نقطه ذوب}، برابر {کرانه/مرز} گرفته شود بگمانم خوب باشد. {نقطه ی جوش}:{مرزِ جوش، کرانه ی جوش} بِدرود!
این واژه، برابر "آزاد" در پارسی است و بهتر است که از واژه الکی بلند "خود مختار" بِکار نبریم. بِدرود!
کاربر/استاد. حدّاد عادل/ پیشنهاد بسیار کاربردی ای دادند. ولی نمیدانم من اینجا زیر این واژه چه میکنم! اگر با نوک زبانتان بکوییم "کُتشِر"، خودتان میدان ...
بزرگراه خوب نیست، باید از کوچه ها به خواسته خویش برسیم. بِدرود!
می توان واژه "راینما" را برای این واژه پیشنهاد داد. از دو بخش "رای" و "نما" ساخته شده است. "رای" که برابر "نظم، ترتیب، هماهنگی" است که از بن واژه ( ...
واژه "نطق" در عربی برابر "گویایی" میباشد و واژگان "ناطق" و "منطق" نیز از همین "گویایی" برگرفته شده اند. پس بیایید برای "منطق" و "ناطق" در پارسی واژه ...
می توان به جای "مشخص" از "نمایان، برجسته" و به جای "مشخص کردن" از "نمودن، نماییدن، برجسته کردن" بهره ببریم. "نِمودن" برابر "نشان دادن" است که خود بر ...
برگرفته از {سَنگیدن} است که خود برگرفته از {سَنگ} است. از آنجا که در گذشته {وزن کردن، ارزیابی} بیشتر با {سَنگ} بوده است، کارواژه یِ {سنگیدن} ساخته ش ...
بررسیِ واژگانِ {سَنج، سنجه، سَختَن، سَنگ. . . . }: ما ریشه یِ {هَچَنگَ/هَچَنَه} را در اوستاییِ کُهَن داشتیم به چَمِ {سنگ، وزن ( جرم ) } که سپس به ریخ ...
بررسی کارواژه {بایستن}: این کارواژه از {با} در اوستایی برابر {باید، حتما} گرفته شده است. برابر همه واژگان {حتما/قطعا/طبیعتا} واژه {باید} میباشد. پس ...
واژگان {رشکین، رشکآمیز، رشکیک} از برابر های آن واژه اَند. بِدرود!
واژه "نظر" در عربی خود برگرفته از "نِگر" پارسی است و میتوان در همه نمونه ها از این "نِگر" به جای "نظر" بکار ببریم: نظر:نگر به نظر رسیدن:به نگر رسیدن ...
پیشنهاد واژه "ویسه" به جای "کیبورد"، پیشنهاد "ویسِش" به جای "تایپ کردن" و پیشنهاد واژه "ویسگَر/ویسا" به جای "تایپیست/تایپر". را ما در پارسی واژه "ن ...
"دگریدن" از دو بخش "دگر" و "یدن" ساخته شده است و برابر "دگر شدن، تغییر یافتن، تحول" است. بدرود!
ما در اوستایی {زَر} را به چَمِ {مسن شدند، سالخورده شدن} داریم که کُنیکی ( مفعولی ) - گذشته آن واژه {زَرتَ} است. پس کارواژه {زَرتَن} ساخته میشود به چ ...
می توان از دو پیشوندِ {دُژ/کژ} بهره برد. برای نِمونه، {دژبرداشت/کژدریافت/کژبرداشت} از برابر های این واژه هستند. بِدرود!
اگر خواستم روزی نام دیگری برای خود بگذارم، می گذارم {کژداشت:سو تفاهم}. گمان می کردم که تنها در زندگی {کژداشت:سو تفاهم} برای من رخ می دهد، ولی پی برد ...
در پارسی پهلوی پزشک به شیوه بیزِشک بکارگرفته می شد.
در اوستایی، واژه ای داشتیم به نامِ {هَچ}. 1 - چه دگرگونی های آوایی ای میتوانیم بر آن بِکار بَست؟ دگرگونی آوای {چ/ش}. پس واژه {هَش} ساخته میشود. /بن ...
افزون بر {خَشار} و پیشنهادهایِ دوستان، میتوان از {پاسوَرد} به جای {پاسوُرد} بکار برد. برابرِ {پَس} در پارسی واژه {پاس} است و {وُرد} هم در اوستایی به ...
می توان از {برپا کردن. ساختن. فراهم کردن} بکار برد. بِدرود!
به جای "خلا" میتوان از "تُهی" بهره برد: نادرست:ما در جهان چیزی به نام خلا نداریم. درست تَر:ما در جهان چیزی به نام تُهی نداریم بِدرود!
پژوهیدن در زبان پهلوی {ویزوستن/ویزوهیدن} بوده است. دارای پیشوند {وی} بوده است که سپس به ریخت {ب} در آمده و سپس به ریخت {پ} در آمده است. {زوستن/زوهی ...
هنگامی که با {shrink/انقباض} سر و کار داریم، پیشوند های زیر به یاد می آیند: 1 - دَر/اندر 2 - فرو 3 - گُ/وی ( پاد کنندگی ) آن کارواژه ای که باید در ...
یادِ چه گاری؟ بِدرود!
همه چیز در جهان، می خواهد شما را خشمگین کند، شما را آشفته کند، شما را اندوهگین کند، گور بابای این جهان. سودِ جهان را آنها بردند که ستم کردند و به ست ...
میتوان به جای {خالی} گفت {پوچ، تهی}.
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...