پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٢٢)
جمع کردن یکی چم مهیدن و افزودن را میدهد و دیگری چم گردهم آوردن.
برابر این واژه، واژه پارسی "رای" می باشد. این واژه بن کنونی بن واژه ( =مصدر ) "رایینیدن" یا "راییدن" است. این دو بن واژه برابر "نظم دادن، ترتیب دادن ...
چیزی که اگر نباشد، مغز میخواهد زمین و زمان را به هم بدوزد! بِدرود!
ما در پارسی واژه "تَک" که همخانواده با "attack" در انگلیسی است و برابر "حمله، یورش" است. همچنین ما در پارسی دو پیشوند "نفی کننده، پاد کننده، ضد کنند ...
بهترین برابر پارسی برای این واژه خِرَد است. "هوش" نیز می تواند جایگزینی باشد. ولی می توانید از هر دو بهره ببرید و هیچ کدام بد نیستند. نیاز است گف ...
جریمه به چیزی می گویند که در ازای کاری که کردید باید بدهید. آشکار است که واژه "تاوان" بهترین برابر برای این واژه است.
می توان به جای واژه "بَعد" از "پس" بهره برد. برای نمونه: نادرست:او پیآمد کارهایش را 5 سال بعد دید. درست تر:او پیآمد کارهایش را 5 سال پس دید. "بُعد" ...
اصالت برابر ریشه داشتن است.
به راستی بهترین برابر برای این واژه بیگانه است.
ابتدای یک چیز، آغازش را نشان می دهد و ابتدا می تواند نخست هم باشد ابتدا پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:آغاز، نسخت
حالت واژه ای عربی است. حالت یک چیز، چگونگی یک چیز را نشان می دهد.
به کاربرِ /عطار، محمد علی/: من این ساز را می نوازم، ببین چِگونه به گوشت می رسد: ما در اینجا گفتگو می کنیم، و تنها بر سر چیزی دو نگاه ناهمسان داریم، چ ...
می توان از "گرا، باور" به جای پسوند "یست، ist" و از "گرایی، باوری" به جای "یسم، ism" بکار برد. برای نمونه: تِئیسم=خداباوری تِئیست=خداباور آتِئیسم=خد ...
تکرار یا برای دوباره رخ دادن بکارگیری می شود یا دوباره گویی
ما در پارسی کارواژه یِ {واختَن} را به چَمِ {گفتن، صحبت کردن} داریم با بُنِ کنونیِ {واز}. ما در اوستایی پیشوندِ {بی} را به چَمِ {دو} داریم که برای آن ...
برای خودِ {تقسیم}، میتوان از واژه {پاس} نیز بهره برد، چرا که می دانیم که هِنگامی که می گوییم {پاسی از شب گذشته بود} در اینجا {پاس} به چَمِ {بخش} بوده ...
ما هم اکنون {افراز} را به جایِ {تقسیم/تفکیک} داریم و شایسته است از این واژه و واژه های پیشنهادی دوستان بهره برد. بِدرود!
از هر بن واژه ( =مصدر ) می توانیم یک پسوند بسازیم. تنها کاری که باید بکنیم این است که بن کنونی ( =بن مضارع ) آن را پیدا کنیم. سپس آن را به هر واژه ...
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...
چه واژگانی داریم؟ هم ( پیشنهادِ کاربرِ گرامیِ /مهدی کشاورز ) و {مَت=هَم} چه پسوند هایی داریم؟ ار/مان/اده/یده/اد چه واژگانی ساخته میشوند؟ همار/هممان ( ...
برابر پارسی "موتور" می باشد. بدرود!
چرا دیگر {اَبر} ها نمی بارند؟ چرا؟ بِدرود!
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
پیشنهاد واژه "پسآمَد" به جای "معلول" و "نِیآمد" به جای "علت". "نی" ریخت کهن تر پیشوند "نِ" است برابر "پایین، به پایین عقب، پیش" می باشد. می توانید ...
بررسی، کاوش، واکاوی واژه پایانی ( واکاوی ) ساختارش به شیوه وا - کاوی است و "وا" پیشوندی است که همانند پسوند بن واژه ( دن، تن، یدن، انیدن ) کار می کن ...
درود بر همگی. ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است. "راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده ش ...
برابر پارسی "معلوم" و برابر "آشکار، هویدا، آشنا" می باشد. بدرود!
اصیل واژه ای عربی بر آهنگ فعیل و با ریشه اصل است فعیل=دارنده فعل، چیزی که فعل را دارد پس اصیل آرش کسی که اصل دارد. اصل در پارسی برابر بن، ریشه م ...
ما در پارسی، پسوندِ {ن} را به بُن هایِ کُنونی می توانیم بچسبانیم تا کُنیکی/مفعولی آنها بدست آید. برای نِمونه در {فرمان} این را داریم یا {افزون} ما در ...
گواهنامه می تواند برابر خوبی باشد. در انگلیسی document از واژگان کهن تر فرانسوی آمده است که برابر "گواهی، گواه" بوده اند. پس می توان گواهنامه را برا ...
نِوِشتار، نِوِشته و نِوِشتمان برابر های این واژه "نثر" هستند. پس شایسته است که دیگر "نثر" عربی را بِکار نبریم و از برابر های پارسی آن بِکار ببریم. ...
درود بر کاربر گرامی /مهدی کشاورز/: بن کنونی "پِه" را اگر به همراه پسوندِ "ین" بیاوریم، میشود "پِهین" که واژه ای زیبا است!! ولی بی شوخی، به گمانم در " ...
در ریاضی، این واژه برابر راه، راستراهه ( =راست راهه ) ، سیخال ( سیخ ال، چیزی که همانند سیخ راست است ) است. برای نمونه: نادرست:این خط 5 سانتی متر است ...
دیدگاه شماره 2: در زبان پهلوی واژه "دید" را داشتیم برابر "دوباره" که واژه "دُوُم" نیز به شیوه "دیدُم" بود. اگر از همین واژه بهره ببریم، واژه "دید شُ ...
ما در پارسی {پرداختن} را به چم {کردن/انجام دادن} داریم از همین روی، می توان از {پرداخته} نیز به جای {مفعول} به کار برد نمونه:این واژه مفعولی است پیش ...
دوست گرامی، به هر روی بهتر است برای پاس داشتنِ فرهنگ ایران، اینگونه سخن بگوییم. زیانی که ندارد اینگونه بنویسیم و بگوییم؟!
"چِکیده، کوتاه شده" از برابر های این واژه هستند. بِدرود!
می توان به جایِ این واژه، از {زادروز، زایروز، بَرآیروز} بهره برد. ( و واژگان دیگر ) بِدرود!
این ریشه شناسی درباره واژگان {ساییدن/سای/سوهان. . . } است: ریشه هِندواروپایی {اَک} را داشتیم که سپس همین ریشه به {کِی/کُی} دگرگون شد و این ریشه ها بر ...
می توان از {اَپاخترگان} به جایِ {شمالگان/قطب شمال} و {نیمروزگان} به جایِ {جنوبگان/قطب جنوب} بکار برد. بِدرود!
درود بر هَمِگی. نزدیک ترین واژه ای که به {نوسان} در نِبیگِ {فرهنگ واژه های اوستا} یافتم، برابر {نَبا} بود که به چَمِ {آسمان، چرخ} است. اگر این ریشه ...
در اوستایی، واژه ای داشتیم به نامِ {هَچ}. 1 - چه دگرگونی های آوایی ای میتوانیم بر آن بِکار بَست؟ دگرگونی آوای {چ/ش}. پس واژه {هَش} ساخته میشود. /بن ...
گاهی میتوان به جای {حذف کردن} از {برداشتن} بکار برد بِدرود!
بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...
در پارسی برابر "زَهار" است. شاید با خود بگویید که چِگونه این واژه چگونه به پارسی راه یافته است؟ ببینید، ما برای "آلت تناسلی" واژه داشتیم، ولی پس از ...
به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه" این واژگانی که به ...
{نشر کردن چیزی} را می توان {به بیرون دادن} گرفت. از همین روی، گمان می کنم پیشوندی برابرِ {به بیرون} را باید در کنارِ {داد/دِهِش} آورد تا واژه ای درخو ...
تبدیل، برابر دگرگونش است. شاید واژه دگرسازی هم بتواند برابر تبدیل باشد. ولی بیایید از نگاه ساختاری بررسی کنیم: تبدیل با ریشه بدل و آهنگ تفعیل است. ...
افزون بر پیشنهاد های زیبای دوستان، میتوان از واژه {شَوِش} نیز بهره برد که از {شَو}، بُنِ کنونیِ {شُدَن} به همراهِ {ِش} ساخته شده است. می دانید که {ش ...
واژه {اِستراتژی} همریشه با واژه {تراز} در پارسی است: ما ریشه هِندو اروپایی {اَگ} را داشتیم که سپس، در اوستایی با دگرگونی آوایی ( گ/ز} به ریختِ {اَز} ...