پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٤٦)

بازدید
١,٤٦٣
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

برگرفته از {سپری کردن} در پارسی است. این واژه سِپَس به عربی راه پِیدا کرده است و به {سَفَر} دِگَرگون شده است. بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

نام رُخشاره ای که در آینده ساخته میشود. این رُخشاره، دارای این نکته میباشد که هیچ هنگام، کیر خر را در نِشیمنگاه خود فرو نبرید. بِدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

صد واژه ای پارسی است که تنها نگارش آن عربی است. چرایی کاربردن ص به جای س در "صد" می تواند این باشد که چون عربی به ایران آمد، برخی واج های واژگان پار ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیا می دانید چرا بُنِ کنونیِ {فروختَن}، {فروز} نیست؟ در گُذَشته، {فروش}، به ریختِ {فروچ} بوده است. در اینجا به جایِ دگرگونی {چ به ز}، با دگرگونی {چ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: همانگونه که کاربر /علی باقری/ نِشانِش کَرد، "بِدرود" در گذشته "پدرود" بوده است. دو شیوه برای ساختار این واژه میباشد: 1 - پیشوندِ "پ" ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که در فرتور زیر میبینید ما واژه "انگرا" را در اوستایی داشتیم که روشن است با "anger" انگلیسی پیوند دارد. پس ما در زبان اوستایی واژه "انگر" ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( این دیدگاه میتواند واژِگان بیشتری را نیز پیشنهاد دهد ) به رَوَندِ زیر بنگرید: 1 - ریشه هندو اروپایی {اِشکِی/کِی} را داشتیم برابر {سوا کردن، جدا کر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این صورت، گزاره ای می باشد که بیشتر برای پیامد یک چیزی بکارگیری می شود. از برای این، اگر اینگونه باشد، بدین روی برابر های در این صورت هستند ( بس ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر آن "پاییدن" است که برابر "مواظبت کردن، نگاه کردن، نظاره کردن" است. بدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه از کاربر /فرتاش/ شناخته شده است. ساختار این واژه به این شیوه است: ترا دیسیدن خود دیسیدن برابر شکل دادن است. ترا هم برابر "از این سو به آن سو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختار آن بدین شیوه است: "گسل" ( بن کنونی گسیختن ) و "ِش" ( در آفرینش، سازش، پایش. . . . میبینیم ) واژه هایی که بدین شیوه ساخته می شوند برابر خود بن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که میدانید "یوشیج" از دو بخش "یوش" و "یج" ساخته شده است. در زبان پهلوی، "ی" در پایان واژه ها به شیوه "یگ" بوده است. برای نمونه در آن زبان ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاره اندیشی، راه گشایی برابر ها می باشند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایسته است به جای {مَتن} عربی، از واژه {مَتار} پارسی بِکار ببریم. واژه {مَئیتی} را در اوستایی داشتیم به چَمِ {اندیشه} که امروزه، همچون {پَئیری} که ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگار، گویا، گویی، به نگر، به نگاه از برابر های این گزاره هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مونسون تابستانی به بارشی هایی میگویند که برای دمای نابرابر خشکی و اقیانوس ها ( خشکی ها گرمتر ) درست میشود. خشکی ها که گرمتر شوند، یک کم فشار بر آنها ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی واژه بیگانه "ریاضی" می باشد. به جای "ریاضی" باید این واژه بکارگرفته شود. گرچه شوربختانه واژه تازی ( =عربی ) "ریاضی" بسیار جا افتاده است. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریخت دیگر کارواژه ی {شاریدن} چیست؟ بُنِ کنونیِ این کارواژه {شار} است، و ما برای واژگان هم آهنگ همچون {بار/دار}، کارواژه یِ {باشتن/داشتن} را داریم و ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمایشات واژه ای نادرست است. فرمایش واژه ای پارسی و ات نشانه چندگانه کردن ( جمع کردن ) واژگان عربی است و نمی توان این را برای واژه ای پارسی بکاربرد. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژه "فَرمَنین" به جای "متناقض/نقیض" و "فرمَن/فرمَنِش" به جای "تناقض" به کار برد. در ان و گه لیسی ( انگلیسی ) واژه "paradox" را داریم به ج ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که میدانید، میتوانیم برای اینکه بگوییم {من معتقد این هستم}، می گوییم {من بر این هستم}. پس، میتوانیم از پیشوندِ {بر} برای واژه سازی بکار ببر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در زبانِ پارسی میانه {im/ایم} را به چَمِ {این} داریم و این همان است که در {امروز/امشب/امسال. . . . } بکار گرفته شده است. از این روی که این پیشوند ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {گام ها، پله ها، زَنجیره گام ها، فرآیند} بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژگان {واج، وات، واک، واچ، واز} را داریم. این واژگان هَمِگی به روشنی با {voice} در انگلیسی هَمریشه هستند. در زبانِ سانسکریت، واژه یِ { ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر این واژه "رخ دادن، انجام شدن" می باشد. برای نمونه: نادرست:اگر این پدیده صورت گیرد درست تَر:اگر این پدیده رخ دهد/اگر این پدیده انجام شود. بدرو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی می توان از {فراهم کردن/چیزی را فرآهم کردن} به جای {باعث شدن} بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از برابر پارسی "دست کم" بهره برد: نادرست:اقلا برو و این را به آنجا ببر. درست تر:دست کم برو و این را به آنجا ببر. بدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غریبه به کسی می گویند که نا آشنا و یا ناشناس باشد. غریبه گویش:gharibeh ریشه از:عربی برابر پارسی:نا آشنا، نا شناس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیس واژه کهن پارسی است و برابر واژه تازی ( =عربی ) شکل است. دیس نیز پسوندی است که باز هم برابر همین "شکل" است. برای نمونه: تندیس=تن - دیس که می شود ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مچکرم=مچکر هستم مچکر همان متشکر است و عربی است و در گویش عامیانه به مچکر دگریده شده است همانگونه که شاکر به چاکر دگریده شده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر این واژه "گذاشتن، نهادن، بر جای گذاشتن، نِشاندن" می باشد. ولی خب امروزه "نصب کردن" در گوشی ها برابر "بارگیری" می تواند باشد. بدرود!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: در اوستایی و زبان پهلوی ما واژه ای داشتیم به نام "چَش" یا "چاش" که برابر "درس دادن، نشان دادن" بوده است و برابر درخور این واژه است. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکار است که {اندیشیدن} از دو بخشِ {ان} و {دیشیدن} ساخته شده است. در اینجا ما برایِ پیشوندِ {ان} چند زانیک ( =حالت ) داریم: 1 - نفی کننده/نیچ کننده ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی، واژه {فرمان} را داریم که از پیشوندِ {فر:به پیش} به همراه {مان} که برگرفته از {مودن} است. ما در {گمان} نیز به گمانم با پیشوند {گُ} و {ما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در انگلیسی واژگانِ {binomial/polynomial} هستند که سپس هنگامی که خواستند به پارسی برشان گردانند، گفتند {دوجمله ای/چند جمله ای} {bi} را در پارسی کهن نی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از میان رفتن، پاک شدن از برابر های این واژه نیم پارسی و نیم تازی هستند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانستن، آگاه بودن برابر های این گزاره نیم بیگانه است!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینترنت، لینک هر چیز، نشانی آن سایت یا هر چیز دیگر را نشان می دهد. پس می توان گفت لینک برابر نشانی است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوچ، بی درونمایه، اَدرونمایه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نگاه من برابر افزاییدن می باشد. زَریدن از زر می آید که زر برابر چیزی با ارزش و نشان دهنده زیاد است. پس زریدن برابر زیاد کردن، با ارزش کردن است که ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسان با "آه" می باشد نشان دهنده خسته شدن از چگونگی پیش رفتن کارها و یا غم. در گزاره ها یک گونه "شبه جمله" است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه 2: شاید هعی بدین شیوه ساخته شده است: هنگامی که شما از چیزی خسته و اندوهگین هستید، کاری که شاید بکنید دمش ( =نفس کشیدن ) است که این آوا را دارد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {دَر پایان، وَبی/وَلی، اگرچه، گرچه} بهره برد. بدرود!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در زبان اوستایی واژه ای به نام "چیاه" داریم که امروزه به شیوه "چاییدن" درآمده است و برابر "یخ زدن، سرد شدن زیاد" می باشند. با بکار بردن از پیشوند ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {باره} نیز بهره برد. بِدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهادِ واژه به جایِ {فوتوگراف/photograph}: نیاز است ساختار این واژه بررسی شود: 1 - photo:امروزه به چَمِ {فرتور/تصویر} است، ولی در گذشته به چَمِ {نو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بابا دیگه پوسیدیم از بس بارون و برف ندیدیم! ابرها هم دیگه شوخیشون گرفته

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

می توان در هواشناسی به جایِ {جریان عَمودی/updraft/downdraft} از {مَکِش} به همراه پیشوند های دیگر بهره جست. updraft:زبرمکش downdraft:زیرمکش جریان عمو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این شیوه است که گزاره p ( 1 ) برای p ( 2 ) برای p ( 3 ) و. . . . . . رخ داده است. یا به شیوه دیگری، برای هر p ( n ) , پشتوانه p ( n 1 ) هست. "تسل ...