پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٧)
دیدگاه شماره 2: در زبان پهلوی واژه "دید" را داشتیم برابر "دوباره" که واژه "دُوُم" نیز به شیوه "دیدُم" بود. اگر از همین واژه بهره ببریم، واژه "دید شُ ...
ما واژه یِ {ژونیت} را به جایِ {حالت} داریم که همچون {نِژاد} که از {ژادَن} گرفته شده است و {ژادَن=زادَن}، در اینجا هم {ژونیت=زونیت} که همریشه است با { ...
معمولا، چم بیشتر می دهد.
برگرفته از {ئِذَ} در اوستایی می باشد. برای نِمونه، واژه {نَئِذَ} را داریم که {نَ} در اینجا به چَمِ {نه} و {ئِذَ} به چَمِ {اینجا} است و این واژه برابر ...
در پاسخ به کاربر {پادپان}: درود. ریشه یابی را بخش بخش کردن واژگان نیست. {امیدوار} را همگان می دانند برابر {امید - وار} است، ولی از همان ها بپرس که ری ...
سپاس از شما کاربر گرامی {پادپان} و سپاس از کارهای شایسته درخورتان. برداشت نادرستی کردم. و ببخشید. بِدرود!
میتوان از واژه {هَمگُفت} به جای {نَظرِ جَمعی} بکار برد. {هَمگفت} از پیشوندِ {هَم} که نِشانگرِ {همه}است و {گُفت} که برابر {رای، نگاه، دید، نظر} است س ...
اتفاق به چیزی گویند که رخ داده است. پس می توان رخداد را برابر اتفاق گرفت اتفاق گویش:ettefagh پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:رخداد، رخداده
در پارسی، ال گونه ای از پسوند است همانگونه که در گودال، چنگال، زغال، گردال. . . می بینیم. بدین شیوه کار می کند: واژه نخستین ال=واژه نو اگر واژه نخست ...
می توان از {ژاد} به همراه پسوندِ نامسازِ {ان} بکار برد و گفت {ژادان}، به جای {طبیعت}. {طبیعی} هم می توان {ژادی} را گفت. شاید بپرسید چرا پیشنهاد ند ...
یشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که ب ...
در پاسخ به پیامِ کاربرِ /عارف طاهری/: گرامی، {انگار} از دو بخشِ {انگ} و {ار} ساخته نشده است، که از {ان} و {گار} ساخته شده است. {گار} هَم که بُنِ کنو ...
جسم در پارسی برابر تن و بدن است.
پیشنهاد واژه های "راینما، سامانه، گروه مند" برای واژه جدول. ساختمان هر واژه: 1 - راینما از دو بخش رای نما درست شده است. رای ( بر پایه دیدگاه من زیر ...
درود برای چندمین بار به کاربر گرامی /فرتاش/. در فرتوری که در دیدگاه پیشین فرستاده شد، میبنیم که در گستره ( =توضیح ) های آن، در بخش "avestan" ، واژه ...
درود دوباره بر کاربر /فرتاش/ گرامی. گفته های شما بسیار درست است، ما بهتر است که از زبان های ریشه پارسی همانند پهلوی و اوستایی و. . . . برای یافتن ب ...
متغیر ریشه=غیر آهنگ=متفعل آهنگ متفعل، فعل یا همان ریشه را انجام می دهد و کننده آن است. پس متغیر کار "غیر" را انجام می دهد. پس متغیر به چیزی می گوی ...
سه بعدی=سه بعد ی بعد پارسی نیست که آن را پارسی می سازیم. برابر بعد می شود سو. با جا دادن این سو به جای بعد، واژه سه سویی ساخته می شود ( هم نگاه ب ...
پَدسوی ( =مخالفِ ) درود در پارسی است. برای پایان دیدار به کار می رود همانگونه که "درود" برای آغاز آن به کار می رود. بدرود! ( این "بدرود!" هایی که ...
وطن پرست برابر پارسی:میهن دوست
به کاربر /دانیال/: شما این "ه" در "سلیطه" را میبنید؟ و میدانید در زبان عَرعَر کردن ( عربی ) این نشانگر مادینه ( =مونث ) بودن این واژه است؟ . . . . . ...
درصد=در صد چون در "صد" واج "ص" به کار گرفته شده است پس نوشتارش پارسی نیست و برای پارسی سازی آن "ص" را "س" می گیریم. پس درصد=درسد.
دیدگاه شماره 2: یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پ ...
به خصوص برابر پارسی:به ویژه
در پارسی میانه حرکت برابر رواگ بوده است. ولی حرکت در پارسی نو برابر جنبش است. حرکت گویش:harekat پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی پارسی:جنبش، رَواگ
پیشنهاد واژه "اَگار" برای این واژه. اَگار در زبان پهلوی برابر "ناتوان، از پا افتاده، کسی که نمی تواند فعالیت کند" است و می تواند برابر شایسته ای برا ...
واژه ای است پارسی که در زبان پهلوی برابر "dibir" بوده است و به عربی رفته و در آنجا "دبیر" شده است و چون بر آهنگ "فَعیل" عربی بوده است، آنان ریشه "دبر ...
امروزه می بینیم که برخی جاها از واژگان انگلیسی بکار برده شده که واژه ی برابرِ پارسی آنها هم هَست و جا افتاده هم هست. برخی زبانِ انگلیسی را گویی می پ ...
به جای واژه "لحاظ" بگوییم "نگاه، نِگَر، سو" و به جای "لحاظ کردن" بگوییم "در نگاه داشتن، نِگَرِش، در نِگَر داشتن". برای نمونه: نادرست:از این لحاظ این ...
ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:در پارسی ما {آز/ز} را هم ارز این پیشوند داریم. 2 - tract:در پارسی {هَختَن/هَنجیدن} را به جای آن داریم. پس ...
همه واژگان {مبنا/مبنی/بانی. . . . } برگرفته از {بُن} پارسی هستند. همه این واژگان نیز برابر {بُن} پارسی هستند و تَنها یک واژه برابر همه اینها اَست. ...
آشکار است که {اندیشیدن} از دو بخشِ {ان} و {دیشیدن} ساخته شده است. در اینجا ما برایِ پیشوندِ {ان} چند زانیک ( =حالت ) داریم: 1 - نفی کننده/نیچ کننده ...
هدایت کردن برابر پارسی:راهنمایی، راندن، کشاندن
دیدگاه شماره 3: "سوق" عربی شده "سوگ" در پارسی است که همان "سو" امروزی است. ( "و" در گذشته به شیوه "وگ" بوده است ) پس برابر "سوق دادن" می شود "سو داد ...
واژه "عادی" واژه ای پارسی است! ما در زبان اوستایی، واژه "اَتی" را داشتیم که چندین برابر داشته است: 1 - مرکز، میان 2 - کمر 3 - عادی، متوسط، حد متوسط ...
بررسی پیشوند "هَن، اَن" در پارسی: ما در اوستایی، پیشوند "هَن" را داشتیم که امروزه به ریختِ "اَن" دِگرگون شده است. برای نمونه، واژه "اَندام" که امروز ...
با "hey" در انگلیسی همریشه است. واژه "های" را نیز در پارسی داریم که برابر همین "آهای" است. بدرود!
پییشنهاد واژه 2: واژه "صورت" برابر "روی" میباشد. برای نمونه: نادرست:در این صورت درست تر:در این روی نادرست:به این صورت درست تر:به این روی در مَزداهی ...
با بررسی واژگانی همچون {زِنده، زندگی، زندگانی} در می یابیم که {زِند} بنِ گذشته یک کارواژه است، پس آن کارواژه باید {زِندَن} باشد با بن کنونی {زِن/زَن} ...
برابر "اندیشیدن، مَنیتن" است. ولی در برخی گزاره ها برابر "پنداشتن" نیز هست. برای نمونه: او فکر می کرد که پاسخ پرسش، برابر 32 است. در اینجا "فکر کر ...
یک انگاره ( =نظریه ) می باشد که از یک فرتور ( =عکس ) در "4chan" آغاز شد. در آنجا، این فرتور در زیر، پخش شد و یک کاربر درباره آن، چنین نوشت: "اگر مرا ...
ما در پارسی واژه "تَک" که همخانواده با "attack" در انگلیسی است و برابر "حمله، یورش" است. همچنین ما در پارسی دو پیشوند "نفی کننده، پاد کننده، ضد کنند ...
به همه پانترک ها: در اوستایی واژه "پَئیری وار" بوده است که "پَئیری" همانند "پَئیتی" که به "پَت" دگرگون شد، به "پَر" و "پَرا" دگرگون شد و سپس به "پیرا ...
می توان از پسوند "ا" بهره ببریم. پسوند ا همانگونه که در گرما، دما، درازا. . . دیده می شود، تراز آن چیز پیش از خودش را نشان می دهد. ما می خواهیم واژه ...
در پاسخ به کاربر /عطار، محمد علی/: "وادی" را اگر در "گوگل ترنسلیت" هم بزنید، به پارسی میشود دره. ولی اگر فرتور ( =عکس ) های زیرش را نگاه کنید، میبین ...
کاربر بسیار گرامی /بهرام/ پیشنهاد بسیار خوبی برگرفته از نمونه های زبان انگلیسی آوردند. من هم برگرفته از مونه ( =ایده ) ایشان به این شیوه کار کردم: و ...
در پارسی پهلوی به شیوه وَچه بوده است و یکی از واژگان پارسی است که در آن واجی به همراه تشدید خوانده می شود.
{ا} یا هَمان {تنوین} در زبان عربی، که در پارسی هم به شیوه یِ نادرست با برخی واژگان پارسی می آید ( برای نمونه "خواهشا" ) اگر پس از واژه ای {ا}/تنوین ...
برگرفته از کارواژه یِ {پایستن} با بُنِ کنونیِ {پای}، واژه {پایار} را می سازیم که از {پای} به همراهِ پسوندِ {ار} ساخته شده است. نمونه: - اثبات این د ...
مخالف برابر پاد و برابر و ناهمراه می است. امروزه مخالف بیشتر کسی را می گویند که با ما هم رای و هم باور نیست. پس مخالف می تواند ناهمرای هم باشد. ...