پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٢٦)

بازدید
١,٧٣٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه گین گین برابر دارای است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمق یک چیزی، تراز گودی آن را نشان می دهد. پس می توان واژه گودا را ساخت که خب می توان گودی هم گفت ( سری بزنید به دیدگاه در باره "ا". با جست و جوی آباد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جایِ {میل کردن} بِگوییم {آشامیدن، خوردن}.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبادان ( خود واژه اش ) ، از دو بخش آباد و ان درست شده است. ان، پسوندی است که به زاب ( =صفت ) ها می چسبد و هنگامی که می چسبد، واژه های که نمایانگر جا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{آموختنی، دریافتنی، اندوختنی}.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تک پیشوند هایی که میتوانند نشانگر {کوچک شدن} باشند: 1 - فرو 2 - در/اندر 3 - نِ ( در برخی واژگان می تواند. این را می توانیم با نگاه به کاربرد های این ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( گاهی ) می توان به جای {قائم} از {ستونی} نیز بکار برد. ( بنگرید که نه در همه ی گزاره ها، ولی در برخی از آنها می توانیم بدین گونه واژگان ناسره را جای ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چی، برابر thing در انگلیسی. هر یافتمندی را می توان گفت "چیز".

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گمان {چیز} را بتوان همریشه با {چیست} دانست و آن را بن کنونی کارواژه {چیستن} دانست.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دانِشِ ریاضی برابر {گزاره، اُسته} میباشد. برای نمونه: گونه گزاره:برای استوانش ( =اثبت ) این گزاره، نیاز است تا از این لِم بکار ببریم. گونه گزاره ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "اَبگارش" برای این واژه: در زبان پهلوی بن واژه ای هست به نام "اَبگارینیدن" . از آنجا که پسوند بن واژه در اینجا برابر "ینیدن" است، پس بن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جای "مشخص" از "نمایان، برجسته" و به جای "مشخص کردن" از "نمودن، نماییدن، برجسته کردن" بهره ببریم. "نِمودن" برابر "نشان دادن" است که خود بر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود را پاره کرده تا بدانیم چرا خشکسالی است ولی در پایان هیچ کاری هم نمی توانیم بکنیم که آن را پایان دهیم. همین است که رنج را بیشتر می کند. پس، به دن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{فشردن} و یا {فشرده}.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان در هواشناسی به جایِ {جریان عَمودی/updraft/downdraft} از {مَکِش} به همراه پیشوند های دیگر بهره جست. updraft:زبرمکش downdraft:زیرمکش جریان عمو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{رَه. ا. یی} {ره} از {رستن} {ا} پسوند {یی} هم پسوند است که در اینجا نِشان دهنده ی {بودن} است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی ساختار واژگان "گباشتن، گواشتن، گواریدن، گواردن، گبار، گوار، گبارش، گوارش" در زبان پارسی: ما در پارسی، بنواژه "گباشتن" را داریم که در گذر زمان ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای {حاضر} بگوییم {آماده}.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهادِ واژه یِ {تارار}: 1 - تار:نشان دهنده یِ {شبکه} است. 2 - ار:پسوَندِ {نِسبَت/شباهت} است. بدین سان، این واژه ساخته میشود. بِدرود!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که {بهبود} را داریم، بگمانم {بِهبودن} را نیز بتوانیم بکار بگیریم {بهبودن}، همچون {بهبود} که کاربرد های گوناگونی دارد، می تواند برابرِ بسیاری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رقم می تواند برابر عدد یا همان شماره باشد. یا می تواند شمار های یگانه مانند 1 و 3 و 7 را نشان دهد که می توان واژه تک شماره را ساخت. رقم گویش:ragh ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزاره=جمله بهره بردن=استفاده کردن در برخی گزاره ها این واژه بیشتر برابر "شیوه، گونه، روش" است، برای نمونه: "به این شکل می توان به برابر این واژه رسی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داستان و رخداد از برابر های این واژه هستند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژه "فَرمَنین" به جای "متناقض/نقیض" و "فرمَن/فرمَنِش" به جای "تناقض" به کار برد. در ان و گه لیسی ( انگلیسی ) واژه "paradox" را داریم به ج ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اوستایی، پیشوند "اَپَ" را داشتیم که برابر "دُور، کنار" است. چنانکه در فرتور زیر میبینید: ( هَد:نشستن ) ( بِدرود! )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{بُرهانِ خُلف} را به دو بَخش بَژار ( =تقسیم ) میکنیم: 1 - برُهان:در پارسی {بَرهان} میشود که از دو بَخشِ {بَر} که پیشوندِ است برابرِ {بَر، دَر، در سوی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما هم اکنون در پارسی واژه "عدد درست" که همین "عدد صحیح" است را داریم، پس اگر "عدد" را هم پارسی کنیم، میشود "شمار درست". بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقابل گویش:mogabel پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:رو به رو، پاد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"مان" در پارسی ریختِ دیگَرِ "مون" است که در "چایمون" نیز بِکار برده شده است. شاید بگویید که "مون" خیلی "خودمونی" و "محاوره ای" است، ولی ما ایرانی ها ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشوند است که در پارسی می توانیم از {چَند} یا گاهی {دو} بِکار بَریم. بِدرود!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان گاهی از {سرد و گرم چشیده/سختی روزگار دیده} بکار برد. روی هم رفته می توان از {کارآژموده/آزموده/کارکشته/آزمون داده} بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژگان {واج، وات، واک، واچ، واز} را داریم. این واژگان هَمِگی به روشنی با {voice} در انگلیسی هَمریشه هستند. در زبانِ سانسکریت، واژه یِ { ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتوان از واژِگانِ {چیستی، درونمایه، اندرمایه} و واژگانِ درخور پیشنهادی دوستان نیز بهره برد. بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درون یا توی یک چیز را داخل آن می گویند. درون را می توان اندروح نیز نوشت. پس برابر های داخل می شوند: درون، اندرون، تو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارواژه یِ {بروختَن} را به جایِ {آپدیت} داریم. بروختَن ساختار چنینی دارد: 1 - {ب}:پیشوند است به {چَمِ} {به}. 2 - روختَن:کارواژه ای است با بُنِ کنون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگهبان واژه ای پارسی برابر پاسبان است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این دیدگاه میخواهم توان واژه سازی زبان پارسی را به شما نشان دهم: ما از هر دو نام ساده ای که داریم، می توانیم روی کاغذ واژه ای نو بسازیم ( نام های ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {دَرشناساندن} به جایِ {اعلام کردن} و {دَرشناسه} به جایِ {علامت/پروفایل/هر آن چیزی که چیزی را نشان کند} بکار برد. هر دویِ این واژگان از پی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ما در پارسی واژگان {واج، وات، واک، واچ، واز} را داریم. این واژگان هَمِگی به روشنی با {voice} در انگلیسی هَمریشه هستند. در زبانِ سانسکریت، واژه یِ { ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یِک روش بِسیار ساده برای واژه سازی، روشی است بدین شیوه که شما میخواهید از زبان x به زبان y واژه ای را برابر سازی کنید، در اینجا شما یک زبان z در کار ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اگر دوست دارید، این دیدگاه را بخوانید، سپس نِگاهتان را در این باره بگویید ) می دانیم که شیوه واژه سازی، بدین شیوه است که به ریشه ها ( تکواژ ها ) پ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نِگاهِ ما به زبان، باید نِگاهی ساختاری باشد. برای ساختَنِ واژگان به جایِ واژگانِ بیگانه ( سَوایِ عربی که ساختارِ هِندواروپایی ندارد ) ، باید به ساخت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ه سی و یکمین واج در الفبای پارسی است. همچنین ه گونه ای پسوند در پارسی است مانند ه در خنده یا در آفرینه. پسوند در خواننده ه نیست، در اینجا َنده پ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: دیدگاه پیشین من خیلی "چِرت" بود و بهتر است آنرا نخوانید! پسوند "ه" یک پسوند بسیار پرکاربرد در "پارسی" است. چندین کاربرد دارد: 1 - اف ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"مان" در پارسی ریختِ دیگَرِ "مون" است که در "چایمون" نیز بِکار برده شده است. شاید بگویید که "مون" خیلی "خودمونی" و "محاوره ای" است، ولی ما ایرانی ها ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر همه دوستان. پرسشی که برای من پیش آمده است، آن است که آیا ما افزون بر پیشوندِ {نِ} ای که داریم ( که بر آمده از {نی} اوستایی است ) ، آیا پسوند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیرنگ و فریب برای این واژه برابر های خوبی هستند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"ورا" واژه ای است که از "فرا" پارسی آمده است برابر "جلو، پیش". پس "ماورا" می شود "فراسو". بدرود!