پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٥١)
ما در پارسی واژه "تَک" که همخانواده با "attack" در انگلیسی است و برابر "حمله، یورش" است. همچنین ما در پارسی دو پیشوند "نفی کننده، پاد کننده، ضد کنند ...
برگرفته از {ئِذَ} در اوستایی می باشد. برای نِمونه، واژه {نَئِذَ} را داریم که {نَ} در اینجا به چَمِ {نه} و {ئِذَ} به چَمِ {اینجا} است و این واژه برابر ...
درود برای چندمین بار به کاربر گرامی /فرتاش/. در فرتوری که در دیدگاه پیشین فرستاده شد، میبنیم که در گستره ( =توضیح ) های آن، در بخش "avestan" ، واژه ...
درود دوباره بر کاربر /فرتاش/ گرامی. گفته های شما بسیار درست است، ما بهتر است که از زبان های ریشه پارسی همانند پهلوی و اوستایی و. . . . برای یافتن ب ...
جسم در پارسی برابر تن و بدن است.
بیشتر این مردم خر هایی هستند که تنها یک پالون کم دارند. این را بگویم که، همیشه، با مردم تند و تیز ( =قاطع ) باشید. بِدرود!
یشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که ب ...
میتوان از واژه {هَمگُفت} به جای {نَظرِ جَمعی} بکار برد. {هَمگفت} از پیشوندِ {هَم} که نِشانگرِ {همه}است و {گُفت} که برابر {رای، نگاه، دید، نظر} است س ...
اتفاق به چیزی گویند که رخ داده است. پس می توان رخداد را برابر اتفاق گرفت اتفاق گویش:ettefagh پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:رخداد، رخداده
{فَراز} بُنِ کنونی {فَرآختن} است که از دو بخش ساخته شده است: 1 - فَر:پیشوندی است در پارسی برابر {به پیش، به جلو} 2 - آختن:کارواژه ای برابر {کِشیدن، ب ...
در پارسی، ال گونه ای از پسوند است همانگونه که در گودال، چنگال، زغال، گردال. . . می بینیم. بدین شیوه کار می کند: واژه نخستین ال=واژه نو اگر واژه نخست ...
مال گویش:mal پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:دارایی
"پخش کردن، پخشش، فرستادن" از برابر های این واژه هستند. بدرود!
حافظه چیزی مانند حافظ است که بر آهنگ فاعل می باشد و حافظ چیزی یا کسی است که به یاد می سپارد، یا به شیوه ساده تر، یادسپار. حافظه=یادسپار ولی حافطه ...
ما واژه یِ {ژونیت} را به جایِ {حالت} داریم که همچون {نِژاد} که از {ژادَن} گرفته شده است و {ژادَن=زادَن}، در اینجا هم {ژونیت=زونیت} که همریشه است با { ...
دیدگاه شماره 2: در زبان پهلوی واژه "دید" را داشتیم برابر "دوباره" که واژه "دُوُم" نیز به شیوه "دیدُم" بود. اگر از همین واژه بهره ببریم، واژه "دید شُ ...
معمولا، چم بیشتر می دهد.
سپاس از شما کاربر گرامی {پادپان} و سپاس از کارهای شایسته درخورتان. برداشت نادرستی کردم. و ببخشید. بِدرود!
در پاسخ به کاربر {پادپان}: درود. ریشه یابی را بخش بخش کردن واژگان نیست. {امیدوار} را همگان می دانند برابر {امید - وار} است، ولی از همان ها بپرس که ری ...
واژه "عادی" واژه ای پارسی است! ما در زبان اوستایی، واژه "اَتی" را داشتیم که چندین برابر داشته است: 1 - مرکز، میان 2 - کمر 3 - عادی، متوسط، حد متوسط ...
من که سوگند یاد می کنم هیچ کدام از دیدگاه هایت را گزارش نکردم و نخواهم کرد. من تا به کنون به جز یک یا دو دیدگاه آن هم از دیگر کاربران را گزارش نکردم ...
شیمی در پارسی برابر کیمیاگری می باشد. شیمی گویش:shimi پارسی یا عربی یا انگلیسی:خود واژه انگلیسی است برابر پارسی:کیمیاگری
درود به سرور بزرگوار /مهدی کشاورز/. این از بزرگواری شما است. من که در این تارنما به پای شما و بررسی های شما نمی رسم و هیچ نیستم. سپاس از افزودنی ها ...
ما گفتار "دَم و دقیقه" را داریم که در اینجا "دَم" برابر "دقیقه" است! اینگونه گزاره ها و گفتار ها میتوانند واژگان بسیار زیادی را برای ما روشن کنند برا ...
مخالف برابر پاد و برابر و ناهمراه می است. امروزه مخالف بیشتر کسی را می گویند که با ما هم رای و هم باور نیست. پس مخالف می تواند ناهمرای هم باشد. ...
فصل، واژه ای عربی می باشد. فصل، یک بخش یا گسست از چیزی را نشان می دهد. فصل های سال ( بهار، تابستان. . . ) برابر پارسی شان "هنگام، دوره" می شود. ...
برای واژه سازی برای این واژه باید ببینیم که شناسه ( تعریف ) آن چیست. ریاضی روی هم رفته و به شیوه پایه ای دانش شمار ها ( اعداد ) می باشد، درست است ک ...
در زبان پهلوی واژه ای به نام "اَپورسیشنیگ" هست و از انجا که "اَ" برابر "بی" و "یگ" برابر "ی" است، ساده شده آن می شود "بی پورسیشنی" که برابر "بی مسئول ...
دیدگاه 2: می توان این واژه پهلوی "پورسیشن" را کمی دگرگون کرد تا برای پارسی امروزه آسان تر شود. برای نمونه، به جای "u" در "پورسیشن"، بگذاریم "o" تا ب ...
به جای "مهیا" بگوییم "آماده" که از بن واژه "آمادن" می آید و بسیار بِهتَر از این واژه است. چرا ما ایرانی ها هنگامی که واژه ای عربی را میگوییم ککمان ن ...
اگر هَنجُمَن ( =جامعه ) یِک آدم بود، چه ویژگی هایی داشت؟ پاسخ من به این پرسش، چنین است: دروغگو، رشکین ( حسود ) ، رشخند زن، خَر، کلاهبردار، دزد، گوسپن ...
میتوان از واژه "فَرمَنین" به جای "متناقض/نقیض" و "فرمَن/فرمَنِش" به جای "تناقض" به کار برد. در ان و گه لیسی ( انگلیسی ) واژه "paradox" را داریم به ج ...
برگرفته از کارواژه یِ {پایستن} با بُنِ کنونیِ {پای}، واژه {پایار} را می سازیم که از {پای} به همراهِ پسوندِ {ار} ساخته شده است. نمونه: - اثبات این د ...
می توان از پسوند "ا" بهره ببریم. پسوند ا همانگونه که در گرما، دما، درازا. . . دیده می شود، تراز آن چیز پیش از خودش را نشان می دهد. ما می خواهیم واژه ...
کاربر بسیار گرامی /بهرام/ پیشنهاد بسیار خوبی برگرفته از نمونه های زبان انگلیسی آوردند. من هم برگرفته از مونه ( =ایده ) ایشان به این شیوه کار کردم: و ...
( سری بزنید به دیدگاه بنده در زیر واژه معنی ) ما در پارسی واژه "مین" را داریم که برابر و همریشه با واژه "mean" در انگلیسی است. واژه "یعنی" در انگل ...
واژه {آجُر} تازی شده ( =معرب ) واژه {آگُر} در پارسی است که خود برگرفته از {آگورو} در پارسی کُهَن است. فرتور را در زیر می بینید: پَسگَشت:رویه 7 از ن ...
عطار، چرا؟ یارو یک گزاره ای که برای این گفته می شود که از تنبلی جلوگیری شود را تا کجا برده. . . . . نکشی خودتو! شما {و به عواقبش فکر نکنید} رو از کج ...
پیشنهاد واژه "فرهنگستان زبان و ادب عربی" برای این گزاره. نام نهادی است که برخی ها به نادرستی آن را "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" می خوانند، ولی درست ...
اندر شگفتم که چِرا 53 نفر باید این واژه بسیار گم نام را جستجو کنند، و دیدگاه یک کاربر را پَسَند ( =لایک ) کنند. آشکار است که 10 نفر هم این واژه را ج ...
برابر پارسی "فرض، فرضیه" می باشد و می توان به جای آنها از این واژگان بهره برد. بدرود!
دیدگاه شماره 2: پیشنهاد میکنم به جای پسوند "مند" از پسوند "دار" بکار ببریم که برابر هستند. خب اگر برابر هستند چرا باید از "دار" بکار گرفت؟ چون که در ...
دوستان گِرامی. بِکار بردن این واژه خیلی چَمین ( =منطقی ) نیست! چرا که ما پیشوند بسیار ساده تَر "بِ" را داریم که هم برابر "به" است و هم برابر "با" و ...
ما واژه یِ {چیخَ} را در سانسکریت داریم به چَمِ {سیخ} که امروزه به همین ریختِ {سیخ} در آمده است. اگر بخواهیم کارواژه ای برای آن پیشنهاد کنیم، کارواژه ...
دو واژه {قَلَم} و {کَلَمه} در عربی هر دو دارای ریشه هندو اروپایی هستند. هر دو این واژگان دارای یک ریشه هستند، که گرچه دور از اندیشه نیست، چرا که بسی ...
عربی شده "پروهان" در پارسی است و برابر "چرایی، پشتوانه" است بدرود!
آیین می تواند برابر خوبی برای "قانون" باشد و خب برای بهره بردن ساده و روزمره، شایسته است.
دیدگاه شماره 2: بن واژه ای داشتیم به نام"دروغتن" که برابر "دروغ گفتن" بوده است پس می توانیم کارواژه ( =فعل ) های تازه ای داشته باشیم که یک جوری هستند ...
آدمیت=آدمی ت است. نگریدنی این است که ت، در ربان عربی کاربرد دارد و به گویش مردم نیز آمده است و نمی توان واژه آدم که پارسی است را پیش ار آن آورد. ت در ...
می توان از {آزشختن} بهره برد: 1 - آز:پیشوند است به چم {به بیرون} و هم ارز {ex} در انگلیسی است. 2 - شختن:به چَمِ {ریختن} است، با ریخت دیگر {شنجیدن}، ...