پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٤٩)
بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ...
بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ...
بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ...
بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ...
درود بر همگی. پیشنهاد واژه "بَرگَشتار، بَرگَشتِمان" به جای "مَرجَع، منبع، منشا، مبدا". این دو واژه از بن کنونی "بَرگَشتَن" با همراه پسوند "ِمان" ی ...
درود بر همگی. پیشنهاد واژه "بَرگَشتار، بَرگَشتِمان" به جای "مَرجَع، منبع، منشا، مبدا". این دو واژه از بن کنونی "بَرگَشتَن" با همراه پسوند "ِمان" ی ...
پیشنهاد واژه "کُنِشواژه، کُنِشگَر" به جای "فاعل" در پارسی. "کُنِشواژه" از دو بخش "کُنِش" و "واژه" ساخته شده و برابر "واژهِ کُنِش" می باشد که برابر خ ...
در زبان پهلوی، سگ نگهبان به شیوه مانبان بوده است. اگر بخواهیم بهتر بگوییم: مانبان=مان بان مان در اینجا برابر خانه است پس مانبان یعنی کسی که خانه را ...
دفاتر به شیوه ای چندگانه ( جمع ) شکسته دفتر است، ولی چالش اینجاست که دفتر پارسی است و نه عربی! برخی ها دفتر را به لغزش، واژه ای عربی پنداختند یا شای ...
شایسته است از {دَخشتَن} با کُنونه یِ {دَخش} و کُنیکی/مفعولی {دَخشته} به جایِ {تبادل} بهره بریم. ما ریشه یِ {دِک} را در نیاهِندواروپایی داریم که سپس ...
موافق=همسو، یکسو مخالف=پادسو مترادف=یکسو، برابر متضاد=پادسو ضد=پاد، پادسو ضدیت=پادسویی موافقت=یکسویی، همسویی بدرود!
ما در زبان پارسی واژه "افزودن" را داریم که از دو بخش ساخته شده است: 1 - پیشوَندِ "اَف" که با ریخت "فِ" نیز آنرا میبینیم. 2 - بن واژه "زودن" که دارای ...
ساخته شده از.
تراروی=ترا رَوی ترا که می شود "از این سو به آن سو" که خب تراروی می شود از این سو به آن سو رفت.
با دیدگاه کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ همسو هستم. "داشتن" برابر "صاحب چیزی بودن" می باشد و می تواند مینه ( =معنی ) "نگه داشتن، توجه زیاد به چیزی" را نیز ...
"ترگویش" از دو بخش "تر" و "گویش" ساخته شده است. "تر" پیشوندی است که ریخت دیگرش "ترا" است که در واژه "ترابری" می بینیم. این پیشوند برابر "از این سو ب ...
{نِ. شستن} را داریم. گذرای {شستن}، {شاستن} است. پس گذرای {نشستن}، {نشاستن} است. {نشاسته} کنیکیِ {نشاستن} است. بِدرود!
می توان در هواشناسی به جایِ {جریان عَمودی/updraft/downdraft} از {مَکِش} به همراه پیشوند های دیگر بهره جست. updraft:زبرمکش downdraft:زیرمکش جریان عمو ...
می توان از "گرا، باور" به جای پسوند "یست، ist" و از "گرایی، باوری" به جای "یسم، ism" بکار برد. برای نمونه: تِئیسم=خداباوری تِئیست=خداباور آتِئیسم=خد ...
پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...
این واژه در زبان انگلیسی برابر "استدلال چرخش وار" و یا "circular reasoning" میباشد. پس بیایید این را کمی ساده کنیم: "استدلال" برابر "چَمِش" میباشد و ...
"دوستن" بن واژه ای است برابر "دوست داشتن" و از آن واژه "دوستار" ساخته شده است که در اینجا "ار" پسوند ( کنشگر/فاعل ) می سازد. بِدرود!
این یک نِگاه فلسفی است که ویتگنشتاین، آن را به میان آورده است. او بر این باور است که هر گزاره ای بر پایه "دستور بازی" که بازی میشود، مینه ( =معنی ) ...
پَدسوی ( =مخالفِ ) درود در پارسی است. برای پایان دیدار به کار می رود همانگونه که "درود" برای آغاز آن به کار می رود. بدرود! ( این "بدرود!" هایی که ...
وطن پرست برابر پارسی:میهن دوست
واژه "زاد"در "همزاد" باید "همزاده" میشد که این چَم ( =معنی ) را برساند، پس چگونه اینگونه شده است که "همزاد" برابر "همزاده" شده است؟ ما در اوستایی واژ ...
گرداننده، راهبر.
برای برابر یابی این واژه به این گونه کار کردم: معیوب=ایراد دار ایراد دار=ایراد دار ایراد=نادرستی، کژی، کاستی ایراد دار=نادرستی دار، کژی دار، کاست ...
گودا از دو بخش گود ا ساخته شده است. همانگونه که ما در درازا، گرما، دما، بلندا. . . داریم: درازا=تراز ( =میزان ) درازی گرما=تراز درازی بلندا=تراز بلند ...
واژه "لیکن" در عربی برگرفته است از واژه ای در پارسی است، این واژه "لیکن" در پارسی شده است "ولیکن" و سپس شده است "ولیک" و در پایان "ولی" ای که امروزه ...
پیشنهاد واژه "اَگار" برای این واژه. اَگار در زبان پهلوی برابر "ناتوان، از پا افتاده، کسی که نمی تواند فعالیت کند" است و می تواند برابر شایسته ای برا ...
سه بعدی=سه بعد ی بعد پارسی نیست که آن را پارسی می سازیم. برابر بعد می شود سو. با جا دادن این سو به جای بعد، واژه سه سویی ساخته می شود ( هم نگاه ب ...
دیدگاه شماره 2: یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پ ...
به کاربر /دانیال/: شما این "ه" در "سلیطه" را میبنید؟ و میدانید در زبان عَرعَر کردن ( عربی ) این نشانگر مادینه ( =مونث ) بودن این واژه است؟ . . . . . ...
واژه ای است پارسی که در زبان پهلوی برابر "dibir" بوده است و به عربی رفته و در آنجا "دبیر" شده است و چون بر آهنگ "فَعیل" عربی بوده است، آنان ریشه "دبر ...
به خصوص برابر پارسی:به ویژه
در پارسی پهلوی به شیوه وَچه بوده است و یکی از واژگان پارسی است که در آن واجی به همراه تشدید خوانده می شود.
درصد=در صد چون در "صد" واج "ص" به کار گرفته شده است پس نوشتارش پارسی نیست و برای پارسی سازی آن "ص" را "س" می گیریم. پس درصد=درسد.
واژه "عادی" واژه ای پارسی است! ما در زبان اوستایی، واژه "اَتی" را داشتیم که چندین برابر داشته است: 1 - مرکز، میان 2 - کمر 3 - عادی، متوسط، حد متوسط ...
هدایت کردن برابر پارسی:راهنمایی، راندن، کشاندن
با "hey" در انگلیسی همریشه است. واژه "های" را نیز در پارسی داریم که برابر همین "آهای" است. بدرود!
بررسی پیشوند "هَن، اَن" در پارسی: ما در اوستایی، پیشوند "هَن" را داشتیم که امروزه به ریختِ "اَن" دِگرگون شده است. برای نمونه، واژه "اَندام" که امروز ...
آشکار است که {اندیشیدن} از دو بخشِ {ان} و {دیشیدن} ساخته شده است. در اینجا ما برایِ پیشوندِ {ان} چند زانیک ( =حالت ) داریم: 1 - نفی کننده/نیچ کننده ...
ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:در پارسی ما {آز/ز} را هم ارز این پیشوند داریم. 2 - tract:در پارسی {هَختَن/هَنجیدن} را به جای آن داریم. پس ...
همه واژگان {مبنا/مبنی/بانی. . . . } برگرفته از {بُن} پارسی هستند. همه این واژگان نیز برابر {بُن} پارسی هستند و تَنها یک واژه برابر همه اینها اَست. ...
به جای واژه "لحاظ" بگوییم "نگاه، نِگَر، سو" و به جای "لحاظ کردن" بگوییم "در نگاه داشتن، نِگَرِش، در نِگَر داشتن". برای نمونه: نادرست:از این لحاظ این ...
دیدگاه شماره 3: "سوق" عربی شده "سوگ" در پارسی است که همان "سو" امروزی است. ( "و" در گذشته به شیوه "وگ" بوده است ) پس برابر "سوق دادن" می شود "سو داد ...
برابر "اندیشیدن، مَنیتن" است. ولی در برخی گزاره ها برابر "پنداشتن" نیز هست. برای نمونه: او فکر می کرد که پاسخ پرسش، برابر 32 است. در اینجا "فکر کر ...
واژگان "معنی" و "معنا" واژگان عربی ای هستند که "معرب" هستند. خیلی آشکار است که این واژگان با "meaning" در انگلیسی همریشه است. "ing" ای که به "mean" ...
ما در پارسی واژه "تَک" که همخانواده با "attack" در انگلیسی است و برابر "حمله، یورش" است. همچنین ما در پارسی دو پیشوند "نفی کننده، پاد کننده، ضد کنند ...