تحت تاثیر


معنی انگلیسی:
affected, ic _, touched, impressionable

پیشنهاد کاربران

واژه "پیرو" برابر این واژه است. برای نمونه:
نادرست:. . . . . تحت تاثیر . . . . . . است.
درست ( تر؟! ) :. . . . . پیرو . . . . . است.
دچار
تَحتِ - تأثیر: فراگرفتەشده، پِیرو، زیر کارسازی / کارآیی، زیرِ فرمان، مهارشده، افسارشده، دچار، دچارشده، افسونشده، تلسم - شده
At the mercy of
تغییر چیزی یا کسی با نیرویی دیگر
در پیآمد
وقتی می خواهیم علت و دلیل و منشا و سبب رویدادی را بیان کنیم از چون یا اگر استفاده می کنیم. مثلا می گوییم من دیر خواهم آمد اگر ( چون ) در ترافیک گیر کنم. در اینجا منشا دیر آمدن و علت و دلیل و سبب و ریشه
...
[مشاهده متن کامل]
ی دیر آمدن و چیزی که باعث دیر آمدن خواهد شد و دیر آمدن تحت تاثیر آن رخ خواهد داد گیر کردن در ترافیک خواهد بود. در اینجا گیر کردن در ترافیک همان علت و منشا است و دیر آمدن همان معلول یا نتیجه یا برآیند یا اثر.

متاثر شده ، تاثیر گرفته
تابع
تحت تاثیرِ یعنی متاثر از ، از اثرِ ، بر اثرِ
تحت تاثیر یعنی این که عواملی روی انسان اثر می گذارد که کاری انجام دهد
تحت تاثیر: فرو در پیامد
تحت تاثیر: زیرکنش، فروکنش
متضاد و مقابل بی تفاوتی تحت تاثیر قرار گرفتن و منفعل شدن و واکنش نشان دادن است
بر گرفتن
متأثر از
به کمک
Under the impression
اثر گذاری
در هنایش، با کارایی
برگرفته از
کار گر شدن
برابر نهاد واژه تاثیر واژه <<هنایش>> هست که هنایش پذیر و هنایش گذار را می تواند از آن برساخت.
به خاطر اثر
زیرنمود
نمونه :
تحت تاثر قرار دادن = زیرنمود جای دادن
تحت تاثر قرار گرفتن = زیرنمود جای گرفتن
تحت تاثیر فلانی = زیرنمود فلانی
Impress
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس