پیشنهادهای mohsen khademi (٤٥٣)
معنای فوق اشتباها به جای معادل iron cross درج شده است. لطفا حذف گردد.
صلیب آهنین
صلیب آهنین
خودسرانه
1 : the state of being degenerate حالت انحطاط 2 : the process of becoming degenerate فرآیند انحطاط 3 : sexual perversion انحراف جنسی 4 : the co ...
برگشتن به نسبت دادن به رسیدن به ریشه داشتن در The style of these paintings can be traced back to early medieval influences. سبک این نقاشی ها را می ...
ترازو
: any of a class of carbohydrates comprising both the glycoses and the glycosides هر یک از دسته های کربوهیدرات ها که شامل گلیکوزها و گلیکوزیدها هستند
as far as ( sth/ sb ) is concerned =about ( something ) : with regard to ( something ) تا آنجایی که به sth مربوط می شود در مورد sth He has no ...
. با در نظر گرفتن همه جوانب/ ابعاد . روی هم رفته . در مجموع . سرجمع . من حیث المجموع . بر روی هم . جمعاً
at fault 1 : unable to find the scent and continue chase قادر نبودن به یافتن بو و ادامه تعقیب - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ...
داروی مؤثر # دارونُما
نرمال بودن
detached observer ناظر بی طرف
واژه نوموتتیک ( Nomothetic ) به معنای �گزاره مبتنی بر قانون� ( proposition of the law ) یا قانون - بنیاد است که هم در فلسفه و هم در روانشناسی با معان ...
کیفاً نوعاً مثلاً quantitatively and qualitatively می شود: کماً و کیفاً/نوعاً
افزایش ترشح معده # hypochylia
expressed in a simple way= به بیان ساده، به زبان ساده، به تعبیر ساده Private morality, in crude terms, is not the law's business. اخلاق خصوصی، به ...
دارای سوءکارکرد سوءکارکردی
take ( the ) priority ( of sth over sth ) در اولویت قرار داشتن تقدم/ اولویت دادن به . . . بر . . . I know you want to buy a new stereo, but right ...
breathe life into sth: to change a situation so that people feel more excited or interested. به چیزی جان بخشیدن: تغییر دادن یک موقعیت به طوری که مرد ...
nosology : طبقه بندی بیماری ها، بیماری بندی nosography : بیماری نگاری
nosography : بیماری نگاری nosology : طبقه بندی بیماری، بیماری بندی
خلق، ابداع، ایجاد پایه گذاری
pathogenesis = ( pathos = disease genesis = development ) . ( پاتوس = بیماری، جِنِسیس= رشد و تحول ) . Pathogenesis is the process by which a dise ...
be acquainted with sth فهمیدنِ، دانستنِ acquainted with sb آشنا با
معوق معوقه منقضی منسوخ We had several past due bills which we couldn't pay. ما چندین صورتحساب معوقه داشتیم که نمی توانستیم پرداخت کنیم. Across t ...
به دو معنا بکار می رود: 1. desire for sensual pleasures ۱. میل به لذت های نفسانی ( هوس گرایی ) 2. the philosophical doctrine that believes in the ...
: behavior made involuntary or automatic by repeated practice رفتاری که با تمرین مکرر، غیرارادی یا خودکار می شود رفتار غیراختیاری
در مکاتبه با He had been in correspondence with her for several years before they finally met. او چندین سال با او مکاتبه داشت تا اینکه سرانجام یکدی ...
بیماری منتشره بیماری منتشر شونده مثلاً سرطان نوعی بیماری منتشر شده است که در آن سلول های سرطانی از تومور اصلی به سایر نواحی بدن منتشر می شوند. ی ...
philosophical speculations تأملات فلسفی نظرپردازی های فلسفی
مترادف با: as a whole in a mass all together
1. یکی دانستن، یکسان تلقی کردن It is a mistake to identify being healthy with being thin. یکی دانستن سالم بودن با لاغر بودن اشتباه است. 2. شناخته ...
not so much برای اشاره به چیزی که قبلاً ذکر شده، استفاده می شود و می گوید آن مورد برای کسی یا چیز دیگری کمتر صادق است. نه چندان نه خیلی If you lik ...
میمون رزوس یا ماکاک رزوس
in or into a state of being controlled by ( someone ) تحت سلطۀ تحت نفوذِ تحت سیطرۀ تحت تأثیرِ تحت کنترلِ They were under the sway of terrorists. ...
heat produced in the body of a living animal by functional chemical and physical activities گرمای حیوانی= گرمایی که در بدن یک موجود زنده در اثر فعال ...
با این اوصاف
اُدبا
= to be related to something or to be very similar مرتبط بودن به چیزی یا بسیار شبیه بودن به چیزی Anthropology is closely allied to the field of p ...
نبش قبر
اکستازی، کلمه یونانی که کلمه انگلیسی ecstasy از آن گرفته شده است، به معنای بیرون بودن از خود است. اکستازی نوعی خلسه یا حالت های شبه خلسه است که در آن ...
1. ( in classical prosody ) of, bearing, or relating to a metrical stress. sth constituting or beginning with a poetic thesis 2. positive and arbi ...
the state of being organic اندام وارگی
متناقض نما
نو بودگی
همسان پنداری این - همانی
تن دادن به . . .
چروکیده