پیشنهادهای mohsen khademi (٥٤١)
نرمال بودن
detached observer ناظر بی طرف
واژه نوموتتیک ( Nomothetic ) به معنای �گزاره مبتنی بر قانون� ( proposition of the law ) یا قانون - بنیاد است که هم در فلسفه و هم در روانشناسی با معان ...
کیفاً نوعاً مثلاً quantitatively and qualitatively می شود: کماً و کیفاً/نوعاً
افزایش ترشح معده # hypochylia
expressed in a simple way= به بیان ساده، به زبان ساده، به تعبیر ساده Private morality, in crude terms, is not the law's business. اخلاق خصوصی، به ...
دارای سوءکارکرد سوءکارکردی
take ( the ) priority ( of sth over sth ) در اولویت قرار داشتن تقدم/ اولویت دادن به . . . بر . . . I know you want to buy a new stereo, but right ...
breathe life into sth: to change a situation so that people feel more excited or interested. به چیزی جان بخشیدن: تغییر دادن یک موقعیت به طوری که مرد ...
nosography : بیماری نگاری nosology : طبقه بندی بیماری، بیماری بندی
nosology : طبقه بندی بیماری ها، بیماری بندی nosography : بیماری نگاری
خلق، ابداع، ایجاد پایه گذاری
pathogenesis = ( pathos = disease genesis = development ) . ( پاتوس = بیماری، جِنِسیس= رشد و تحول ) . Pathogenesis is the process by which a dise ...
be acquainted with sth فهمیدنِ، دانستنِ acquainted with sb آشنا با
معوق معوقه منقضی منسوخ We had several past due bills which we couldn't pay. ما چندین صورتحساب معوقه داشتیم که نمی توانستیم پرداخت کنیم. Across t ...
به دو معنا بکار می رود: 1. desire for sensual pleasures ۱. میل به لذت های نفسانی ( هوس گرایی ) 2. the philosophical doctrine that believes in the ...
: behavior made involuntary or automatic by repeated practice رفتاری که با تمرین مکرر، غیرارادی یا خودکار می شود رفتار غیراختیاری
در مکاتبه با He had been in correspondence with her for several years before they finally met. او چندین سال با او مکاتبه داشت تا اینکه سرانجام یکدی ...
بیماری منتشره بیماری منتشر شونده مثلاً سرطان نوعی بیماری منتشر شده است که در آن سلول های سرطانی از تومور اصلی به سایر نواحی بدن منتشر می شوند. ی ...
philosophical speculations تأملات فلسفی نظرپردازی های فلسفی
مترادف با: as a whole in a mass all together
1. یکی دانستن، یکسان تلقی کردن It is a mistake to identify being healthy with being thin. یکی دانستن سالم بودن با لاغر بودن اشتباه است. 2. شناخته ...
not so much برای اشاره به چیزی که قبلاً ذکر شده، استفاده می شود و می گوید آن مورد برای کسی یا چیز دیگری کمتر صادق است. نه چندان نه خیلی If you lik ...
میمون رزوس یا ماکاک رزوس
in or into a state of being controlled by ( someone ) تحت سلطۀ تحت نفوذِ تحت سیطرۀ تحت تأثیرِ تحت کنترلِ They were under the sway of terrorists. ...
heat produced in the body of a living animal by functional chemical and physical activities گرمای حیوانی= گرمایی که در بدن یک موجود زنده در اثر فعال ...
با این اوصاف
اُدبا
= to be related to something or to be very similar مرتبط بودن به چیزی یا بسیار شبیه بودن به چیزی Anthropology is closely allied to the field of p ...
نبش قبر
اکستازی، کلمه یونانی که کلمه انگلیسی ecstasy از آن گرفته شده است، به معنای بیرون بودن از خود است. اکستازی نوعی خلسه یا حالت های شبه خلسه است که در آن ...
1. ( in classical prosody ) of, bearing, or relating to a metrical stress. sth constituting or beginning with a poetic thesis 2. positive and arbi ...
the state of being organic اندام وارگی
متناقض نما
نو بودگی
همسان پنداری این - همانی
تن دادن به . . .
چروکیده
to harm or weaken ( something ) : to make ( something ) less effective آسیب رساندن یا تضعیف کردن ( چیزی ) : کم اثر کردن ( چیزی ) They made a movie ...
به وضوح تمام
1 a ( 1 ) : a geographic area ( 2 ) : a piece of land b : the physical features of a tract of land 2 ) a : a field of knowledge or interest b : en ...
مغالطۀ شی انگاری
ایمان کور
high time n. the latest possible moment آخرین لحظه ممکن ( زمانی که تقریباً دیر شده است ) It's high time you got that bad knee looked at by a doct ...
خُرده - بیان ریز - بیان
به بیان بهتر به عبارت بهتر We need to stop studying pseudoscience, or, to put it better, we need at least to stop thinking of what we do as scientif ...
تلقین پذیر نام کتابی از امیر راز به نام The Suggestible Brain = مغز تلقین پذیر
= rigorous or ruthless control Another flip side of this decision potentially would be any country with might can impose anything with iron fist. ...
منتظر امور/ چیزهای غیرمنتظره بودن My best advice to travellers is to expect the unexpected. بهترین توصیه من به مسافران این است که انتظار چیزهای غیر ...
به علاوه از این بالاتر/ بدتر Your performance has really been slipping over the past few months, and you're no longer meeting our expectations. On t ...