پیشنهادهای mohsen khademi (٥٤١)
دایره ی صغیره دایره ای که بر روی سطح یک کره از تقاطع صفحه ای که از مرکز کره نمی گذرد تشکیل می شود. ( # great circle )
antagonistic reaction An interaction between two or more individual compounds that produces an injurious effect that is less than either of the subs ...
knowledge gained from books rather than from direct personal experience دانش به دست آمده از کتاب ها به جای تجربیات مستقیم شخصی دانش کتابی ( # دانش ...
مرتبۀ بالاتر نوع بالاتر مقام بالاتر
بیوفیزیولوژی
سطحِ خُرد یا خُرد - سطح ریز - سطح در مقابل کلان - سطح یا سطح کلان ( macro - level )
مشیّت الهی
پسوند صفت ساز به معنی: full of something : پر از چیزی پس با پسوندهای ( - پُر، - دار، - مند، - ناک، - کار، - آمیز ) می توان آنها را معنا کرد: eve ...
روحمند جانمند نفس مند
تمثیل ارابه ران ( افلاطون ) افلاطون در رسالۀ جمهوری، نفس را به سه بخش تقسیم می کند: عقل، اراده، شهوات او ایده خود را با مثالی توضیح می دهد. ارابه ...
رازآلود کردن
علت شناسی
analyse or regard in psychological terms تحلیل یا بررسی پدیده ای از منظر روانشناسی به زبان روانشناسی بیان کردن، در قالب روانشاسی درآوردن
خیالی/وهمی/تصوری/ ذهنی
مسمریسم یا مغناطیس حیوانی ( Animal magnetism ) نظریه ای است که دکتر آلمانی فرانتس مسمر در قرن هجدهم ابداع کرد. این نظریه وجود یک نیروی طبیعی نامرئی ...
= basic plan طرح اولیه
the laws of equilibrium and motion in the animal body قوانین تعادل و حرکت در بدن حیوان اولین استفاده شناخته شده از اسم مکانیک حیوانات ( animal mecha ...
همزمان باوری موازی انگاری این نگرش منکر امکان تعامل علّی میان ذهن و بدن است.
Somatoform Disorders are physical ailments stemming from psychological problems. Examples include chronic pains caused by stress. اختلال جسمانی - ش ...
work upon : to have effect upon : operate on تأثیر گذاشتن بر مثال� This medicine should work well upon your cold. I hope it will work on your cold. ...
سه گانه انگاری ذهن - بدن - ادراک حسی ( mind, body, sensation ) ( جان کاتینگهام این ایده را به عنوان تفسیری جایگزین برای دوگانه انگاری ذهن - بدنِ ...
عامل نقش آفرین
سمت و سو
ریشه کن پذیر قابل ریشه کن شدن
به ثمر نشستن به بار نشستن نتیجه دادن توفیق حاصل کردن به نتیجه رسیدن
ارواح حیوانی ( در طب قدیم )
free or relieve ( someone ) of a burden فارغ سبُکبار فارغ بال رها، آزاد
دوپاره
the branch of medicine dealing with the diagnosis and treatment of mental disorders. شاخه ای از پزشکی است که به تشخیص و درمان اختلالات روانی می پردا ...
دست غیب ( مثال در شعر حافظ: مدعی خواست که آید به تماشاگه راز - - دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد ) ( کرد بی زحمت در انگشت سلیمان دست غیب - - در ...
any active agent who appears unexpectedly to solve an insoluble difficulty. هر عامل فعالی که برای حل یک مشکل لاینحل به طور غیرمنتظره ای ظاهر می شود. ...
ویکی پدیا استیگماتا پدیده ایست که ظاهرا در تعدادی از قدیسین مسیحی مشاهده شده است که در این حالت آثار زخم هایی، مشابه که موقع به صلیب کشیدن مسیح در و ...
به موجبِ
مغالطۀ اثر مشترک ( یک مغالطه منطقی در مورد علیت است که در آن دو پدیده که علت مشترکی دارند، تصور می شود که خود علت و معلول هستند. ) مثال کلاسیک را ...
Sensus communis According to Aristotle, the part of the psyche responsible for binding the inputs of the individual sense organs into a coherent and ...
= a short account of the news گزارشی کوتاه از این خبر
= a mental image of something previously experienced تصویر ذهنی از چیزی که قبلا تجربه شده است تصویر حافظه تصویر ذهنی
= for a short time اندکی، مدت کوتاهی، دیری نگذشت که Not long after his work, the topic of imagination in the context of physiology appeared. اندکی ...
دستیار مثال: physician's ally دستیار پزشک
علت عامل جنبش
اثر ایدیوموتور اثر افکار بر کُنش پدیده ای که در آن فرد در پاسخ به ایده ها، افکار یا انتظارات، حرکات فیزیکی غیرارادی انجام می دهد. این اصطلاح م ...
a mental disorder characterized by the conversion of mental conflict into somatic forms ( into paralysis or anesthesia having no apparent cause ) یک ...
= Critical thinking تفکر انتقادی / نقادانه
a doctrine that mind is the true reality and that objects exist only as aspects of the mind's awareness این آموزه که ذهن حقیقی واقعی است و اشیا فقط ب ...
معلولِ
localize : مکانمند کردن، تعیین مکان/ محل کردن localization: مکانمندسازی
unto oneself= all by oneself, without the assistance or presence of any other. فی نفسه، بالذات، ذاتاً، خاصِ خود ( ش ) ، قائم به خود ( ش ) مثال: H ...
مرض عشق درد عشق
the arousal of strong emotions and emotional behavior برانگیختن احساسات قوی و رفتار عاطفی * برانگیختگی عاطفی
بنابراین بدین ترتیب