تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدن زیسته ( lived body ) - این تعبیر از هوسرل است - یعنی بدن از منظر اول شخص؛ یعنی بدنی که از درون تجربه می شود. در مقابلِ بدن فیزیولوژیکی ( physi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

measurement and study of the human body and its parts and capacities علم اندازه گیری و مطالعۀ بدن انسان و اجزاء و ظرفیت های آن = اندام سنجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. پزشک 2. پزشکی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - مثال: iatrology یاترولوژی یعنی علم طبابت، علم العلاج iatrophysics : ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذات گرایی ذات باوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تجدید قوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سندروم بهشت برای اشاره به وضعیتی استفاده می شود که در آن فرد با وجود رسیدن به تمام رؤیاهای خود، کماکان احساس نارضایتی می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثبت اندیشیِ سمّی مثبت اندیشیِ سمی این باور است که صرفنظر از میزان وخامت یا دشواری یک موقعیت، مردم در هر صورت باید ذهنیت مثبت خود را حفظ کنند. گرچه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لذت گناه آلود ( البته با توجه به قدمت این ترکیب، و تغییر گناه ( در جهان پیشامدرن ) به شرم ( در جهان مدرن ) می توان آن را اینگونه نیز معنا کرد: لذت ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

= یعنی رویارویی میان بیمار بالقوه ( مراجعه کننده ) و کادر درمان به منظور تشخیص یا درمان یک بیماری یا آسیب برخورد پزشکی مواجهۀ پزشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعریف تشریحی ill heath بدین قرارست: : a condition of inferior health in which some disease or impairment of function is present but is usually not a ...

پیشنهاد
١

. . . یک مشکلی دارد . . . یک چیزیش هست مثال: "There is something wrong with my cell phone. " تلفن همراه من مشکلی دارد. تلفن همراه من یک چیزیش هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In Latin “lege artis” means according to the law of the art, skillfully, according to all the rules, properly, perfectly. در لاتین "lege artis" به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( در پزشکی ) : ناقل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جملاتی با ترکیب such . . . as را باید به دقت بررسی کرد: Such food as they gave us was scarcely fit to eat. چنین غذایی که به ما دادند، به سختی می شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to agree with or support ( one person or group ) and not another. = جانبِ . . . را گرفتن طرفِ . . . را گرفتن از . . . حمایت کردن If you are neutral ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنسی سازی طبق گفته انجمن روان شناسی آمریکا، جنسی سازی زمانی اتفاق می افتد که �افراد به عنوان ابژه های جنسی در نظر گرفته شوند و از حیث ویژگی های فیزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به معنای فعلِ animate: to give life or energy to something به نظر می رسد معادل زیر برای animating مناسب ترست: حیات بخش انرژی بخش نیروبخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آنتوژنی ( یا رشدشناسی ) مطالعۀ تکوین و تکامل ارگانیسم از زمان لقاح تخمک تا بزرگسالی است. این اصطلاح همچنین می تواند برای اشاره به مطالعه کل طول عمر ی ...