پیشنهادهای محمد عزیزی (١,١٧٥)
قوانین شامل شدن These rules apply to all students, not just new ones این قوانین شامل همه دانش آموزان می شود، نه فقط افراد جدید
قوانین اجازه می دهند
ویران شدن مخروبه شدن
به شدت مورد انتقاد قرار دادن
سطح ناهموار
دریای مواج دریای متلاطم دریای پر تلاطم
از جا کنده شدن سقف ها The strong wind tore off roofs of several houses باد شدید سقف چندین خانه را از جا کند
سر به فلک کشیدن هزینه ها Government spending will rocket this year هزینه های دولت امسال سر به فلک خواهد کشید
نمره قبولی She didn’t get a passing grade from her test او از امتحانش نمره قبولی نگرفت
زبان افغانی
ورق بازی کردن
نقاشی کشیدن با آبرنگ
از خنده ترکیدن قهقهه زدن
جاده ی پر دست انداز
بالا آمدن سطح دریا ( ها )
افزایشِ تعدادِ افزایش در تعدادِ
افزایش چشمگیر
بالا رفتن استاندارد ( های ) زندگی
با شیب تندی بالا رفتن
صدای شلیک گلوله آمدن در آمدن صدای ( شلیک ) گلوله
به کسی زنگ زدن
درست به موقع درست سر وقت
خیلی بیش از حد حساس
قیمت مسخره قیمت چرت That's an absolutely ridiculous price for that sweater قیمت کاملا مسخره ای است برای اون ژاکت
کاملا مسخره
جداً ثروتمند
متحول کردن روش انقلابی در روش ایجاد کردن
گرفتن باز نشستگی پیش از موعد
نتیجه اجتناب ناپذیر
نتیجه غیر مستقیم
رستوران گران قیمت
رستوران گران قیمت
خانواده محترم خانواده قابل احترام
احترام کسب کردن
تحقیقات نشان می دهد
شهرتی کسب کردن اعتباری بدست آوردن
بازپرداخت بدهی
مبهم به یاد آوردن
چهره ی کسی را به یاد آوردن
اگر درست یادم باشه
به وضوح به خاطر آوردن
به شدت مذهبی
یک سی دی منتشر کردن
جو آرام فضای آرام
خویشاوند نزدیک
خویشاوند دور
خویشاوند خونی
پایان دادن به یک رابطه
پیشنهادی را رد کردن/ نپذیرفتن