پیشنهادهای محمد عزیزی (١٦٥)
برای کسی بلند دست زدن. برای کسی کف بلند زدن.
حدس زدن نداره - معلومه - مشخصه
خوشگل نبودن زیبا نبودن
بدون زحمت بدون ناراحتی
او همیشه همین طوری است. اون همین جوری است.
لنگ یک قرون دو زار نبودن ( کنایه از پولدار بودن ) bob در این عبارت به معنی سکه یک شلینگی است. let's ask Mr Ross for a donation to the club. He's ...
A: Did you enjoy the party last night? B: Not half! A:دیشب از مهمونی لذت بردی؟ B: نه یه کم /نه یه ذره /نه نصفه نیمه ( خیلی )
اگه یه شانس نصفه نیه دست بده
نقشه راه راه کار
our competitors won an award this week. we're really going to have to raise our game رقبای ما این هفته جایزه گرفتند. ما واقعا باید سخت تر کار کنیم. ...
well, I think anyone who mugs someone should go to prison, full stop. خوب، من فکر میکنم کسی که یه نفر را خِفت میکنه بایستی بره زندان، نقطه تمام.
فقط با یه مبلغ ناچیز
کولاک کردن
دو تا بدشانسی در یک زمان دو تا بد شانسی پشت بند هم
سکه یه پول شدن ضایع شدن خیط شدن
دست برتر داشتن دست برتر بودن موقعیت برتر داشتن
رو فرم بودن
ساز مخالف تحت الفظی:نُت ناموزون
تنها صدا تنها the only person with a specific opinion
یک صدا بودن ( در برابر عموم مردم ) ی
یک صدا بودن
ولم کن بابا
منصفانه است ( قبول )
قضیه پیچیده تر شد
یکی هست فرقش چیه
فقط همینو کم داشتیم
خوب شد خلاص شدیم خوب شد راحت شدیم
سوتی دادن
تلاش برای رسیدن به بالا بالاها
تن به کار دادن
زمینه سازی کردن
حرکت هوشمندانه حرکت عاقلانه
یک دنیا تفاوت تفاوت خیلی زیاد
غیر قابل تصور ترین رویاها
درگیریهای خونین رویارویی های خونین
گفتگوهای طولانی
تحت الفظی؛ اگر و این یه اگر بزرگه اگر، شایدم نشد
بها ندادن بها ندادن به چیزی
هوش از سر کسی رفتن / بردن
روز گند
رای افراد مسن تر
تقلب در انتخابات دستکاری انتخابات
برنده شدن با اختلاف بسیار زیاد
دشمن شماره یک جامعه
ارزان و خوب
با صرفه جو یی زندگی کردن
گوشمالی
ید طولا ی قانون دست توانمند قانون کنایه از پلیس
جنگ اراده ها
( فرانسه ) بهترین