تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

وسیله نقلیه

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

اون موقع ها

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

قبل از آن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

سرعت ثابت

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

گوله رد شدن گوله گذشتن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ثروت بعد از مرگ

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

لباسهای تیره

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

ممکنه که ممکن است که it is probabale that the next government will chang the tax laws ممکن است که دولت بعدی قوانین مالیات را تغییر دهد.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

معلوم نیست که بعید است که

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

بواسطه فقدان به دلیل کمبود she could not concentrate through lack of sleep او به دلیل کمبود خواب نمی توانست تمرکز کند.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

جایگزینی نداشتن جز اینکه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

چاره ای نداشتن جز اینکه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

از فاصله ی دور از دور I saw you in the distance yesterday من شما را از دور دیدم دیروز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

تا اون زمان تا اون وقت تا اون وقت که تا اون وقتی که

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عصر کامپیوتر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عصر حجر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوران سنگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عصر یخبندان

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو یه گوشه گیر افتادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بد گمانی داشتن در مورد چیزی I have my doubts about this plan من بد گمانی های خودم را درباره این طرح دارم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

له یا علیه موافق یا مخالف

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به نظر من به عقل من

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روند پیری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رشته کوه

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به نظرم می رسد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این هفته ای که گذشت نه هفته قبل این هفته ای که گذشت نه هفته ی قبل از اون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She's well awawre of the problem او به خوبی از مشکل آگاه است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت بازداشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( آب، آب معدنی ) بدون گاز یا گازدار؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرمنده باعث شرمندگیه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( لباس ) تیپ خاص زدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه خود را رفتن

پیشنهاد
٠

در حال فروپاشی بودن زهوارش داره در میره

پیشنهاد
٠

در دام چیزی افتادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت گرفتن کار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت چونه زدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دوران سخت ( بی پولی ) افتادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت و خسته کننده I am finding it really really hard going فهمیدم اون واقعا سخت و خسته کننده است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوش از سر کسی بردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نیمه شب تو نصف شب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرنوشتی بدتر از مرگ بدترین چیزی که میتونه اتفاق بیفته

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جون به لب شدن

پیشنهاد
٠

از ترس چیزی جون کسی در آمدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جون و تن خود را به خطر انداختن تن و جون خود را به خطر انداختن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زندگی همراه با بخت واقبال داشتن

پیشنهاد
٠

تباه کردن زندگی کسی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه زدن به قلب ( چیزی ) it aims to strike at the heart of freedom and democracy هدف آن ضربه زدن به قلب آزادی و دموکراسی است.

پیشنهاد
٠

توانایی شمردن با انگشتان یک دست ( کنایه از تعداد خیلی کم )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت سرپرستی کسی نبودن