تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه صندلی بردار بیار

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

موشک انداز ( دستی )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

کشش بازار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باختن به باخت دادن به he lost out to his brother in the finals of tennis tournament او در فینال تورنومنت تنیس به برادرش باخت.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روز بازدید عموم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تعظیم کردن به سر تسلیم/ تعظیم فرود آوردن به

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از دستور خارج کردن از دستور کار خارج کردن از گزینه ها خارج کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی نصیب گذاشتن who feels life is passing them by چه کسی احساس میکنه زندگی آنها را بی نصیب گذاشته

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

بالای منبر رفتن پر گویی کردن روضه خواندن

پیشنهاد
١

گیر دادن به کسی برای چیزی the director gave him a ticking off for arriving late at the meeting مدیر به او برای دیر رسیدن گیر داد the boss gave the ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قبض آب

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کاهای کسی دویدن کارای زیادی برای کسی انجام دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بر طرف شدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گروه جدایی طلب

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نگینی خرد کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به هر قیمتی شده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اقدامات ممکن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داروی لاغری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لاغری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رفتن و ایستادن رسیدن و ایستادن could you just draw up in front of the garage, and I'll put the boxes in the boot میتونی فقط بری وایستی جلوی گاراژ و ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حرارت کم شعله کم we'll have to keep the sauce on a very low heat ما باید سس را روی حرارت /شعله خیلی کم قرار دهیم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رقابت حذفی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لاغر ماندن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

keep sth from sb چیزی را از کسی مخفی /پنهان کردن you are keeping something from me. aren't you

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با کسی رو هم ریختن we were all very shocked when Emily left her husband and ran up with her boss ما همگی شوکه شدیم وقتی Emily شوهرش را ترک کرد و با ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تن در دادن تن دادن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات خانوادگی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکل کوچک

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به تدریج رو به افول رفتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کم گذاشتن برای در ( چیزی ) کوتاهی کردن زدن از ( چیزی ) we mustn't skimp on the food and drink for the party. we don't want our friends to think we ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سر آمد شدن سر شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جسته گریخته خواندن ( کتاب ) I haven't read the book in detail. I just dipped into it من کتاب را با جزییات نخوانده ام. من فقط آن را جسته گریخته خوان ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

بچه درس خوان

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خواستار شدن خواهان شدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بالا خواه کسی درآمدن بالای کسی در آمدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نهفته بودن در نهفته است در it's about time you realised that the secret of success lies in taking positive action وقتشه میفهمیدی که رمز موفقیت در ا ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثل قارچ سبز شدن ناگهان ظاهر شدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات کوچک مشکلات ناچیز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برگه امتحانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برق گرفتگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجربه وحشتناک تجربه دردناک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چراغ نفتی چراغ گردسوز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درب را روی خود بستن در ب را روی خو قفل کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو جعبه خودش گذاشتن تو کیف خودش گذاشتن تو کیسه خودش گذاشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بچسب بهش ( ولش نکن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محکم این ور إون ور زدن/خوردن محکم این طرف اون طرف زدن / خوردن my suitcase got a bit bashed about on the plane چمدان من کمی در هواپیما محکم این ور او ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیکار دراز کشیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلند شدن از زمین