پیشنهاد‌های محمد عزیزی (١,١٧٥)

بازدید
٦٣٧
تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

نمایان گر واضح گویا

تاریخ
١٧ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

دوره خودش را سپری کند روند خود را طی کند Get plenty of rest and let this cold run its course استراحت کافی داشته باشید و بگذارید این سرماخوردگی روند ...

پیشنهاد
٠

درست وسط خال زدن You hit the nail on the head when you said Tyler should get that lump on his foot checked out. درست زدی وسط خال وقتی گفتی تایلر با ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اول از همه Everything went wrong on my date with the doctor I met online. For starters, he left his wallet at home! سر قرارم با دکتری که آنلاین با ا ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

عود کردن in the springtime, Tanya's allergies act up در بهار، آلرژی های تانیا عود می کند Rick had to stop running because his knees were acting up ...

پیشنهاد
٠

ته توی چیزی را در آوردن My newspaper disappears from my office every day. I’ve got to get to the bottom of it. روزنامه ام هر روز از دفترم ناپدید می ...

پیشنهاد
٠

زاییده ی تخیل کسی I'm afraid my front teeth are loose, but maybe it's just a figment of my imagination. می ترسم دندان های جلویم لق شده باشند، اما ش ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تحت پوششِ پوشش داده شده با Will the dental surgery be covered by insurance? آیا هزینه جراحی دندان تحت پوشش بیمه خواهد بود؟ Lisa’s stay at the hospi ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خستگی در کردن استراحت کردن After taking three tests, I’m ready to just chill out بعد از سه تا امتحان دادن، فقط میخوام خستگی در کنم. After working h ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه هدیه کوچک یه چیز کوچک/کوچولو I got you a little something for your birthday یه چیز کوچک برای تولدت گرفتم

پیشنهاد
٠

هر چی بگید ما داریم هر چی بخواهید ما داریم Let me know what you want to drink. You name it, we've got it. بهم بگو چی می خوای بنوشی. هرچی که بگی، ما ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

نوشیدنی ترکیبی بدون الکل

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

نوعی کوکتل است که از ترکیب ودکا و آب گوجه فرنگی تهیه می شود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

راهی شدن راه افتادن We promised our babysitter we’d be home by midnight, so we’d better hit the road now. به پرستار بچه مان قول دادیم که تا نیمه شب ...

پیشنهاد
٠

جا برای دسر گذاشتن The waitress gave us dessert menus and said, “I hope you saved room for dessert!” پیشخدمت منوی دسرها را به ما داد و گفت: امیدوارم ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

خود را خیلی به زحمت انداختن Thanks for inviting us over for dinner next Saturday. Please don't knock yourselves out ممنون که شنبه آینده ما را برای ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

واقعا لذت بخش بود

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پُرس دوم بشقاب دوم ? Would anybody like a second helping کسی پرس دوم میل داره؟

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منتظر ماندن ( برای دریافت اطلاعات بیشتر ) Please stand by for more information لطفا برای اطلاعات بیشتر منتظر بمانید. VOICE: Attention passengers ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روش حساب باز نکن دلتو صابون نزن Adam said he's going to invite us to his cottage this summer, but don't hold your breath. آدام گفت که تابستان امسال ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیدا کردن I can't find my theater ticket anywhere. Can you help me track it down ? من نمی توانم بلیط تئاترم را هیچ جا پیدا کنم. می توانید در پیدا ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد ویژه We’re running a special right now. You can rent a mid - size car for the same price as a compact. It’s $55 a day inclusive of tax, plus ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آماده ی رفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از سر و ته چیزی سر در آوردن سر و ته چیزی را فهمیدن Tom wrote me a note, but I can't make heads or tail of it. His handwriting is so messy تام برایم ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از سر و ته ش سر در آوردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرجه مهلت ( زمانی ) فرصت ( زمانی ) Sorry, the grace period is over. We're going to have to charge you interest on your account متاسفیم، مهلت تمام ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از اول تا آخر با دقت خواندن to read something carefully from beginning to end

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راهزنی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شانس منو ببین شانس منو نگاه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارزش وقت گذاشتن کسی را داشتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثل کف دستت Sara: I thought you said you knew these roads like the back of your hand. Did you doze off or what? Nick: We’d better stop at a gas sta ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیش رو I see an accident up ahead من یک تصادف در پیش رو می بینم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بیا بالا /سوار شو Hop in = get in the taxi Ninth and Grand Street? Hop in! خیابان نهم و گرند؟ بپرید سوار شو!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چه شانس گندی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باقی اش باشه بقیه اش باشه ( مال خودت ) I owe you nine dollars. Here's ten. Keep the change ترجمه گوگل : من به تو نه دلار بدهکارم. این هم ده دلار. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تصادف جزئی مالیدگی ( تصادف )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

She was very apologetic. She wants to make it up to us by having us over next week ترجمه گوگل: او خیلی عذرخواهی کرد. می خواهد با دعوت ما هفته ی آینده ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چه سر به هوایی چقدر سر به هوا چقدر بی مسولیت Cindy asked me to call her at 8 o’clock last night and when I called, her husband said she was out with ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی پیش اومده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این چیزا اتفاق می افته ( دیگه ) اتفاقه میافته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آمدن حضور پیدا کردن to come; to be present I’m not sure if I’ll be able to make it to the staff meeting on Wednesday morning. مطمئن نیستم که بتوانم ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آن طرف شهر است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حد و مرزی تعیین کردن My parents let me use the car, but they draw the line at allowing me to take long trips. پدر و مادرم اجازه می دهند از ماشین اس ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱ - حتماً ۲ - هر جور که شده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نظر خوبی داشتن درباره ( کسی )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دمِ دست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیاد فکر کردن ( به چیزی ) مدام فکر کردن متمرکز شدن روی ( چیزی )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به میل خود He washed the dishes of his own accord. او به میل خود ظرف ها را شست My brother decided to clean the house of his own accord. برادرم تص ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خود به خود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( ایده ) به سر زدن ( ایده ) به ذهن رسیدن