پیشنهادهای محمد عزیزی (٤٥٢)
دو تا بدشانسی در یک زمان دو تا بد شانسی پشت بند هم
سکه یه پول شدن ضایع شدن خیط شدن
دست برتر داشتن دست برتر بودن موقعیت برتر داشتن
رو فرم بودن
ساز مخالف تحت الفظی:نُت ناموزون
تنها صدا تنها the only person with a specific opinion
یک صدا بودن ( در برابر عموم مردم ) ی
یک صدا بودن
ولم کن بابا
منصفانه است ( قبول )
قضیه پیچیده تر شد
یکی هست فرقش چیه
فقط همینو کم داشتیم
خوب شد خلاص شدیم خوب شد راحت شدیم
سوتی دادن
تلاش برای رسیدن به بالا بالاها
تن به کار دادن
زمینه سازی کردن
حرکت هوشمندانه حرکت عاقلانه
یک دنیا تفاوت تفاوت خیلی زیاد
غیر قابل تصور ترین رویاها
درگیریهای خونین رویارویی های خونین
گفتگوهای طولانی
تحت الفظی؛ اگر و این یه اگر بزرگه اگر، شایدم نشد
بها ندادن بها ندادن به چیزی
هوش از سر کسی رفتن / بردن
روز گند
رای افراد مسن تر
تقلب در انتخابات دستکاری انتخابات
برنده شدن با اختلاف بسیار زیاد
دشمن شماره یک جامعه
ارزان و خوب
با صرفه جو یی زندگی کردن
گوشمالی
ید طولا ی قانون دست بلند قانون دست توانمند قانون چنگال قانون کنایه از پلیس
جنگ اراده ها
( فرانسه ) بهترین
بند آمدن زبان قاصر بودن زبان از بیان
دستاتو آلوده نکن
امیدهای زیادی داشتن
مبارزه نفس گیر
کار نفس گیر
کار تیمی
حرکت هوشمندانه حرکت نبوغ آمیز
شهریه های نجومی
تعداد معدود
غلبه بر موانع
رسیدگی کردن به مشکل
چیزی زیر لب زمزمه کردن زیر لب چیزی گفتن
فضای کافی