waistband

/ˈweɪstbænd//ˈweɪstbænd/

کمر بند، بند کمر، بندتنبان، بند شلوار، بند یا کش دامن، بند زیرشلواری، کمربند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a band that fits around the waist, esp. as part of trousers, a skirt, or the like.

جمله های نمونه

1. the waistband of a dress
بند کمر لباس زنانه

2. He had a gun tucked into the waistband of his trousers.
[ترجمه گوگل]او یک اسلحه در کمر شلوارش گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]یک تفنگ روی کمربند شلوارش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fashionable lacing on the waistband of these trousers helps to accentuate a trim figure.
[ترجمه گوگل]بند های شیک روی بند کمر این شلوار به برجسته تر شدن چهره کمک می کند
[ترجمه ترگمان]گره زدن بند شلوار به کمربند این شلوار به برجسته کردن یک شکل تریم کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Roll up the waistband like a belt and the pleats will roll into one another.
[ترجمه گوگل]بند کمر را مانند یک کمربند بپیچید و چین‌ها به هم می‌پیچند
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی را مثل کمربند صاف کن و چین های دیگر را به هم وصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She reached for the. 38 jammed into her waistband, trying to pull it free as Stark grabbed for her throat.
[ترجمه گوگل]او به سمت 38 در بند کمر او گیر کرد و سعی کرد آن را آزاد کند، همانطور که استارک گلوی او را گرفت
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد ۳۸ ۳۸ به کمربندش گره خورد و سعی کرد آن را آزاد کند، وقتی که استارک گلویش را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other features: semi-elasticated waistband with belt loops.
[ترجمه گوگل]سایر ویژگی ها: کمر بند نیمه الاستیک با حلقه های کمربند
[ترجمه ترگمان]سایر ویژگی ها: کمربند semi با حلقه های کمربند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She tugged at her skirt and adjusted her waistband.
[ترجمه گوگل]دامنش را کشید و بند کمرش را مرتب کرد
[ترجمه ترگمان]دامنش را کشید و کمربندش را مرتب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The stitching is good, the waistband overlaps with two buttons and the waist loops are securely sewn under the waistband.
[ترجمه گوگل]دوخت خوب است، بند کمر با دو دکمه روی هم قرار می گیرد و حلقه های کمر کاملاً زیر کمر دوخته می شوند
[ترجمه ترگمان]چسباندن خوب است، کمربند کمربند با دو دکمه همپوشانی دارد و حلقه های کمر به طور ایمن زیر کمربند قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pockets and waistband take slightly longer to dry out completely.
[ترجمه گوگل]جیب ها و بند کمر کمی بیشتر طول می کشد تا کاملا خشک شوند
[ترجمه ترگمان]جیب و کمربند آن ها کمی بیشتر طول می کشد تا به طور کامل خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unpressed pleats fall from a shaped waistband, elasticated at the sides and featuring a centre belt loops.
[ترجمه گوگل]پلیسه های فشار نیافته از یک کمربند شکلی می افتند که در طرفین الاستیک است و دارای حلقه های کمربند مرکزی است
[ترجمه ترگمان]pleats unpressed از کمربند شکل، elasticated در دو طرف و دارای حلقه های کمربند مرکزی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The slacks have an elastic waistband.
[ترجمه گوگل]شلوارها دارای کمربند الاستیک هستند
[ترجمه ترگمان]شلوار گشاد، کمربند elastic دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The waistband had lost its snap.
[ترجمه گوگل]بند کمر بند خود را از دست داده بود
[ترجمه ترگمان]کمربند پیراهنش را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don had a hefty roll of flab overhanging his waistband.
[ترجمه گوگل]دان یک رول ضخیم بزرگ روی کمرش آویزان بود
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی چربی زیر کمربندش آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shorts from £ 95 Skirty shorts with a ribbed, elasticated waistband and hip pockets. 100% cotton jersey, machine washable.
[ترجمه گوگل]شورت 95 پوندی شورت دامن دار با کمربند آجدار، کش دار و جیب های باسن ژرسه 100% پنبه قابل شستشو در ماشین لباسشویی
[ترجمه ترگمان]شلوار from از ۹۵ پوند به همراه کمربند ribbed، کمربند elasticated و جیب کفل ۱۰۰ % پیراهن کتانی، ماشین قابل شستشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The best one was as a skirt, modelled by Geraldine, with the sleeves twisted into a waistband.
[ترجمه گوگل]بهترین آن دامن بود که توسط جرالدین طراحی شده بود و آستین‌های آن به صورت کمربند پیچیده شده بود
[ترجمه ترگمان]بهترین آن ها به عنوان یک دامن بود، که توسط جرالدین مدل سازی شده بود و آستین ها به کمربند آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] کمری (نوار دوخته شده به بلوز یا دامن)

انگلیسی به انگلیسی

• band fitting around the waist; belt
a waistband is a narrow piece of material sewn on to the waist of a skirt, pair of trousers, or other garment to strengthen it.

پیشنهاد کاربران

waistband ( n ) ( weɪstb�nd ) =the strip of cloth that forms the waist of a piece of clothing, especially at the top of a skirt or pants, e. g. an elasticized waistband.
waistband
کمری ( دامن/شلوار/غیره )

بپرس