پیشنهادهای Mahdi Sadrossadat (٢٠٢)
سبک
روی آوردن
در یک بازه زمانی
زن جادوگر
one time per every season
کاملا سر و حال یا in excellent health
خوشحال و سرمست از شادی ( Overjoyed )
به معنای ناتوان یا Disable نیز هست
فروکش کردن
عزادار
اما من یه خواهشی دارم
همسر ( Husband or Wife )
آرام
دردناک
کاملا سنتی و غیر مدرنیته
برگشتن به سمت همدیگر
یاوه گویی
شتابان رفتن
جایگاه سوارشدن
در اوج عصبانیت
پررو
جسارت
آشفته و آزرده خاطر شدن
( مطابق انتظار ) as expected
Check in
ارسال کردن
ترخیص کردن - خارج کردن
در صنعت نفت به معنای تصفیه هم است
به معنی مستقیم یا Direct
اضطراب ناگهانی
مواجه شدن با
In any way - در هر صورت
درنگ
کنار ساحل
A man checked into a hotel یه مرد به هتل مراجعه کرد
ماهی آبشش آبی
Since she had so much more time to live, she figured she might as well make the most of it از آنجایی که او زمان بسیار بیشتری برای زندگی داشت، فک ...
But thank you for the gesture just the same ( اما تشکر میکنم برای این کار به همان اندازه )
به همان اندازه
Dealer به معنی Trader یا بازرگان هم میدهد
گپ زدند - گفتگو کردند
بقیه مردم
to his great surprise درنهایت تعجب او
لغزید
Kindergarten
اگر به معنی جمع کردن معنی کنیم معادل Gather می شود
غمگین