پیشنهادهای Mahdi Sadrossadat (٨٥)
یاوه گویی
شتابان رفتن
جایگاه سوارشدن
در اوج عصبانیت
پررو
جسارت
آشفته و آزرده خاطر شدن
( مطابق انتظار ) as expected
Check in
ارسال کردن
ترخیص کردن - خارج کردن
در صنعت نفت به معنای تصفیه هم است
به معنی مستقیم یا Direct
اضطراب ناگهانی
مواجه شدن با
In any way - در هر صورت
درنگ
کنار ساحل
A man checked into a hotel یه مرد به هتل مراجعه کرد
ماهی آبشش آبی
Since she had so much more time to live, she figured she might as well make the most of it از آنجایی که او زمان بسیار بیشتری برای زندگی داشت، فک ...
But thank you for the gesture just the same ( اما تشکر میکنم برای این کار به همان اندازه )
به همان اندازه
Dealer به معنی Trader یا بازرگان هم میدهد
گپ زدند - گفتگو کردند
بقیه مردم
to his great surprise درنهایت تعجب او
لغزید
Kindergarten
اگر به معنی جمع کردن معنی کنیم معادل Gather می شود
غمگین
Certain = Confident - Sure
همتای دقیق
پیاده سازی تجهیزات
همتا
they told the two frogs that they were as good as dead آنها به دو قورباغه گفتندکه آنها کارشون تمومه
روحیه خوب
خودشو جمع و جور کرد
گوشی تلفن را گذاشتن ( قطع کردن )
I’m gonna do what I dun in Texas! And I don’t like to have to do what I dun in Texas ( من قصد دارم انجام بدم کاری که در تگزاس انجام دادم ئ من دوست ند ...
Some of the locals shifted restlessly بعضی از محلیها خودشون رو جمع و جور کردن
تا زمانی که
He went back into the bar, handily flipped his gun into the air او برگشت به سمت کافه ، ماهرانه اسلحه اش را درآورد و به سمت هوا گرفت
فرو کردن به داخل آب
She was determined to have just one cuddle with her daughter and to savor the one precious moment او مصمم بود که فقط یک آغش از دخترش داشته باشه و بر ...
Altitude
Reach for