پیشنهادهای Mahdi Sadrossadat (١٧٣)
آشکار سازی یا Make known
برانگیختن احساسات
خودداری کردن
مواجهه با مرگ
مواجهه
با عجله وارد شدن
به معنای کمک کننده یا Helpful
ه طور معجزه آسایی
سپاسگذاری و تشکر - مترادف Gratefulness - Thankfulness
به معنی قوز و مترادف Hump
ناگهان افتادن یا سقوط کردن - suddenly falling
به معنی بدجنس یا Mean
به هیچ وجه که مترادف آن هست Not at all یا Never Ever
فریب یا Mislead
خدای من ( My God )
چه غلطی میکنی
به هیچ وجه یا Not at all
in a heartbeat
استقامت
Self destruction ( خودکشی )
کتاب مقدس - Any sacred book
Opposite of congratulation
با آغوش باز از او استقبال کرد
تا حدودی یا Nearly و یا Some what
As a Result of something
he yelled with surprising forcefulness او با اقتدار شگفت انگیزی فریاد زد
آدم بد یا bad Guy
کاملا عادی ( Absolutely Normally )
آن روزها ( In Those Days )
امتحان کتبی
منها
بغلم کن یا Cuddle me close یا Hug me
به معنی غش کردن یا Faint
ترکیب
Plants به معنی نیروگاه هم هست مانند nuclear power plants can be highly poisonous if they leak
خدمات یا همان Utilities
غلبه کردن بر چیزی یا Overwhelm
دفتر یادداشت یا Notebook
نمایان
متبلور
نگران شدن ( Worry - Concern )
همان تماس گرفتن با کسی یا Call up
اگر معنی طعم و مزه بدهد Savor مترادف آن است
Mother of prostitutes
خوشگذرانی کردن
از زاویه ای دیگر
بسیار غمگین و بدبخت
منتقل کردن
به طرز شگفت انگیز و باور نکردنی یا Unbelievable
به معنی هوشیار یا Alert
تکمیل کردن
در یک لحظه و بدون لحظه ای فکر
آنتیک
در ظاهر او به همه چیز در زندگی رسیده بود
ترق
قدم زدن در خانه با تفکر
در حال برگذاری
همانطوری که میز را چیدمان میکند
به معنای تقلا کردن یا Struggle
پهن کردن
سالگرد ازدواج
vessel در صنعت نفت به مخزن هم میگویند
متخصص
سلامت تولید مثل
نباید جدی گرفته شوند
سبک
روی آوردن
در یک بازه زمانی
زن جادوگر
one time per every season
کاملا سر و حال یا in excellent health
خوشحال و سرمست از شادی ( Overjoyed )
به معنای ناتوان یا Disable نیز هست
فروکش کردن
عزادار
اما من یه خواهشی دارم
همسر ( Husband or Wife )
آرام
دردناک
کاملا سنتی و غیر مدرنیته
برگشتن به سمت همدیگر
یاوه گویی
شتابان رفتن
جایگاه سوارشدن
در اوج عصبانیت
پررو
جسارت
آشفته و آزرده خاطر شدن
( مطابق انتظار ) as expected
Check in
ارسال کردن
ترخیص کردن - خارج کردن
در صنعت نفت به معنای تصفیه هم است
به معنی مستقیم یا Direct
اضطراب ناگهانی
مواجه شدن با
In any way - در هر صورت
درنگ
کنار ساحل
A man checked into a hotel یه مرد به هتل مراجعه کرد
ماهی آبشش آبی
Since she had so much more time to live, she figured she might as well make the most of it از آنجایی که او زمان بسیار بیشتری برای زندگی داشت، فک ...
But thank you for the gesture just the same ( اما تشکر میکنم برای این کار به همان اندازه )
به همان اندازه
Dealer به معنی Trader یا بازرگان هم میدهد
گپ زدند - گفتگو کردند
بقیه مردم
to his great surprise درنهایت تعجب او
لغزید
Kindergarten
اگر به معنی جمع کردن معنی کنیم معادل Gather می شود
غمگین
Certain = Confident - Sure
همتای دقیق
پیاده سازی تجهیزات
همتا
they told the two frogs that they were as good as dead آنها به دو قورباغه گفتندکه آنها کارشون تمومه
روحیه خوب
خودشو جمع و جور کرد
گوشی تلفن را گذاشتن ( قطع کردن )
I’m gonna do what I dun in Texas! And I don’t like to have to do what I dun in Texas ( من قصد دارم انجام بدم کاری که در تگزاس انجام دادم ئ من دوست ند ...
Some of the locals shifted restlessly بعضی از محلیها خودشون رو جمع و جور کردن
تا زمانی که
He went back into the bar, handily flipped his gun into the air او برگشت به سمت کافه ، ماهرانه اسلحه اش را درآورد و به سمت هوا گرفت
فرو کردن به داخل آب
She was determined to have just one cuddle with her daughter and to savor the one precious moment او مصمم بود که فقط یک آغش از دخترش داشته باشه و بر ...
Altitude
Reach for
Pass away - die
Make known
Immediately
Expert
Commented
به دست آوردن
چنگ زدن
Pass away
Pass on
او کمی گریه کرد
Pregnant
Show up
قطع رابطه کردن
extremely
out of the blue
سپیده دم
دشوار
Bear
Suffering
Ranking
لکه
constant - stable
Constant - sustained
Accidentally
نوار پیچ کردن
بدرقه کردن
قطع رابطه
بر خلاف همه شانسها
پیدا کردن
مانند آن
وابسته بودن
چگونه - به چه شکل
شکم
پی در پی و در فواصل کوتاه