پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (١,٥١٧)

بازدید
١,١٧٢
تاریخ
١٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بدست آوردن با دست درست کردن از چرم ددان بدست واری بر ناف کشیده چون ازاری ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سیاه کار دغل باز نیرنگ باز بدطینت مجنون ز گزاف آن سیه کوش بر زد ز دل آتشی جگر جوش ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

زنبارگی مردی که کند زن آزمایی زن بهتر از او به بی وفایی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

نالان ناله کننده گامی دو سه تاختی چو مستان نالنده تر از هزار دستان ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

آمد ز پی عروس خواهی با طاق و طرنب پادشاهی ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

پر فروغ پرنور روشن منیر تابنده چون شمع دلم فروغ ناک است گر باز بری سرم چه باک است؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

می ریخت سرشک دیده تا روز مانندهٔ شمع خویشتن سوز ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

فاسد شد تباه شد از بین رفت از گرمی آفتاب سوزان تفسید به وقت نیم روزان ✏ �نظامی�

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ سرور خرگه نشین رئیس ای پیشرو سپاه صحرا خرگاه نشینِ کوهِ خضرا ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

صیادی شکارچی گفتا که به رسم دامیاری مهمان توام بدانچه داری ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

نوعی حلوا هر زن که به دست زور خواهند نان خشک و عصیده شور خواهند ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

حلوای شور حلوای بد طعم حلوای ناگوار هر زن که به دست زور خواهند نان خشک و عصیده شور خواهند ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

بد نام خوار بیمقدار بی سر و پا با نام شکستگان نشستن نام من و نام خود شکستن ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

بد نام ها گمنام ها بی سرو پاها با نام شکستگان نشستن نام من و نام خود شکستن ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

ولگرد بیکاره دوره گرد این شیفته رایِ ناجوانمرد بی عاقبت است و رایگان گرد ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

چوب دستی گازران گرز چماق بر هر که زدی کدینهٔ گرز بشکستی اگرچه بودی البرز ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیشانی جبهه چون طرهٔ این کبود چنبر بر جبهت روز ریخت عنبر ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

شکار رانده شده گله رمیده رم داده شده می برد به هر طریده جانی افکند به حمله ای جهانی ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کوشش کننده فعال می بود در این سپاه جوشان بر نصرت آن سپاه کوشان ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

هشدار دادن فن زدن گر دل نزدیش پای پشتی پشتی گر خویش را بکشتی ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبان یاور یاران گر دل نزدیش پای پشتی پشتی گر خویش را بکشتی ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

هم لشکریان یاران هم قطاران هم سپاهیان گر دسترس ش بُدی به تقدیر بر هم سپران خود زدی تیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

هیکل شخص فرد کسی هرکس طللی به تیغ می کشت او خویشتن از دریغ می کشت ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی فردی هیکلی شخصی هرکس طللی به تیغ می کشت او خویشتن از دریغ می کشت ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پولادین فولادی ساخته شده از فولاد پولادهٔ تیغ مغز پالای سرهای سران فکنده بر پای ✏ �نظامی�

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کاینک من و لشگری چو آتش حاضر شده ایم تند و سرکش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

پذیرفته قول داده اقرار کرده تعهد نموده بر عهده گرفته پذرفته که پیشت آورم نوش پذرفتهٔ خویش کرده فرموش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

خوشگذرانی تفریح عیش و عشرت ماهی دو سه در نشاط کاری کردند به هم شراب خواری ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

سریع السیر تند رفتار مصمم نوفل ز نفیرِ زاری او شد تیز عنان به یاری او ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

آشامید آشامیدن خوشدل شد و آرمید با او هم خورد و هم آشمید با او ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

خواستگاری طلب زناشویی تا لیلی را به خواستاری در موکب خود کشد عماری ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

رمه گله پذرفت هزار گنج شاهی وز رَم گله بیش از آنکه خواهی ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

صبر کردن تحمل نمودن صبوری کردن چون ابن سلام از آن نیازی شد نامزد شکیب سازی ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

بهبودی بهبود یافتن او خوب شدن چون ما ز بهیش باز خندیم شکرانه دهیم و عقد بندیم ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

وطن موطن سرزمین مادری چون سوی وطن گه آمد از راه بودش طمع وصال آن ماه ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نشاط گاه سرور گاه تفرجگاه تفریح گاه تا یک چندی نشاط می ساخت آخر ز نشاط گه برون تاخت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

خدا بدهدت خدا بتو عطا نماید زلفش ره بوسه خواه می رُفت مژگانش خدا دهاد می گفت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

آرایشگر پیرایش گر پیرایه بند پیرایه گر پرند پوشان سرمایه ده شکر فروشان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مستخدم خدمتکار خدمت گذار اجرت بگیر نوکر کارگزار فهرست جمال هفت پرگار از هفت خلیفه جامگی خوار ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

غنی شدن توانگر شدن بی نیاز شدن بردند به تحفه ها در آفاق زان غنیه غنی شدند عشاق ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نان سفید بدون سبوس نان نرم از آرد سبوس گرفته نان از آردی که دوبار بیخته شده خشگار ، گرسنه را کلیچ است با سیر ی ، نان میده هیچ است ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

آرد سبوس گرفته آرد نرم و سفید خشگار ، گرسنه را کلیچ است با سیر ی ، نان میده هیچ است ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نان خشن و زمخت نان پر از سبوس نان کم ارزش خشگار ، گرسنه را کلیچ است با سیر ی ، نان میده هیچ است ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

چاره پذیر درمان شدنی قابل درمان دانست که دل اسیر دارد دردی نه دوا پذیر دارد ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

مردم تماشاگران تظاره کنندگان مشاهده گران این گفت و فتاد بر سر خاک نظارگیان شدند غمناک ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ترید کردن نان خرد کردن نان در کاسه جهت تهیه ترید سیری که به گرسنه نهد خوان خردک شکند به کاسه در نان ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

تشنه عطش ناک واله شیدا کاین تشنه جگر که ریگ زاده است بر چشمه تو نظر نهاده است ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

روسری چارقد دستمال سر گیسو بند پوشش گیسو لیلی گُله بند باز کرده مجنون گله ها دراز کرده ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلون در محل اقامت بر رسم عرب نشسته آن ماه بر بسته ز در شکنج خرگاه ✏ �نظامی�

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

چشم زخم خورده زخم چشم رسیده خورشید که نیلگون حروف است هم چشم رسیدهٔ کسوف است ✏ �نظامی�