پیشنهادهای امیر ادیب ارجمند (٥٥٧)
به دستورِ طبق دستورِ به فرمانِ طبق فرمانِ به امرِ طبق امرِ به جکمِ طبق حکمِ
محزون اندوهگین غمگین مغموم اندوهناک غمین
البته قطعا
به غایت رنگ پریده به شدت رنگ پریده بسیار رنگ پریده
کسی، موفق یا مشهور شد کسی به موفقیت یا شهرت رسید منبع: https://www. ldoceonline. com/dictionary/somebody - has - arrived
استراق سمع
مرخص
در مکالمات، �که اینطور� هم معنی میده
تن به تن هوایی رزم دو هواپیمای جنگی نبرد هوایی بین دو هواپیمای جنگنده
انجام شده
اِصطلاح شناسی علم اصطلاحات تِرمینولوژی
تاج وتخت ( بریتانیا )
براق تابان
غیر اخلاقی
دلواپس
پرفایده
درجه کارشناسی ارشد درجه فوق لیسانس
یک برهه از زمان، خصوصا آنکه در یک مقطع حیاتی است
داد و بیداد کردن
تازه به دوران رسیده نوکیسه شخصی از خاستگاه سطح پایین که ثروت، نفوذ، اعتبار یا شهرت به دست آورده است کسی که ناگهان ثروتمند می شود اما با موقعیت اجتما ...
نمایه سازی
ایجاد مشکل برای کسی کسی را به دردسر انداختن
آبستن، حامله
نمود برجسته
بازداری شاهین داری قوش بازی
رمزی به صورت رمزی
از زیاد به کم از بزرگ به کوچک
به ترتیب صعودی از پایین به بالا از کم به زیاد از کوچک به بزرگ
به ترتیب نزولی از بالا به پایین
افزایش بیکاری
تاثیرگذاری
بوی زمین نمناک بوی خاک مرطوب
بی آلایش تر و تمیز عاری از عیب بدون نقص بی عیب و نقص بدون لکه
راک استار
از آنجا که
احساس خشنودی و خرسندی فراوانی داشتن مفتخر بودن به بسیار خشنود و خرسند بودن
احساس غرور کردن
احساس افتخار کردن
مربوط به بداهه نوازی
مربوط به اجرای فی البداهه و خودانگیخته مربوط بداهه نوازی
از نظر من از دیدگاه من طبق برداشت من
با همه نوع از. . .
به قدر کافی خوب نیست که کار حرفه ای ها باشد ناشیانه فاقد مهارت یا تخصص حرفه ای غیرحرفه ای آماتوری
سمبل چیزی بودن
املای آوایی
از طریق فونتیک
از نظر آوایی به واسطۀ آواشناسی
فونتیک
بی مقدمه یهویی بدون برنامه ریزی قبلی بدون قصد به صورت ناخواسته