پیشنهاد‌های امیر ادیب ارجمند (٨٦٧)

بازدید
١,٨٣٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسکیت سوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوششی که بر پشت ستور می اندازند پالان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نردۀ راه پله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالت مراقب بودن برای خطر محتمل مراقب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[در بحث گرامر] مشتق از فعل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مربوط به گوش یا حس شنوایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تباهم مکن مرا تباه مکن

پیشنهاد
١

به طرز شگفت آوری؛ به طرز شگفت انگیزی؛ به طور شگفت آور ؛ غافلگیرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در کمال تعجبِ کسی [او، من، تو، شما، ما، آنان]

پیشنهاد
٢

در کمال تعجبِ کسی [او، من، ما، شما، تو، آنان]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چریک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به راحتی متقاعد یا کنترل شونده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جسارت به خرج دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عمل متقابل کردن تا از نیروی آن بکاهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیج کردن؛ مات و مبهوت کردن؛ سرگردان کردن؛ سردرگم کردن؛ سرگشته کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرگرمی جالب و لذت بخشی برای کسی فراهم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناسازگار با استانداردهای اخلاقی پذیرفته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اخلاق؛ ناقض قوانین اخلاقی، هنجارها یا معیارها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی اخلاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوچ گرایِ اخلاقی؛ فاقد حس اخلاقی؛ بی توجه به درستی یا نادرستی چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارنده یا نشان دهندۀ نگرش ها یا احساسات همزمان و متناقض نسبت به چیزی یا کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابرازکنندۀ واکنش ها، عقاید یا احساسات متضاد در آنِ واحد نسبت به کسی یا چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای احساسات یا افکار متناقض در مورد چیزی یا کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خطای حسی؛ خطای ادراکی؛ تصور باطل؛ خیال واهی؛ وهم؛ توهم؛ درک حسی اشتباه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هذیان؛ عقیدهٔ کاذب؛ اعتقاد غلط؛ وهم؛ توهم؛ خیال واهی؛ تصور باطل؛ پندار نادرست؛ باور یا قضاوت نادرست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویکی پدیا: جابه جایی پارادایم ( تغییر اساسی در تفکر و الگوهایِ ذهنیِ اندیشیدن که در نهایت مبنای خرد و کلان یک دیدگاه را متحول می کند ) ؛ تحول انگاره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعداد زیادی از؛ مقدار زیادی از؛ تعداد بسیاری از؛ مقدار بسیاری از؛ خیلی از؛ بسیاری از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

باعث شدن؛ سبب شدن؛ موجب شدن؛ منجر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عاطفه ( روانشناسی ) احساس یا میل خوصا آنطور که بر رفتار یا عمل تاثیرگذار باشد ( روانشناسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تظاهر کردن به داشتن چیزی یا احساس چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ویروسی کردن [کامپیوتر و. . . ]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چگونگی یا ویژگی، آنگونه که توسط یک شخص، درک یا تجربه می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس ترس یا دلهره داشتن؛ نشان دادن ترس یا دلهره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تلاش برایِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شب و روز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصائب روزگار مشکلات روزگار سختی های روزگار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدرنیست؛ نوگرا؛ متجدد؛ تجددگرا؛ نواندیش منبع: سایت المعانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعل دووجهی ( لازم - متعدی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[فعل] لازم - متعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرزه ماران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خداحافظی؛ خداحافظ؛ بدرود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خانۀ دارای دو واحد نشیمن متصل به یکدیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمدین؛ بازیگر کمدی؛ هنرپیشۀ کمدی؛ بازیگر کمیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تک خانواده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ورودی اصلی به خانه

پیشنهاد
١

انجام دادن کاری به طور معمول یا اغلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خجالتی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بالا و پایین رفتن منظم یا نامنظم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرار دادن ( زنبورها ) در کندو