پیشنهاد‌های امیر ادیب ارجمند (٤٥٦)

بازدید
٣٢٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به پایان رساندن کاری به پایان رسیدن کاری عامیانه: دیگه با چیزی کاری نداشتن؛ [مثلا] کارم باهاش تمام شده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گفتنش سخته گفتنش سخت است گفتن آن سخت است سخت است که گفته شود بیانش دشوار است به زبان آوردنش مشکل است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکل نوشتاری یک کلمه صورت نوشتاری یک واژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زبان نوشتاری لغت نوشتاری کلام نوشتاری همگی در مقابل زبان، لغت و کلام محاوره ای و گفتاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرن هفدهمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجموعه ای از یک سری از دسته ای از گروهی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با توجه به ماهیت ذاتی به صورت ذاتی اساساً

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به یک معنا تا یک حدی تا یک اندازه ای به یک مفهوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبیعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارائه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در راستایِ. . . به هدفِ. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرار دادن ( یک کلمه، واقعه و غیره ) در یک زمینۀ خاص یا مناسب به منظور تفسیر یا تحلیل آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مطالعه و بررسی چیزی با توجه به موقعیت، وقایع و اطلاعات مربوط به آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرار دادن چیزی یا شخصی در یک چهارچوب خاص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختن درست کردن منبع: https://www. vocabulary. com/dictionary/think of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موصوف به. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متصف به. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مندرج شده در. . . طبقه بندی شده به عنوانِ. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از نقطه نظر لذت گرایانه به نحوی که لذت گرایانه باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاقمند به لذت لذت گرایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به دست آوردن اولین فرصت آغاز به کارش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در لبه یا حاشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با هم تطبیق یافتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علنا و بدون ترس یا تردید، نظر خود را بیان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شکل رسوا به طرز ناشرافتمندانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرمگین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدام کاری را انجام دادن ادامه دادن به انجام کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تدریج شروع به انجام دادن کاری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با تحقیر نگریستن پست و حقیر دانستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان دادن نفرت یا مخالفت شدید [نسبت به] احساس نفرت یا مخالفت شدید [نسبت به] بیان نفرت یا مخالفت شدید [نسبت به] احساس یا ابراز خفت [نسبت به] وَقْعی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدونِ احترام با تحقیر تحقیر آمیزانه اهانت آمیزانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

با عصبانیت سرزنش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به شدت یا با عصبانیت انتقاد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورفروش فروشندۀ تلفنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدید دیرپا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بین رفت صفر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

باوفاداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثابت قدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوراهی سخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اطلاع عموم رساندن اطلاعات سابقا محرمانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یواشکی گفتن مخفیانه گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عطوف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رابطۀ نزدیک دوستی نزدیک دوستی صمیمانه رابطۀ صمیمانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برادر یا خواهر خواهر و برادر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موافق بودن هم سو بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

احساسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

می توان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می تواند. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نسبت فامیلی قرابت