پیشنهادهای امیر ادیب ارجمند (٥٥٧)
حدیث را بیان کرد سخن را بیان کرد
اَنکیزیسیون
وجه پرداختی یا پاداش برای خدماتی که پرداخت برای آن ها لازم نیست
بند، فراکرد ( جمله واره و در متون قدیمی تر جمله ساده ) عبارتی است شامل یک نهاد و یک گزاره. منبع: https://fa. wikipedia. org/wiki/بند_ ( زبان شناسی )
تغییرات منظمی که در دوره های معین در میزان فعالیت مهمان یاری به وقوع می پیوندد فصل مندی دو معنای بالا از سایت واژه یاب. شاید �فصل محوری� هم بتونه ...
کریستال درمانی؛ بلور درمانی
کارهای خیریه
طب گیاهی
شائول؛ طالوت؛ اسم کوچک مردانه
حرارت متوسط به بالا
اسانس های روغنی؛ عطرمایه ها؛ روغن های فَرّار
فهرست اصطلاحات
چیز ساختگی و غیر واقعی
ادبیات داستانی
خِزانَة ( عربی ) ⇐ کابینت
پیش بند انگلیسی: apron
شال گردن
هندی ( وابسته یا مرتبط به مردم، زبان، فرهنگ و کشور هندوستان ) ؛ هندوستانی؛ اهل هندوستان؛ زبان هندی؛ سرخپوست آمریکایی؛ مردم بومی قارۀ آمریکا
گروه روان درمانی
آوانویسی آوانگاری
آوانویسی آوانگاری
آوانگاری آوانویسی
نویسه گردانی حرف نویسی حرف نگاری ترانویسی
طبّ سوزنی سوزن درمانی
آمفی تئاتر
به عنوان یک راز به طور پنهانی
حیوان کم سنی که سال اول [زندگی] خود را طی کرده ولی هنوز دو ساله نشده است
دست زدن ( به کاری )
شاتو ( فرانسوی: ch�teau ) به عمارت هایی کاخ مانند به ویژه در سرزمین های فرانسوی زبان که محل اقامت نجیب زادگان و اشراف بود، می گویند. برخی از قصرهای ...
عاشقانه ش: هجران؛ فراق
هُما، مرغ استخوان خوار، کرکس ریش دار
به غیر از آن الّا اینکه غیر اینکه
به فلان ( اسم یا فامیل یا لقب یا عنوان ) صدام کن به فلان ( اسم یا فامیل یا لقب یا عنوان ) صدام کنید
تصمیم با توئه تصمیمش با توئه تصمیمش با خودته
بازم هست.
ده فرمان ( موسی )
بددهنی مو ببخش/ببخشید
بددهنی مو ببخش/ببخشید
بعدا تماس گرفتن
دوره دستیاری یا دوره رزیدنسی ( به انگلیسی: Residency ) در علوم پزشکی دوره ای است عملی و تکمیلی در تحصیلات آموزش عالی که در بسیاری از کشورها پس از اخ ...
دوره دستیاری یا دوره رزیدنسی ( به انگلیسی: Residency ) در علوم پزشکی دوره ای است عملی و تکمیلی در تحصیلات آموزش عالی که در بسیاری از کشورها پس از اخ ...
Bath باث، سامرست: شهری واقع در ناحیه جنوب غربی انگلستان است.
نهر کوهستانی نهر کوهی رود کوهی رود کوهستانی
درمان جایگزین
درمان جایگزین طب مکمل
به کسی باور و اعتقاد داشتن
به تو باور دارم
ایمان داشتن اعتقاد داشتن باور داشتن باورمند بودن
چیزهای زیادی از یک نوع گستره ای از