پیشنهادهای امیر ادیب ارجمند (٥٥٧)
کفشک ( ماهی ) ؛ کفچه ماهی؛ پَهن ماهی
تلوتلو خوردن
تمثیل ( منطق )
نیاز یا تقاضای فوری
حکم قضایی
اخطار یا دستور معتبر
همدردی خودجوش یا طبیعی
رئیس شعبۀ بانک رئیس بانک
قدیمی: استحمام کردن با شویه های گرم یا دارویی
شوراندن
برگزیده
مقالۀ برگزیده
( در فلسفه، ) مطلق گرایی
نام نادرست یا نامناسب نهادن ( بر چیزی یا شخصی )
وسیلۀ رسیدن به یک هدف، خصوصا آنچه دم دستی ولی ناشایسته یا غیراخلاقی است کار راحت و عملی ولی احتمالا ناشایسته یا غیراخلاقی
انجام یافته با سرعت و کارایی
مصلحتی
بخاری قابل حمل
چیز تقسیم شده یا توزیع شده؛ سیستم یا طرح مدیریت ( کالینز دیکشنری )
مجوز مخصوص ( خصوصا از طرف کلیسا )
یک نظام سیاسی، مذهبی یا اجتماعی که در یک زمان خاص، حاکم است
تردید اخلاقی ( دربارۀ درستی چیزی )
گمراه کننده تحریف گر نادرست غلط
نوشتۀ افتراآمیز انتشار گمراه کنندۀ ( نوشتار، عکس ها، نشانه ها ) که به اعتبار یک شخص آسیب می زند
به نام خدای بخشایندۀ مهربان به نام خدای بخشایندۀ بخشایشگر به نام خدای بخشایندۀ بخشنده به نام ایزد بخشایندۀ مهربان به نام ایزد بخشایندۀ بخشایشگر به نا ...
کتیبۀ قبر؛ قبرنامه؛ سنگ نوشتۀ مزار
عبارت وصفی؛ عبارت توصیفی
تلاش کردن برای اخراج جن، شیطان یا ارواح پلید از یک شخص یا محل
جن گیری کردن
بیرون راندن یا تلاش کردن برای بیرون راندن یک روح شیطانی یا شریر از یک مکان یا یک شخص
پروانۀ پنکه
با تاثیر بالا با تاثیر بسیار
بسیار اثربخش بسیار کارا بسیار تاثیرگذار بسیار مفید بسیار اثرگذار
سیاست خودبسندگی
استقلال اقتصادی
یک رویی؛ یک رنگی؛ عدم دورویی؛ عدم نفاق
یکسانیِ ظاهر و باطن
واژه پژوهی
افزودن به متن
چیزی را ناگهانی گفتن؛ وسط حرف کسی پریدن؛ وسط صحبت کسی آمدن؛ گفتن چیزی که حرف کسی را قطع می کند؛ یکهو صحبت کردن
از یک راهی از یک طریقی به یک صورتی
دَله؛ راسوی بزرگ؛ ولورین
به یک نحوی به یک شکلی یک جوری یک طوری
مولفه متغیر
امکانات رفاهی
قیافه؛ چهره؛ صورت؛ رخسار؛ رخ
دارای عقل سلیم و قوۀ تشخیص خوب؛ توانایی تشخیص خوب و قضاوت درست؛ مطلع؛ آگاه
( دربارۀ آب ) آزادانه یا به مقدار زیاد، جاری.
بی دغدغه گی؛ عدم دغدغه
بی علاقگی؛ بی عاطفگی؛ بی توجهی؛ بی تفاوتی؛ بی اعتنایی؛ بی احساسی؛ عدم علاقه، احساس، اشتیاق یا نگرانی