تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فلاکس، قمقمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

in the sense: به این معنی که، در خصوص in a sense: به نوعی، به نحوی in any sense: به هیچ وجه، هیچ جوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Slang. to harshly criticize, punish, or retaliate against someone.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در محاورات به معنی "واضح" یا "مفهوم" هم هست. یعنی وقتی دو نفر بعد از مکالمه ای میگن clear یعنی آیا منظور همدیگه رو متوجه شدن یا ن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

all right به معنای Ok هست اما سعی کنین در محاورات بجای Ok بیشتر از all right استفاده کنین چراکه حالت محاوره ای تری داره و کلمه پرکاربردتریه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم ) لکه ( فعل ) لکه کردن برای فعلش معمولا از حالت مجهول استفاده میشه که به معنای "لکه دار شدن" هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تفاوت will و be going to: will کاریه که شما در مدت کوتاهی تصمیم به انجامش میگیرین و شما literally میخواین اون کار رو انجام بدین یعنی قطعیت و جدیت کام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( صفت ) بار رو دوش هم معنی burden

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

و امثال اینا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در محاوره هم معنی sucks هم هست. مثلا وقتی میگیم: This movie stinks یعنی این فیلم ریده ( به درد مفت نمیخوره ) که هم معنی This movie sucks هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

✅️ توجه کنین که: Blow Fuck up Mess up Screw up این چهار کلمه همگی در محاوره به معنی "گند زدن" هستن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in a sense: به تعبیری، به نوعی in any sense: به هیچ وجه، هیچ رقمه، هیچ جوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

your ego is your opinion of your own worth. در محاورات معنی منفی داره. وقتی میگن تو ego بزرگی داری یعنی خیلی داری خودتو دست بالا میگیری یا خیلی اعتم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ریاضیات ) عددی که ثابته و متغیر نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🔊 دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˌ�ləgˈz�ndər/ یعنی /اَلِگ. زَندِر/ خونده میشه نه /اَلِکساندِر/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Throw away = Throw out = Discard

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تفاوت script و code: Code برای ایجاد نرم افزار استفاده میشه اما Script با هدف اجرای یک دستور یا کنترل نرم افزاری که با code نوشته شده به کار میره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تفاوت boss و chief: boss واژه پرکاربردتر و غیررسمی تریه. نفری که شما ازش دستور میگیرین boss هست و ممکنه تعداد زیادی boss برای شما وجود داشته باشه اما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

و هرچی که بهش مربوطه و سایر متعلقات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنی "تجزیه ناپذیر" هم هست. یعنی چیزی که در اون به قدری ریز و جزئی شدیم که دیگه قابل شکستن به واحدهای کوچیکتر نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˌbɔɪˌkɑːt/ یعنی /بُی. کات/ خونده میشه نه /بای. کُت/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

phenomenal: خارق العاده phenomenon: پدیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دقت کنین که این کلمه هم میتونه به صورت مفرد استفاده میشه هم جمع ( اما درستش اینه که به صورت جمع استفاده بشه و وقتی میگیم data از are و فعل غیر سوم شخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قول کسی را داشتن ( گرفتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی "عجب ( فلان چیز ) ای" میده. همچنین " ( فلان چیزِ ) کامل/تمام و کمال" هم میتونه معنی بده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوا خوردن مثلا وقتی حوصلتون سر رفته میرین ییرون یه هوایی عوض کنین میگین: I'm gonna get some air.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هوا خوردن مثلا وقتی حوصلتون سر رفته میرین بیرون یه هوایی به سرتون بخوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دقت کنین که فعل هست: احساس گناه/عذاب وجدان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با کسی رفت و آمد کردن، ( رابطه ) با کسی دوست شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hate has 4 letters, but so does love ساختار so do و so does اگر قبل از کلمه ای بیان یعنی " ( اون کلمه ) هم همینطور".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بجای thank you میتونین از این عبارات هم استفاده کنین: Thanks Thanks a lot Thank you so much Thanks for your help Thanks a million I'm really grateful ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

🔊 دوستان در تلفظش خیلی دقت کنین: /anˈsɑːmbl̩/ یعنی /آن. سامبِل/ خونده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت glad و happy: glad دارای احساس کمتری نسبت به happy هست. در واقع glad شادی ای هست که از نوع "رضایت" و خوشحالی ناشی از اتفاقات بیرونیه اما happ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

= be in a hurry یعنی عجله داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تفاوت collapse و collide: collapse پاشیدن و متلاشی شدن یه آبجکت به خودیه خوده اما collide پاشیدن و متلاشی شدنیه که در اثر برخورد دو آبجکت به همدیگه ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقتی کسیو یه مدته ندیدن استفاده میشه: چطوریایی؟ اوضاع چطوره رو به راهی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( در داخل چیزی ) چپاندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو معنی داره: ۱. چرا؟ مهمه برات؟ ۲. به تو چه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بعید میدونم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفاوت county و district: A county may be further subdivided into districts,

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت county و country: A county is a specific region of a state or country. While the United States is made up of 50 states, it also has 3, 144 coun ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

straighten out: راست و ریست کردن، حل و فصل کردن ( اختلافات ) work out: راست و ریست کردن، حل و فصل کردن ( مشکل ) take care of: ترتیب چیزی را دادن، ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

quite a bit = quite a little

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این ۴ عبارت رو یادتون باشه: that's it: همین، خودشه that's that:همین، همین که هست that's all: همین، دیگه حرفی ندارم همش همین بود that's the one: خودشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ های ملایم ( برخلاف رنگ های مات و جیغ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفاوت less و lower: If we think of it as a quantity, we use "less/more". If we think of it as a level, we use "higher/lower"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

mess up screw up fuck up هر سه به معنی "گند ردن" هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

you're up: نوبت توئه you're on: قبوله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت need و require: need یه نیاز شخصیه یعنی کسی من رو مجبور نکرده ولی خودم نیاز دارم که فلان اتفاق بیفته و معمولا تنها برآورده شدن این نیازه که مهم ...