پیشنهادهای Shayan (١,٢٢٢)
قبل از اینکه کارو انجام بدی بهت میگن Good luck و بعد اینکه کارو انجام دادی بهت میگن Good job.
بجای of course میتونین از sure هم استفاده کنین.
❗️دوستان املای درست "آمار" واژه statistics هست. statistic به آماره گفته میشه که در فاصله اطمینان و آزمون فرض آماری استفاده میشه و یه کلمه تخصصی هست.
در واقع get to در معنای "فرصت پیدا کردن" فرم کوتاه شده get the chance to هست.
معمولا وقتی کسی حالش بد بوده و ما دفعه بعد میبینیمش این سوالو ازش میپرسیم.
تگ کوئسشن ها رو میشه جایگزین خوبی برای واژه هایی مثه right در انتهای جمله دونست که برای گرفتن تایید استفاده میشن. به عنوان مثال بهتره که بگین He is m ...
شلوار لی که بجای زیپ سه چهارتا دکمه داره مخالفش میشه zipper fly
no longer مثل any more یا any longer هست فقط کمی رسمی تره.
✅️ دوستان دقت کنین تلفظش دقیقا مثل so هست.
کاربرد could به معنای "ممکنه" یا "ممکن بود ( مانند could have pp ) " درست مثل کاربرد would هست یعنی در رابطه با یک موقعیت فرضی که قابل تصور هست، استف ...
همچنین nice meeting you و nice seeing you رو به هنگام خداحافظی و nice to meet you و bice to see you رو به هنگام سلام استفاده میکنن.
شدیدا مرسی
این دو اصطلاح مفید رو کنار هم یاد بگیریم: I'm telling yoy: جدی میگم، بی شوخی میگم You're telling me: همینو بگو، آخ گفتی
❗️تفاوت belong to و belong in: در واقع belong in هم مثل belong to میشه "تعلق داشتن به" و فرقش اینه که belong to میگه که کسی یا چیزی اصالتا به . . . ت ...
He can't = He is unable to . . . He don't want to = He is unwillig to . . .
دور و بر بودن پیدا بودن You haven't been around in a while. What was going on?
تفاوت expand و extend: تفاوت اول اینه که expand شمول پذیری بیشتری داره و در موضوعات متنوع تری قابل استفاده هست. تفاوت دوم اینه ک expand به معنی گسترش ...
کاربرد: nice too meet you: زمانیکه اولین باره شخص رو میبینیم ( باهاش آشنا میشیم ) nice to see you: برای دفعات بعدی که اون شخص رو دیدیم
do hair: ( خود شخص ) موی خود را درست کردن get hair done: آرایشگاه رفتن ( یعنی بدی موهاتو برات درست کنن )
❗️دوستان توجه کنین که پاسخ این عبارت You too! هست نه Me too!
بعد از go on این اسامی هم میتونن بیان: 1. Go on vacation 2. Go on a trip/tour/cruise 3. Go on strike
بعد از go for این اسامی هم میتونن بیان: 1. Go for a walk 2. Go for a run 3. Go for a swim 4. Go for lunch/dinner
interrupt: باعث وقفه و قطع کوتاه مدت عملی شدن interfere: دخالت در انجام کاری ( که ممکنه باعث وقفه یا قطع اون هم نشه )
interfere: دخالت کردن ( یعنی اغلب بدون اینکه به شخص حقی برای ورود به مسئله داده شده باشه، خودشو میندازه وسط ) intervene: مداخله کردن ( یعنی شخص برای ...
علاوه بر آنچه دوستان گفتن، umpire بیشتر برای بیسبال و تنیس استفاده میشه و referee برای فوتبال و بسکتبال.
دوستان دقت کنین که زمان آینده به ۴ شکل قابل گفتن هست: ۱. Will: برای زمانی استفاده میشه که شما بدون اراده، تصمیم، نیت و فکر قبلی میخواین کاری رو در آی ...
helpless: فلک زده، درمانده، عاجز hopeless: ناامید، بی فایده، بی نتیجه
توجه کنین که این فعل به دو صورت میاد: Remember to do که پرکاربردتره و در اون اول remember می کنیم و بعدن یه action انجام میدیم. مثلا Remember to lock ...
از چیزی ناراحت یا آزرده خاطر شدن
۵. پایه بودن برای I'm up for anything.
سرد بودن مثلا اگه میخواین از کسی بپرسین "سردت نیس؟" بهش میگین: Aren't you cold?
تفاوت till و untill: عینا یکی هستن فقط till حالت محاوره ای داره و untill حالت formal.
خارج شدن ( از جایی که نسبت به سطح زمین ارتفاع داره )
۱. بیدار بودن I was up untill 4:00. ۲. خبر داشتن What are you up to? ۳. بستگی داشتن It is up to you. ۴. تمام شدن ( زمان ) Time is up. Hand in your ...
( صفت ) آشکار ( فعل ) آشکار کردن، ثابت کردن، نشان دادن
تفاوت dirty و filthy: منظور از dirty کثیفی ای هست که به سادگی قابل رفع هست و فرقش با filthy اینه که filthy کثافت و نجاست در کنار همه یعنی هم کثیفه هم ...
دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˈmaɪld/ یعنی /مایلد/ خونده میشه نه /میلد/
دوستان توجه کنین که این کلمه هم به معنای "قطر" هست و هم به معنای "قطری". همچنین diagonal رو برای چندضلعی ها و diameter رو برای دایره به کار میبریم .
قطر دایره: diameter قطر چندضلعی ها و ماتریس ها و غیره: diagonal
دوستان دقت کنین که دو نوع پارکینگ وجود داره: ۱. پارکینگ فضای باز که بهش parking lot میگن و به طور کوتاه شده همون parking هست. ۲. پارکینگ سقف دار که ...
تفاوت pour و spill: pour عمدی هست ولی spill به معنای ریختن غیرعمدی یا سرریز شدن اتفاقی هست.
تفاوت compound و combine: combine عام تر و محاوره ای تر از compound هست. compound برای ترکیب یک چیز خاص مثه فعل های ترکیبی و یا مواد شیمیایی استفاده ...
دوستان توجه کنین که over time به معنی "به مرور زمان" هست و overtime همون معنای "اضافه کاری" رو میده.
تفاوت equivalent و equal: بهتره equivalent رو "معادل" معنی کنیم و equal رو "برابر" چراکه یه تفاوت کوچیک دارن: مثلا ۲ برابر ۲ هست ولی معادل ۱ بعلاوه ۱
اگه پیش از from از مقادیر و واحدهای اندازه گیری استفاده بشه معنی "فاصله از" رو میده. مثال: She was just two inches from the cliff.
دوستان در تلفظش خیلی دقت کنین؛ /kəˈmɑːdəti/ یعنی /کِ. مادِتی/ خونده میشه.
دوستان در تلفظ توجه کنین که b سایلنت هست.
تفاوت fewer و less: fewer برای اشاره به تعداد در میان چیزهایی که شمرده می شوند، مانند �انتخاب های کمتر� و �مشکلات کمتر� استفاده می شود. less برای اش ...
دوستان در تلفظش دقت کنین: /əˈbjuːs/ یعنی /اِب. یوس/ خونده میشه نه /اِب. یوز/
به تلفظ این واژه دقت کنین چون بسیار اشتباه برانگیزه: /ˌhɔːrəˈzɑːntl̩/ یعنی به صورت /هُرِ. زِنتِل/ خونده میشه.