تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفاوت Wish و Hope: تفاوتشون به طور خلاصه اینه که Wish دست نیافتنی تر و ناممکن تر از Hope هست. ما وقتی hope داریم در واقع منتظریم تا اتفاقی بیفته ( یع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانی پرتکرارش میشه "آدم" که توی فارسی هم دقیقا همین عبارت رو استفاده می کنیم. به تعبیری: an unspecified person or any person. به عنوان مثال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) توجه کنین که Exam کوتاه شده واژه Examination هست و Examination واژه ای رسمی تر و مکاتبه ای تر هست در حالی که Exam محاوره ای تره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یکبار برای همیشه تمام معانیشو ببینیم: ۱. به نظر رسیدن It looks like we're going to win this game. ۲. شبیه بودن The cake was decorated to look like a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( فعل ) قاچاق کردن ( به ویژه مشروبات ) ( فعل ) تولید، توزیع یا معامله غیرقانونی کردن ( صفت ) قاچاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تلفظش توجه کنین: /ˈviːtoʊ/ یعنی /ویتُو/ خونده میشه نه /وِتُو/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( زمان، انرژی، وقت، فکر و . . . ) رو اختصاص دادن I put a lot of thought into this. من کلی رو این فکر کردم . You put a lot of work into this. تو کل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

scare میشه ترساندن مثلا: Oh John! you scared me. get scared میشه ترسیدن مثلا: Thanks God! you're here. I got scared.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کائنات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

❗️ توجه کنین که /کلُوس فرند/ تلفظ میشه نه /کلُوز فرند/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

❗️دوستان توجه کنین که excuse اگه فعل باشه به صورت /ɪk^skjuːz/ تلفظ میشه و اگه اسم باشه به شکل /ɪkˈskjus/. درست مثل use.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میتونیم بجای that's right یا exactly یا couldn't agree more که برای تایید حرف شخص مقابل در مکالمات استفاده میشن، از این عبارت هم استفاده کنیم ( البته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دلیلش چیه؟! عع! چرا؟!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

من حد خودمو میدونم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف continued هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در تلفظش دقت کنین: /rəˈzɔːrt/ یعنی /ری. زُرت/ خونده میشه نه /ری. سُرت/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( صفت ) ایاغ get cummy: ایاغ شدن، صمیمی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be allergic to:به چیزی حساسیت داشتن an allergic reaction: واکنش آلرژیک، حساسیت، آلرژی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( عبارت ) به معنای وارد شدن هست منتهی نکتش اینه که به هنگام وارد شدن شما باید اسمتون رو هم ثبت کنین ( با امضا زدن و به همین دلیل از sign استفاده شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تفاوت Can و Could: can و could هر دو به احتمال، امکان و توان حدوث رخدادها اشاره دارن. �can� به یک حقیقت کلی یا چیزی که احتمال رخداد قوی داره، اشاره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توجه به اینکه این کلمه "صفت" هست میتونه در به کار بردنش در جملات کمک کننده باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

If something or someone is steeped in something, they are completely surrounded by or involved in it, or know a lot about it: The college is steeped ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همچنین، این عبارت یه درخواست مودبانه برای لزوم انجام کاری در آینده نزدیک هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت enquire و inquire: فعل enquire محاوره ای تر از فعل inquire هست و درباره پرسیدن انواع سوالات هست اما inquire بیشتر مربوط به سوالات حقوقی یا ادار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موقعیت کاربرد: nice to see you: موقع احوالپرسی nice seeing you: موقع خداحافظی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تفاوت decline و reject و refuse: decline یک فعل رسمی هست و به معنای مودبانه قبول نکردن هست ولی reject کمی خشن تر هست و به معنی رد کردن مستقیمه . dec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تفاوت discard، dismiss، disregard و ignore: disregard صرفا به معنی جدی نگرفتن و ignore کردن چیزی هست یعنی هیچ گونه توجهی نکنیم ( این فعل نیاز به اکشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۳ معنای پر کاربرد این فعل: ۱. مشاهده کردن، زیر نظر گرفتن، دیدن ۲. رعایت کردن، مراعات کردن ۳. اظهار نظر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در رابطه با مکالمه به زبان انگلیسی ۳ تکنیک میتونه کمک کننده باشه: ۱. هنگامی که یک کلمه یادتون رفت، از مترادف هاش استفاده کنین. ۲. اگه مترادفی براش ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تنها فرقش با although اینه که تاکیدش بیشتره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مناسب ( از نظر زمانی ) ، به موقع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

run over: کسی رو زیر گرفتن ( با وسیله نقلیه ) knock over: کسی رو زمین زدن با تنه fall over: زمین خوردن trip over sth: پای شخص به چیزی گیر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

برای همیشه: in time: پیش از وقت in no time: خیلی فوری، سریع on time: سر وقت at times: بعضی اوقات at the time: اون موقع at a time: هر بار by the time: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موقع خداحافظی بکار میره و معنیش همونطور که مشخصه میشه "از حرف زدن باهات خوشحال شدم".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان به تلفظش دقت کنین: /ˈp�tənt/ /ˈpeɪtnt/ پس هم /پَتِنت/ میشه گفت هم /پِیتِنت/ و فرقش در آمریکن ( اولی ) یا بریتیش ( دومی ) هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دقت کنین که تلفظش /لا. تِی/ هست و اگر جایی شنیدین میگن /لَتِ/ بدونین اشتباهه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این همون ساختار going to هست که برای آینده به کار میره. I have to do something یعنی الان باید فلان کارو کنم. I'm gonna have to do sth یعنی در آینده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی بخوایم از have to برای زمان آینده استفاده کنیم این عبارت رو بکار میبریم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

زمانی استفاده میشه که میخوایم گفته ای رو رد کنیم و بگیم که اتفاقا حالت مخالف این گفته با احتمال خیلی بیشتری صادقه. معنیش رو میشه "تازه برعکس" یا "ات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاسخ های مناسب برای sorry: That's OK It's all right No problem No worries Don't worry about it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

by all means: با کمال میل by no means: به هیچ وجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای موافقت با گفته کسی از این عبارات میشه استفاده کرد: Yes, I agree I totally agree couldn't agree more I see exactly what you mean I'm with you ex ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفاوت be supposed to و be going to: be suppoused to راجع به انجام کاری هست که توافق شده انجام بشه یا دیگران از ما انتظار دارن که انجام بدیم اما be g ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˈɡlɒsəri/ یعنی /گلاسِری/ خونده میشه نه /گلُساری/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای حفظ یا شکستن رکورد از hold و break استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

eliminate و remove تا حد زیادی هم معنین بجز اینکه eliminate به معنای حذف ابدی هست ولی remove میتونه برای مدت موقتی باشه یا برای همیشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فعل ) به معنی "خوابیدن" هست. مترادف ها: go to sleep, hit the hay, hit the sack, turn in

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

معانی پرکاربرد: ۱. پیاده کردن ( شخصی رو به محلی رسوندن و پیاده کردن ) ۲. پیاده شدن ( وقتی رسیدی و میخوای پیاده شی ) ۳. تحویل دادن ( مثلا خریدارو می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۵. از کجا ( به تعبیری همون "چطور" هست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( علوم کامپیوتر ) اطلاعاتی است که برای محاسبات در اختیار یک تابع قرار می گیرد. هر آرگومان ممکن است یک مقدار، آدرس، نام، فرمول یا یک تابع دیگر باشد.