پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٧١)

بازدید
٥,١٥٩
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

devour, bolt, cram, gorge, gulp, guzzle, stuff, swallow, wolf حریصانه خوردن، تند خوردن، قورت دادن، صدای بوقلمون در اوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تبلیغات سیاه، علوم نظامی: تبلیغات خطرناک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

knocking down, bulldozing, destruction, explosion, levelling, razing, tearing down, wrecking تخریب کردن، ویرانی، خرابی، ویران سازی، انهدام، تخریب، عل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

الکترونیک: پایانه، پایانی، ترمینال، کامپیوتر: ترمینال، کلم، محل اتصال، پیچ اتصال، علوم مهندسی: پایانه، هواپیمایی: پایانه، معماری: ترمینال، سکوی نظامی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

inborn, congenital, constitutional, essential, inbred, ingrained, inherent, instinctive, intuitive, native, natural درون زاد، ذاتی، فطری، جبلی، مادر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Butter hand دست پا چلفتی ، ناشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

He is a marked man in the family اون تو خانواده گاو پیشونی سفیده، ضایع تابلو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یالا، عجله کن، بجنب، تکونی بخور، بدو بابا، زود باش

پیشنهاد
٦

Abracadabra

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تقاضا درخواست کردن، نیاز، احتیاج، خواستارشدن، درخواست، طلب، تقاضا کردن، نیاز، مطالبه کردن، الکترونیک: تقاضا، عمران: تقاضا، معماری: درخواست، قانون فقه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با اماده گی ومجهز، گرم ونرم، باندازه، راحت واسوده، امن وامان، براحتی، با اسوده گی، غنودن، بطور دنج قرار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

lacking, bereft, deficient, destitute, empty, free from, wanting, without عاری ، تهی، خالی از، بدون، بی. . . . ، رها از. . . ، آزاد از. . . . ، بی قی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Over lying بیش از حد دروغ گفتن ( اگر جدا از هم نوشته شوند معنی میدهد ) Overly بیش از حد، زیاد، گسترده، شدید، خیلی، به شدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

غول، لولو، دیو، جن، شیطان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جدا کردن؛ جدا شدن، متارکه کردن مجزا کردن، سوا کردن، تجزیه کردن، جدایی، تجزیه، مجزا، جدا کردن، جداگانه، علی حده، اختصاصی، تفکیک کردن، متارکه، انفصال، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بستر، لایه، زیر لایه، سفره، سطح، شکل فرعی، جز مورد عمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Put off, hinder, postpone , lingerعقب انداختن، به تاخیر انداختن، به تعویق انداختن، پشت گوش انداختن,

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

My beloved یکی یدونه من، محبوب من، عزیز دلم، عشقم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دستخوش طوفان، غوطه ور ( روی اب ) ، ( مج ) . اواره، بدون هدف، سرگردان، شناور، ورزش: شناور مهارشده، علوم دریایی: سرگردان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ارایش عجیب وغریب، بی تناسب، وابسته به سبک معماری در قرن هیجدهم، سبک بیقاعده وناموزون موسیقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

حس دلتنگی ایام گذشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Te amor در اسپانیایی یعنی دوستت دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با سلام علاوه بر نظرات دوستان، این جمله اینگونه نیز تعبیر میشود: توخودت نگه دار، برای کسی بازگو نکن، پیشت راز باشه، مخفی تو دلت باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Early زود Lateدیر I am an early bird من سحر خیزم، من زود از خواب بلند میشم، مرغ سحرم He is a night owl او جغد شبه، او تا دیر هنگام بیداراست، شب دراز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کشیدگی ( در ارتوپدی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Crawl, move smoothly خزیدن، به آرامی حرکت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

It is a magnificent architecture این یک معماری مجلل/باشکوه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

advertisements or information that a company sends to many people at one time by post ارسال گروهی پیامک، اطلاعات، یا آگهی بازرگانی به عموم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Is that right you eat raw fish for your lunch ? این درسته که شما برای نهار ماهی خام/نپخته میخورید؟😳

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رباطهای زانو Anterior Cruciate Ligament ( ACL ) رباط صلیبی قدامی Posterior Cruciate Ligament ( PCL ) رباط صلیبی خلفی Medial Collateral Ligament ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رباطهای زانو Anterior Cruciate Ligament ( ACL ) رباط صلیبی قدامی Posterior Cruciate Ligament ( PCL ) رباط صلیبی خلفی Medial Collateral Ligament ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تلاش کردن، تقلا کردن؛ کشمکش نبرد، تلاش کردن، مبارزه کردن، ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست و پا کردن، منازعه، کشمکش، تنازع، قانون فقه: مجاهدت، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گلوله توپ، فشنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

As you are well aware همانطور که مستحضرید همانگونه که استحضار دارید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با الگو نقشه روی انداختن، شابلون، استنسیل کردن، علوم مهندسی: الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Do not split hairs Don't split hairs گیر نده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Don't split hairs

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Convexمحدب، برآمده، برجسته Concave مقعر، تو رفته، فرو رفته، گود،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

با سلام و ادب بعضی دوستان کم لطفی میکنند فقط پیشنهادات تک کلمه ای میدن که قاعدتا خود فرهنگ آبادیس آنها را عنوان نموده، اینگونه افراد برای جمع کردن لا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Correct alignment دارای تقارن و توازن درست Malalignment دارای عدم تقارن و توازن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Intra articular داخل مفصلی Extra articularخارج مفصلی در علم پزشکی ( ارتوپدی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Close friendدوست نزدیک Bosom friend دوست جون جونی, همدم Intimate friend دوست محرم و صمیمی و خودمانی Boom boom friend, boom coon friend دوست گرمابه گل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

He is lack of mind طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

A friend in need is a friend indeed دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

I need you by my side میخوام کنارم باشی ، تورو کنارم میخوام، میخوام که بامن باشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Hit the road بزن به جاده، بزنیم به جاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

The market fell بازار کساد شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

He is a marked man اون گاو پیشونی سفیده، خیلی تابیله یارو، خیلی تابلو هستش، اون ضابلو ( ضایع تابلو ) هستش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

The market rose بازار رونق گرفت The market is dull بازار کساده، بازار رونقی /تعریفی ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نمره نشان کردن، مارک ( واحد پول کشور آلمان ) ، نشانه کردن، علامت گذاری کردن، نشانه هدف، نمره گذاری کردن، نمره، نشانه، نشان، هدف، پایه، نقطه، درجه، مر ...