پیشنهاد‌های دکتر رسولی (١,٦٦٣)

بازدید
٣,٨٣٧
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پرهیزکار مقدس، منزه و پاکدامن، وقف شده، قانون فقه: قدوس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ابزار قلم تراش، افزار، اسباب، آلت دست، دارای ابزار کردن، به صورت ابزار درآوردن، شکل دادن، مجهز کردن، علوم مهندسی: ابزار کار، کامپیوتر: وسیله، عمران: ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سازدهنی، الت موسیقی شبیه سنتور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

I am carrying you in my heart تو در قلب من هستی، تو را در دل دارم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

رویان، جنین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

موی دماغ، آدم آویزون، کنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تراکم معدنی استخوان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

با سلام عرض ادب و احترام خدمت اساتید و بزرگواران پارسی دوست خانم نازیلا و کوه پیمان و بقیه عزیزان اینکه من جنگ ندارم ، واژگان شما بسیار غنی و قشنگ و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ریختن، سرازیر کردن جاری شدن یا ساختن، تراوش بوسیله ریزش، مقدار ریزش چیزی، ریزش بلا انقطاع و مسلسل، روان ساختن، پاشیدن، افشاندن، جاری شدن، باریدن، علو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

مفهوم تصور کلی، راه کار، تدبیر، روش اجرای یک چیز، چکیده، فکر، عقیده، روانشناسی: مفهوم، علوم نظامی: خلاصه خط مشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خراب، از کار افتاده، بدرد نخور، زوار در رفته، خارج از سرویس،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بلندی ( از سطح دریا ) ، ارتفاع از سطح دریا، فرازا، بلندی، ارتفاع، فراز، منتها درجه، مقام رفیع، منزلت، علوم مهندسی: بلندی، عمران: بلندی از سطح دریا، م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

وصول کردن، خالص، پاک ، تخلیه جمع کردن، خالی کردن آشکار، زلال، صریح، شفاف، زدودن، ترخیص کردن، روشن کردن، واضح کردن، توضیح دادن، صاف کردن، تبرئه کردن، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تشک ، رختخواب یا زیرانداز خواب که خصوصا در کشور ژاپن استفاده میشود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تنگ ، سفت، محکم، کیپ، مانع دخول هوا یا آب یا چیز دیگر، خسیس، کساد، علوم مهندسی: مانع دخول هوا یا آب، بازرگانی: محکم، ورزش: تنگنا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

profanation, blasphemy, sacrilege, violation بی حرمتی، هتک حرمت، بی حیثیت کردن، بی احترامی، تجاوز کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

معذب ، خامکار، زشت، بی لطافت، ناشی، سرهم بند، غیر استادانه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، مربوط به پدر و مادر یا به قول دوستان اساتید پاسدار پارسی: پرمارال

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن، خیانت، renegade, apostate, defector, recreant, runagate, tergiversator, t ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن، خیانت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن دشمن، بازرگانی: نپذیرفتن، علوم نظامی: دور کردن دشمن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

سن؛ پیر شدن خستگی، کهنه کردن، سرد و سخت کردن فولاد، عمر، پیری، سن بلوغ، دوره، عصر، پیرنما کردن، کهنه شدن، علوم مهندسی: شکستن جسم با فشارهای مکرر، قان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به معنای کلیتوریس یا زبانک روی نقطه فوقانی آلت تناسلی زنان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خطاب به خانم بزرگسال مثلا سرکار عالی، سرکار علیه، سرکار خانم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اصطلاحی در علم ارتوپدی به معنای برش و برداشتن منیسک های زانو که بین استخوان فمور و تیبیا وجود دارد و جنسی مانند لاستیک دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اسم، نام بردن، به نام صداکردن نام و شهرت، نامیدن، نام دادن، مشهور، نامدار، کامپیوتر: نام، قانون فقه: نام، ذکر کردن، بازرگانی: نام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

احساس درد و ناراحتی کردن، از چیزی رنج بردن زحمت، زیان دیدن، تحمل کردن، کشیدن، تن در دادن، رنج بردن، قانون فقه: تحمل کردن، علوم نظامی: تلفات دیدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کاغذ در کاغذ پیچیدن، روی کاغذ آوردن، اوراق بهادار، سفته، برات، ورقه مشخصات کشتی، روزنامه، مقاله، جواز، پروانه، ورقه، ورق کاغذ، ( بصورت جمع ) اوراق، ر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فراوانی، وفور، اسراف کردن، ولخرجی کردن، افراط کردن، بریز و بپاش راه انداختن، ریخت و پاش کردن، مثل ریگ بیابان پول خرج کردن،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی، چند رگه، پولیمری، بسپاری، چند قسمی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوم تالی، نفر بعد از سر گروه، دومی، ثانی، دومین بار، ثانوی، مجدد، ثانیه، پشتیبان، کمک، لحظه، درجه دوم بودن، دوم شدن، پشتیبانی کردن، تایید کردن، کامپی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

شبکه اینترانت و محلی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

درون ایالتی، داخل کشوری ، درون کشوری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تعجب کردن؛ شگفتی غافلگیری، غافلگیر شدن، تعجب، شگفت، حیرت، متعجب ساختن، غافلگیر کردن، روانشناسی: شگفتی، علوم نظامی: متعجب کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

قرار دادن یک بازیگر یا بیشتر پشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف ( فوتبال امریکایی ) ، توده اجر، دودکش ناو، چاتمه کردن تفنگ، جمع اوری و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نقطه دوران، نقطه اتکاء، شاهین ترازو، اهرم، دارای نقطه اتکاء کردن، تکیه گاه ساختن پایه دار کردن، علوم مهندسی: نقطه اتکاء، روانشناسی: تکیه گاه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن دشمن، بازرگانی: نپذیرفتن، علوم نظامی: دور کردن دشمن deny, decline, disallow, exclude, renounce, repudiate, veto - ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وازدنی، رد کردنی، سزاوار رد کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

شاه تخته، زورق، کشتی حمال، ناو، نجوم: جوء جوء carina ( car ) : حمال، علوم دریایی: حمال کشتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نظر، عقیده نظریه، رای، اندیشه، فکر، گمان، قانون فقه: نظر، فکر، روانشناسی: نظر belief, assessment, feeling, idea, impression, judgment, point of view, ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، مربوط به پدر و مادر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رسمی قانونی، صوری، دارای فکر، مقید به آداب و رسوم اداری، تفصیلی، عارضی، لباس رسمی شب، قرار دادی، قانون فقه: صوری، روانشناسی: رسمی، بازرگانی: صوری، عل ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

قطار؛ آموزش دادن، آموزش دیدن ترن، دنباله، رشته، نظم، ترتیب، سلسله وقایع توالی، مسیر جریان کار، کاروان، تربیت کردن، پروردن، ورزیدن، فرهیختن، ورزش کردن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اطلاعی، متضمن، اگاهی informative, educational, educative, informatory, instructional, instructive

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گرفتگی عضله، چنگه، چنگوک، گرفتگی عضلات، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، دردشکم، محدودکننده، حصار، سیخدار کردن، محدود کردن، درقید گذاشتن، جاتنگ کردن، م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

دقیقه ، لحظه، دم، آن، بسیار خرد، ریز، جزئی، کوچک، یادداشت، ( بصورت جمع ) گزارش وقایع، خلاصه مذاکرات، خلاصه ساختن، صورت جلسه نوشتن، پیش نویس، نجوم: دق ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

مسیر، دویدن، مسابقه دادن، به سرعت رفتن، نژاد، نسل، تبار، طایفه، قوم، طبقه، جدار، گردش، دوران، قاب ( یاتاقان ) ، آبراهه، جوی، ریل لغزنده، اسب دوانی، س ...