پیشنهادهای دکترحامد رسولی (١,٦٧١)
احمقانه پوچ، ناپسند، یاوه، مزخرف، بی معنی، نامعقول، عبث، مضحک، بیهوده، بیخود، چرت و پرت، مسخره
انتزاعی ( یک نوع سبک هنری ) ، تجریدی، مطلق ( عدد ) ربودن، بردن، کش رفتن، خلاصه کردن، چکیده کردن، جداکردن، تجزیه کردن، جوهرگرفتن از، عاری ازکیفیات وا ...
شتاب گرفتن، شتاباندن، تسریع کردن، تند کردن، شتاب دادن، بر سرعت ( چیزی ) افزودن، سرعت دادن، سرعت گرفتن، تندتر شدن
دسر، پس غذا، میوه ژله بستنی یا شیرینی پس از غذای اصلی
مسیر تراشنده، نزدیک به زمین، تیر تراش، تغذیه کردن از، چریدن، خراش، خراشیدن، گله چراندن، علوم نظامی: زمین، اتش تراش
ناجنبی، غیر جنبی، فلج موقت اعضا بدن
مرض همه گیر دامها، امراض فصلی و ناحیه ای دامها
بی احتیاط بی پروا، بی بیاک، بی ملاحظه، بی اعتنا
پرهیزکار مقدس، منزه و پاکدامن، وقف شده، قانون فقه: قدوس
ابزار قلم تراش، افزار، اسباب، آلت دست، دارای ابزار کردن، به صورت ابزار درآوردن، شکل دادن، مجهز کردن، علوم مهندسی: ابزار کار، کامپیوتر: وسیله، عمران: ...
سازدهنی، الت موسیقی شبیه سنتور
I am carrying you in my heart تو در قلب من هستی، تو را در دل دارم
رویان، جنین
موی دماغ، آدم آویزون، کنه
تراکم معدنی استخوان
با سلام عرض ادب و احترام خدمت اساتید و بزرگواران پارسی دوست خانم نازیلا و کوه پیمان و بقیه عزیزان اینکه من جنگ ندارم ، واژگان شما بسیار غنی و قشنگ و ...
ریختن، سرازیر کردن جاری شدن یا ساختن، تراوش بوسیله ریزش، مقدار ریزش چیزی، ریزش بلا انقطاع و مسلسل، روان ساختن، پاشیدن، افشاندن، جاری شدن، باریدن، علو ...
مفهوم تصور کلی، راه کار، تدبیر، روش اجرای یک چیز، چکیده، فکر، عقیده، روانشناسی: مفهوم، علوم نظامی: خلاصه خط مشی
خراب، از کار افتاده، بدرد نخور، زوار در رفته، خارج از سرویس،
بلندی ( از سطح دریا ) ، ارتفاع از سطح دریا، فرازا، بلندی، ارتفاع، فراز، منتها درجه، مقام رفیع، منزلت، علوم مهندسی: بلندی، عمران: بلندی از سطح دریا، م ...
وصول کردن، خالص، پاک ، تخلیه جمع کردن، خالی کردن آشکار، زلال، صریح، شفاف، زدودن، ترخیص کردن، روشن کردن، واضح کردن، توضیح دادن، صاف کردن، تبرئه کردن، ...
تشک ، رختخواب یا زیرانداز خواب که خصوصا در کشور ژاپن استفاده میشود
تنگ ، سفت، محکم، کیپ، مانع دخول هوا یا آب یا چیز دیگر، خسیس، کساد، علوم مهندسی: مانع دخول هوا یا آب، بازرگانی: محکم، ورزش: تنگنا
profanation, blasphemy, sacrilege, violation بی حرمتی، هتک حرمت، بی حیثیت کردن، بی احترامی، تجاوز کردن
معذب ، خامکار، زشت، بی لطافت، ناشی، سرهم بند، غیر استادانه
مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، مربوط به پدر و مادر یا به قول دوستان اساتید پاسدار پارسی: پرمارال
موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن
موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن، خیانت، renegade, apostate, defector, recreant, runagate, tergiversator, t ...
موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن، خیانت
رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن دشمن، بازرگانی: نپذیرفتن، علوم نظامی: دور کردن دشمن
سن؛ پیر شدن خستگی، کهنه کردن، سرد و سخت کردن فولاد، عمر، پیری، سن بلوغ، دوره، عصر، پیرنما کردن، کهنه شدن، علوم مهندسی: شکستن جسم با فشارهای مکرر، قان ...
به معنای کلیتوریس یا زبانک روی نقطه فوقانی آلت تناسلی زنان
خطاب به خانم بزرگسال مثلا سرکار عالی، سرکار علیه، سرکار خانم
اصطلاحی در علم ارتوپدی به معنای برش و برداشتن منیسک های زانو که بین استخوان فمور و تیبیا وجود دارد و جنسی مانند لاستیک دارد
اسم، نام بردن، به نام صداکردن نام و شهرت، نامیدن، نام دادن، مشهور، نامدار، کامپیوتر: نام، قانون فقه: نام، ذکر کردن، بازرگانی: نام
احساس درد و ناراحتی کردن، از چیزی رنج بردن زحمت، زیان دیدن، تحمل کردن، کشیدن، تن در دادن، رنج بردن، قانون فقه: تحمل کردن، علوم نظامی: تلفات دیدن
کاغذ در کاغذ پیچیدن، روی کاغذ آوردن، اوراق بهادار، سفته، برات، ورقه مشخصات کشتی، روزنامه، مقاله، جواز، پروانه، ورقه، ورق کاغذ، ( بصورت جمع ) اوراق، ر ...
فراوانی، وفور، اسراف کردن، ولخرجی کردن، افراط کردن، بریز و بپاش راه انداختن، ریخت و پاش کردن، مثل ریگ بیابان پول خرج کردن،
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی، چند رگه، پولیمری، بسپاری، چند قسمی
دوم تالی، نفر بعد از سر گروه، دومی، ثانی، دومین بار، ثانوی، مجدد، ثانیه، پشتیبان، کمک، لحظه، درجه دوم بودن، دوم شدن، پشتیبانی کردن، تایید کردن، کامپی ...
شبکه اینترانت و محلی
درون ایالتی، داخل کشوری ، درون کشوری
تعجب کردن؛ شگفتی غافلگیری، غافلگیر شدن، تعجب، شگفت، حیرت، متعجب ساختن، غافلگیر کردن، روانشناسی: شگفتی، علوم نظامی: متعجب کردن
قرار دادن یک بازیگر یا بیشتر پشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف ( فوتبال امریکایی ) ، توده اجر، دودکش ناو، چاتمه کردن تفنگ، جمع اوری و ...
نقطه دوران، نقطه اتکاء، شاهین ترازو، اهرم، دارای نقطه اتکاء کردن، تکیه گاه ساختن پایه دار کردن، علوم مهندسی: نقطه اتکاء، روانشناسی: تکیه گاه
رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن دشمن، بازرگانی: نپذیرفتن، علوم نظامی: دور کردن دشمن deny, decline, disallow, exclude, renounce, repudiate, veto - ...
وازدنی، رد کردنی، سزاوار رد کردن
شاه تخته، زورق، کشتی حمال، ناو، نجوم: جوء جوء carina ( car ) : حمال، علوم دریایی: حمال کشتی