پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٧١)

بازدید
٥,١٤١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

احمقانه پوچ، ناپسند، یاوه، مزخرف، بی معنی، نامعقول، عبث، مضحک، بیهوده، بیخود، چرت و پرت، مسخره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

انتزاعی ( یک نوع سبک هنری ) ، تجریدی، مطلق ( عدد ) ربودن، بردن، کش رفتن، خلاصه کردن، چکیده کردن، جداکردن، تجزیه کردن، جوهرگرفتن از، عاری ازکیفیات وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

شتاب گرفتن، شتاباندن، تسریع کردن، تند کردن، شتاب دادن، بر سرعت ( چیزی ) افزودن، سرعت دادن، سرعت گرفتن، تندتر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دسر، پس غذا، میوه ژله بستنی یا شیرینی پس از غذای اصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مسیر تراشنده، نزدیک به زمین، تیر تراش، تغذیه کردن از، چریدن، خراش، خراشیدن، گله چراندن، علوم نظامی: زمین، اتش تراش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناجنبی، غیر جنبی، فلج موقت اعضا بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرض همه گیر دامها، امراض فصلی و ناحیه ای دامها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی احتیاط بی پروا، بی بیاک، بی ملاحظه، بی اعتنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرهیزکار مقدس، منزه و پاکدامن، وقف شده، قانون فقه: قدوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ابزار قلم تراش، افزار، اسباب، آلت دست، دارای ابزار کردن، به صورت ابزار درآوردن، شکل دادن، مجهز کردن، علوم مهندسی: ابزار کار، کامپیوتر: وسیله، عمران: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سازدهنی، الت موسیقی شبیه سنتور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

I am carrying you in my heart تو در قلب من هستی، تو را در دل دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رویان، جنین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

موی دماغ، آدم آویزون، کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تراکم معدنی استخوان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با سلام عرض ادب و احترام خدمت اساتید و بزرگواران پارسی دوست خانم نازیلا و کوه پیمان و بقیه عزیزان اینکه من جنگ ندارم ، واژگان شما بسیار غنی و قشنگ و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

ریختن، سرازیر کردن جاری شدن یا ساختن، تراوش بوسیله ریزش، مقدار ریزش چیزی، ریزش بلا انقطاع و مسلسل، روان ساختن، پاشیدن، افشاندن، جاری شدن، باریدن، علو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مفهوم تصور کلی، راه کار، تدبیر، روش اجرای یک چیز، چکیده، فکر، عقیده، روانشناسی: مفهوم، علوم نظامی: خلاصه خط مشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خراب، از کار افتاده، بدرد نخور، زوار در رفته، خارج از سرویس،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بلندی ( از سطح دریا ) ، ارتفاع از سطح دریا، فرازا، بلندی، ارتفاع، فراز، منتها درجه، مقام رفیع، منزلت، علوم مهندسی: بلندی، عمران: بلندی از سطح دریا، م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

وصول کردن، خالص، پاک ، تخلیه جمع کردن، خالی کردن آشکار، زلال، صریح، شفاف، زدودن، ترخیص کردن، روشن کردن، واضح کردن، توضیح دادن، صاف کردن، تبرئه کردن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تشک ، رختخواب یا زیرانداز خواب که خصوصا در کشور ژاپن استفاده میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تنگ ، سفت، محکم، کیپ، مانع دخول هوا یا آب یا چیز دیگر، خسیس، کساد، علوم مهندسی: مانع دخول هوا یا آب، بازرگانی: محکم، ورزش: تنگنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

profanation, blasphemy, sacrilege, violation بی حرمتی، هتک حرمت، بی حیثیت کردن، بی احترامی، تجاوز کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

معذب ، خامکار، زشت، بی لطافت، ناشی، سرهم بند، غیر استادانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، مربوط به پدر و مادر یا به قول دوستان اساتید پاسدار پارسی: پرمارال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن، خیانت، renegade, apostate, defector, recreant, runagate, tergiversator, t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت، موش گرفتن، کشتن، دسته خود را ترک کردن، خیانت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن دشمن، بازرگانی: نپذیرفتن، علوم نظامی: دور کردن دشمن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سن؛ پیر شدن خستگی، کهنه کردن، سرد و سخت کردن فولاد، عمر، پیری، سن بلوغ، دوره، عصر، پیرنما کردن، کهنه شدن، علوم مهندسی: شکستن جسم با فشارهای مکرر، قان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنای کلیتوریس یا زبانک روی نقطه فوقانی آلت تناسلی زنان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خطاب به خانم بزرگسال مثلا سرکار عالی، سرکار علیه، سرکار خانم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اصطلاحی در علم ارتوپدی به معنای برش و برداشتن منیسک های زانو که بین استخوان فمور و تیبیا وجود دارد و جنسی مانند لاستیک دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم، نام بردن، به نام صداکردن نام و شهرت، نامیدن، نام دادن، مشهور، نامدار، کامپیوتر: نام، قانون فقه: نام، ذکر کردن، بازرگانی: نام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

احساس درد و ناراحتی کردن، از چیزی رنج بردن زحمت، زیان دیدن، تحمل کردن، کشیدن، تن در دادن، رنج بردن، قانون فقه: تحمل کردن، علوم نظامی: تلفات دیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاغذ در کاغذ پیچیدن، روی کاغذ آوردن، اوراق بهادار، سفته، برات، ورقه مشخصات کشتی، روزنامه، مقاله، جواز، پروانه، ورقه، ورق کاغذ، ( بصورت جمع ) اوراق، ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فراوانی، وفور، اسراف کردن، ولخرجی کردن، افراط کردن، بریز و بپاش راه انداختن، ریخت و پاش کردن، مثل ریگ بیابان پول خرج کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی، چند رگه، پولیمری، بسپاری، چند قسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوم تالی، نفر بعد از سر گروه، دومی، ثانی، دومین بار، ثانوی، مجدد، ثانیه، پشتیبان، کمک، لحظه، درجه دوم بودن، دوم شدن، پشتیبانی کردن، تایید کردن، کامپی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

شبکه اینترانت و محلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

درون ایالتی، داخل کشوری ، درون کشوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تعجب کردن؛ شگفتی غافلگیری، غافلگیر شدن، تعجب، شگفت، حیرت، متعجب ساختن، غافلگیر کردن، روانشناسی: شگفتی، علوم نظامی: متعجب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قرار دادن یک بازیگر یا بیشتر پشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف ( فوتبال امریکایی ) ، توده اجر، دودکش ناو، چاتمه کردن تفنگ، جمع اوری و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقطه دوران، نقطه اتکاء، شاهین ترازو، اهرم، دارای نقطه اتکاء کردن، تکیه گاه ساختن پایه دار کردن، علوم مهندسی: نقطه اتکاء، روانشناسی: تکیه گاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن دشمن، بازرگانی: نپذیرفتن، علوم نظامی: دور کردن دشمن deny, decline, disallow, exclude, renounce, repudiate, veto - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

وازدنی، رد کردنی، سزاوار رد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

شاه تخته، زورق، کشتی حمال، ناو، نجوم: جوء جوء carina ( car ) : حمال، علوم دریایی: حمال کشتی