پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٧١)

بازدید
٥,١٥٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نظر، عقیده نظریه، رای، اندیشه، فکر، گمان، قانون فقه: نظر، فکر، روانشناسی: نظر belief, assessment, feeling, idea, impression, judgment, point of view, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، مربوط به پدر و مادر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رسمی قانونی، صوری، دارای فکر، مقید به آداب و رسوم اداری، تفصیلی، عارضی، لباس رسمی شب، قرار دادی، قانون فقه: صوری، روانشناسی: رسمی، بازرگانی: صوری، عل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قطار؛ آموزش دادن، آموزش دیدن ترن، دنباله، رشته، نظم، ترتیب، سلسله وقایع توالی، مسیر جریان کار، کاروان، تربیت کردن، پروردن، ورزیدن، فرهیختن، ورزش کردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اطلاعی، متضمن، اگاهی informative, educational, educative, informatory, instructional, instructive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

گرفتگی عضله، چنگه، چنگوک، گرفتگی عضلات، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، دردشکم، محدودکننده، حصار، سیخدار کردن، محدود کردن، درقید گذاشتن، جاتنگ کردن، م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

دقیقه ، لحظه، دم، آن، بسیار خرد، ریز، جزئی، کوچک، یادداشت، ( بصورت جمع ) گزارش وقایع، خلاصه مذاکرات، خلاصه ساختن، صورت جلسه نوشتن، پیش نویس، نجوم: دق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مسیر، دویدن، مسابقه دادن، به سرعت رفتن، نژاد، نسل، تبار، طایفه، قوم، طبقه، جدار، گردش، دوران، قاب ( یاتاقان ) ، آبراهه، جوی، ریل لغزنده، اسب دوانی، س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیشگویی کردن، ازپیش اگاهی دادن، از پیش خبر دادن، نبوت کردن predict, forecast, forewarn, presage, prognosticate, prophesy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیش نویس کردن، طرح اولیه را نوشتن؛ پیش نویس، طرح اولیه حواله، برات کشی، پیش نویس، برگزینی، انتخاب، چرک نویس، طرح کردن، آماده کردن، از بشکه ریختن، سفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رابطه ( جدی ) با کسی خویشاوندی، نسب، رابطه، ارتباط، خویشی، وابستگی، نسبت، قانون فقه: قرابت، روانشناسی: رابطه، بازرگانی: بستگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

قضاوت، داوری، احقاق حق، حکم ورشکستگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

استقرار یکانها و اماد در منطقه، تنظیم محل ناوها، ارایش گرفتن، ارایشات گسترش، صورت بندی، وضع گسترش موضع گرفتن، تغییر مکان، امادگی، خلق، وضع، خواست، حا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج در دندانپزشکی و املای این لغت Orthodontics میباشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رشد انفجاری، شکوفه کردن، گل دادنی، بکمال وزیبایی رسیدن، معماری: شمشه، زیست شناسی: شکوفندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

آدم سیار، ساکن موقتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهاجر ( معنی عام: انسان، حیوانات و . . . ) کوچنده، کوچ کننده، سیار، جانور مهاجر، کوچگر، روانشناسی: مهاجر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Comprehend دریافتن، درک کردن، فهمیدن، فرا گرفتن، روانشناسی: فهمیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خون آلود به رنگ خون، خونی، قرمز، خونخوار، حسابی، خیلی زیاد، بسیار زیاد Bloody rich خرپول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هر نوع لاک پشت ابی، کبوتر قمری، لاک پشت شکار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

error, blooper, blunder, bull, bungle, fluff, lapse, mistake, slip, trip, faux pas, boo - boo, break, gaffe, impropriety, indecorum, solecism اشتباه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مدیر مدرسه رییس دانشکده یا دبیرستان، رییس موسسه، دستور دهنده، مضمون عنه، کارفرما، موکل، ارباب، عمده، رئیس، مدیر، مطلب مهم، سرمایه اصلی، مجرم اصلی، مر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

واحد قسمت، قسمتی از یک دستگاه، واحد، یکه، میزان، یگان، شمار، یک دستگاه، نفر، عدد فردی، علوم مهندسی: دستگاه، کامپیوتر: دستگاه، عمران: واحد، معماری: یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مدول، پیمون، مدل موشکی، اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری، بخش ( در برنامه ها ) ، حدود، حوزه، گنجایش، طرح، نقشه کوچک، واحد اندازه گیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دورتر، عقب تر، آن، آنها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سروش، الهام الهی، وحی، پیشگویی، دانشمند، کامپیوتر: برنامهORACLE، قانون فقه: پاسخ مبهم، روانشناسی: غیب گو مهندسی صنایع: تولید: شرکت پایه گذار پایگاه د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

archaeologist دیکته درستش این هست باستان شناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دختر جسور، دختر گستاخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

علم فرایندای زیستی، کامپیوتر: مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی ها و اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

واضح، بدیهی، مشهود ظاهری، پیدا، آشکار، ظاهر، معلوم، وارث مسلم، روانشناسی: ظاهری، علوم هوایی: ظاهری، علوم نظامی: قابل رویت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بستن مسدود کردن، محصور کردن، نزدیک بهم، نزدیک شدن به فورواردها، نزدیک به ناو، نزدیک شدن، احاطه کردن نزدیک، جای محصور، چهاردیواری، محوطه، انتها، پایان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Acquire درستش این کلمه است بدست آوردن، گرفتن تعیین، حاصل کردن، اندوختن، پیداکردن، علوم نظامی: دریافت کردن، کشف و تعیین محل هدف با رادار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

و غیره، و مانند ان، تا اخر، الی اخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پارتیزان، جنگجوی غیر نظامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جیره غذایی، ( نظ ) . جیره، مقدار جیره روزانه، خارج قسمت، سهمیه، سهم دادن، جیره بندی کردن، بازرگانی: سهمیه، علوم نظامی: جیره سربازی ration ( dense ) : ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

اختلاف، تفاوت رنگ زمینه، هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل، کنتراست، مقایسه کردن، کامپیوتر: تباین، روانشناسی: تقابل، علوم هوایی: اختل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مخابره کردن، مخابره داخلی، ارتباط داخلی، جیغ ناگهانی زدن، اعتراض کردن، غرولند کردن، صدای اردک دراوردن، قدقدکردن، جیغ، فریاد، علوم نظامی: در رهگیری هو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

زنبیل کوچک، سبد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جمع آوری کردن همگردانی کردن، توده کردن، گردآوردن، تالیف کردن، کامپیوتر: کامپایل، قانون فقه: تالیف کردن، علوم نظامی: جمع کردن زباله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا، گرمسیری، مدارراس السرطان، مدارراس الجدی حاره، گرمسیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

استخدام کردن به کار بردن، استعمال کردن، به کار گماشتن، مشغول کردن، به کار گرفتن، شغل، قانون فقه: استخدام کردن، علوم نظامی: استفاده کردن، بازرگانی: مو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فونجی، ( گ. ش ) . گیاه قارچی، قارچ، سماروغ، زیست شناسی: قارچ، علوم نظامی: بیماری قارچی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

گمراه کننده، بدخواه، کج، نادرست، خطا، فاسد، بدیمن، بدشگون، نامیمون، شیطانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

قهقرایی، به عقب، غافلگیر، ناگهان، ( اسکاتلند ) منزوی، پرت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

درخواست کردن، نیاز، احتیاج، خواستارشدن، درخواست، طلب، تقاضا کردن، نیاز، مطالبه کردن، تقاضای خرید کالا، خواست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شکست دادن غالب شدن، تپیدن، کتک زدن، چوب زدن، شلاق زدن، کوبیدن، ضرب، ضربان، نبض، قلب، تپش، ضربت موسیقی، غلبه، پیشرفت، زنش، تغییرات شدت صوت در اثر تداخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جرات بنیه، نیرو، شکنبه، ( در جمع ) دل و روده، احشاء، پر خوری، شکم گندگی، طاقت، روده در آوردن از، غارت کردن، حریصانه خوردن، زه راکت، زه، تنگه، ورزش: و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تماما در ارتباط با. . . ، کلا مرتبط با. . . . ، کلا درباره ۰۹۳۹۹۰۱۶۸۲۰ ۰۹۱۴۵۳۱۱۳۵۸ WhatsApp ، Telegram ترجمه تمام متون علمی، تخصصی، پزشکی و غیر پزش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

طرفدار جناح چپ، چپی، چپ دست ، چپ گرا