پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٧١)

بازدید
٥,٦١٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اختراع کردن . از پیش خود ساختن، ساختن، جعل کردن، چاپ زدن، تاسیس کردن، علوم مهندسی: اختراع کردن، قانون فقه: اختراع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مشاهده کردن . معاینه کردن، اظهار عقیده کردن، نظر دادن، بجا آوردن، دیدبانی کردن، رعایت کردن، مراعات کردن، ملاحظه کردن، دیدن، گفتن، برپاداشتن ( جشن و غ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

کامکار شدن، رونق یافتن، موفق شدن، کامیاب شدن، پیشرفت کردن. شکوفایی. رونق مالی . رستگاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مرور کردن، بازبینی کردن بازبینی، تجدید نظر کردن، اصلاح نمودن، دوباره چاپ کردن، حک و اصلاح کردن، بازرگانی: تجدید نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قرقره، چرخ چه، چرخک، علوم مهندسی: فلکه تسمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

ویژگی مثبت، عادت خوب فضیلت، مزیت، تقوا، پرهیزکاری، پاکدامنی، عفت، خاصیت، روانشناسی: عفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تثبیت کردن . ثابت کردن، به حالت موازنه درآوردن، پابرجا شدن، پابرجا کردن، استوار کردن، ثابت شدن، پایا ساختن، تثبیت کردن، علوم مهندسی: به حالت موازنه د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تندیس، مجسمه پیکره، هیکل، تمثال، پیکر سازی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

آزادی . اختیار، اجازه، فاعل مختاری، قانون فقه: آزادی، حریت، روانشناسی: آزادی، بازرگانی: آزادی، علوم نظامی: آزادی، علوم دریایی: مرخصی 48 ساعته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کرایه کردن . استیجار، کرایه، اجاره کردن یا دادن، اجاره بها، مال الاجاره، منافع، اجاره کردن، کرایه کردن، اجاره دادن، قانون فقه: مال الاجاره، آنچه که ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مقدور، دسترس پذیر، فراهم، قابل استفاده، سودمند، موجود، عمران: در دسترس، قانون فقه: ممکن الحصول، بازرگانی: در دسترس، علوم نظامی: در دسترس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تردستی . شعبده، حقه بازی، شیادی، چشم بندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خرید ارزان، چانه زنی در معامله مذاکره، معامله باصرفه، معامله شیرین، سودا، داد و ستد، قرارداد معامله بستن، قانون فقه: معامله، بیع و شراء، بازرگانی: مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Vizor ) افتاب گردان، لبه پیش امده کلاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گندمه، زگیل دار شدن، زگیل پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

لنگرگاه، بندرگاه، پناهگاه، پناه دادن، پناه بردن، لنگر انداختن، پروردن، معماری: بندرگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دانه گیاهان، بذر. بافت، زبری، دانه خرج، حبه، دان، تفاله حبوبات، یک گندم ( مقیاس وزن ) معادل648 0/0گرم، خرده، ذره، رنگ، خوی، حالت، بازو، شاخه، چنگال، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گله . رمه، جمعیت، گرد آمدن، جمع شدن، متحد کردن، گروه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوبیدن . بستن، محکم زدن، چتری بریدن ( گیسو ) ، صدای بلند یا محکم، چتر زلف، علوم هوایی: صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

محل اقامت، اقامتگاه، ( طب ) اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص، قانون فقه: محل اقامت نماینده دولت استعمارگر در کشور مستعمره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مقیم، ساکن . مستقر، کامپیوتر: مستقر، معماری: سکنه، قانون فقه: مقیم، نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشور مستعمره، بازرگانی: در جایی سکونت داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( طب ) روبلا، سرخجه، داروی محمره، قرمز کننده پوست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

شوخی امیخته با فریب، شوخی خرکی، مزاح، شوخ طبعی، شوخی زننده، تزئین کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گل اهک، مارن، سنگ اهک ابی ( بف ) ، مارل، پیچیدن طناب، دولابستن، اهک رس، خاک کود، باخاک اهکدار کود دادن، عمران: خاک اهک دار، معماری: سنگ اهک ابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مشورت کردن، تبادل نظر کردن هم رایزنی کردن، اعطاء کردن، مشورت کردن، مراجعه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناخوشایند ترسناک، شوم، عبوس، سخت، ظالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک اماتور کامپیوتر، لانه کردن، لانه، اشیانه ای کردن، کامپیوتر: تو در تو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

الهیات . یزدان شناسی، علم دین، حکمت الهی، خدا شناسی، روانشناسی: الهیات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تمحید، عمل، اقدام، کار، امر، ورزش، خوشی، وجد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پاس سریع و کوتاه، پرش طول با پشتک به جلو در هوا. از خود بیخود شدن، ضربت سبک وناگهانی، تلنگر زدن ( adj. ) گستاخ، جسور، پر رو، ورزش: پرش از لبه خارجی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرگ بار . کشنده، مهلک، مصیبت آمیز، وخیم، قانون فقه: مهلک، مخرب، روانشناسی: کشنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی حوصله، کسل؛ خسته کننده، کسالت آور خسته کردن، موی دماغ کسی شدن، خسته شدن، داخل را تراشیدن، سوراخ، لوله توپ، گمانه، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته تون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوجوان. بالغ. جوان . رشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

فریب دادن گول زدن، فریفتن، اغفال کردن، مغبون کردن، قانون فقه: فریب دادن، ورزش: فریب دادن حریف، علوم نظامی: فریب دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Purpose به معانی :هدف، مقصود مفاد، مفهوم، غرض، عزم، منظور، عمد، در نظر داشتن، قصد داشتن، پیشنهادکردن، نیت، قانون فقه: قصد، مقصود، روانشناسی: غایت، با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کره . روغن زرد، کره مالیدن، چاپلوسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرد، شخص انفرادی، اختصاصی، تک، منحصر به فرد، متعلق به فرد، قانون فقه: شخص، کس، روانشناسی: فردی، علوم نظامی: فردی، یک نفر سرباز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مفرد این کلمه به معانی زیر است : دزد دریایی راهزنی دریایی، کشتی دزدان دریایی، غارت، دزد ادبی، دزدی دریایی کردن، بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، حاکی از ترس، ناشی از بیم، وحشت اور، ترس اور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کیج های ستون فقرات که در اعمال اسپاین ( ستون فقرات ) بجای غضروف های بین مهره ای از بین رفته استفاده میکنند. این اعمال غالبا با ۴ پیچ ۶ یا ۸ پیچ در کم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کیج های گردنی متخلخل این نوع کیج ها را در گردن بجای غضروفهای از بین رفته میگذارند. در گردن هفت مهره C1_ C7 وجود دارد که غالبا مهره های C4. C5. C6 درگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خشک کننده. خشک شونده. خشک نمودن. خشک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خرید کردن؛ فروشگاه دکان، کارگاه، تعمیرگاه، فروشگاه، خرید کردن، مغازه گردی کردن، دکه، علوم مهندسی: کارخانه، قانون فقه: خرید کردن، بازرگانی: فروشگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سفیدگری. پرداخت. رنگ بری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قلمه، شمشال، چوب هیزم، مسکن عده ها، اسکان عده ها، محل و شغل سازمانی، پذیرفتن یا نام نویسی در هتل، اسکان دادن، ورقه جیره، یادداشت مختصر، پروانه، ورقه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تعلیق آویزان کردن، معلق کردن، تعلیق، دستگاه تعلیق، توقف، وقفه، تعطیل، ایست، بی تکلیفی، آویزان، آویزانی، آویزش، علوم مهندسی: آویزش، عمران: آویز، معمار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هرچیزی بشکل مکعب، بشکل مکعب دراوردن، بقوه سه رسیدن، توان سوم، معماری: مکعب، شیمی: مکعب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شکوفه کردن. شکوفه دادن. رشد انفجاری و در معماری به معنای شمشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کامپیوتر: یک فرایند ارتباطات که تعیین می کند کدام گروه از بیتها تشکیل یک کاراکتر را می دهد و کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش می دهد، معماری: قاب ...