پاسخ‌های محمد فروزانی (٢,٢١٩)

بازدید
٣,٦٥٥
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٦ بازدید

You’re lying through your teeth آیا اصطلاحه؟

١ سال پیش
٣ رأی

- علناً داری دروغ میگی - آشکارا داری دروغ می‌گی - روشنه که داری دروغ می‌گی - بی‌پرده داری دروغ می‌گی - به روشنی داری دروغ می‌گی - مثل سگ داری دروغ می‌گی

١ سال پیش
٣ رأی
٢ پاسخ
٩٣ بازدید

معنی این کلمه میشه پریشانی روانی( psychological distress).میشه ناامنی روانی هم معنیش کرد؟

١ سال پیش
٠ رأی

ترجمه این عبارت «پریشانی روانی» است و حالتی از رنج عاطفی که با علائم افسردگی (مانند از دست دادن علاقه، ناراحتی، ناامیدی) و اضطراب (مانند بی قراری، احساس تنش) مشخص می شود. پیشنهاد شما اشتباه نیست اگر البته روی یکی از علائم آن که اضطراب است متمرکز باشید. 

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٩٠ بازدید

بهترین ترجمه برای جمله زیر چیست؟ Books Unbanned is an idea which starts in the Brooklyn Public Library .

١ سال پیش
٠ رأی

ایده‌ی کتاب‌های نامحدود یا غیر ممنوعه در کتابخانه‌ی عمومی بروکلین شکل گرفت. * توضیح تکمیلی: در آوریل ۲۰۲۲، کتابخانه عمومی بروکلین (BPL) برنامه Books Unbanned را در پاسخ به جنبشی معرفی کرد که خواهان برداشتن محدودیت در مورد کتاب بود. این کتابخانه  کارت‌های الکترونیکی رایگان BPL را به نوجوانان و جوانان ۱۳ تا ۲۱ ساله در هر نقطه از ایالات متحده ارائه کرد.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٤ بازدید

Soichiro is always thinking of clever opportunities

١ سال پیش
١ رأی

فرصت‌هایِ - زیرکانه - هوشمندانه - استادانه - ماهرانه - خردمندانه

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٣ بازدید
١ رأی

- تا خِر خِره خوردم. - کاملاً سیرم. - خودم رو خفه کردم (از بس خوردم). - پُرَم (معده از غذا) - جا ندارم (برای بیشتر خوردن)

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٣ بازدید

And hard on the heels of that revelation

١ سال پیش
١ رأی

 عبارت hard on the heels of به معنای «خیلی زود یا سریع بعد از چیزی اتفاق افتادن» است. بنابراین ترجمه شما این است که خیلی زود و درست بعد از آن الهام یا مکاشفه اتفاق افتاد

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٢ بازدید

There's no one to desire me

١ سال پیش
١ رأی

کسی خواهانِ من نیست.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٥ بازدید

He didn’t get around to turning himself in, eithe

١ سال پیش
١ رأی

او همچنین این دور و بر نمی‌چرخه تا خودش رو تسلیم کنه.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٩٩ بازدید

draw... paint...

١ سال پیش
١ رأی

طراحی یا drawing فرآیندی است که با مداد یا خودکار انجام می شود در حالیکه نقاشی با قلم مو یا قوطی رنگ انجام می شود. البته طراحی تنها کشیدن خطوط روی کاغذ نیست بلکه به معنایِ کشیدن تصاویر یا اَشکال نیز می‌باشد.  * در صورت علاقه به اطلاعات مفصل‌تر، عکس ضمیمه شده توضیحات بیشتری را ارائه می‌دهد.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٩ بازدید
١ رأی

من معمولاً تا ساعت ۲ میرم مدرسه. البته ممکن است کسی به اشتباه ترجمه کند که «من معمولا ساعت ۲ به مدرسه می‌روم.»   بدون کلمه‌ی « تا »که ترجمه‌ی تحت‌اللفظی است. اشکال این ترجمه در این است که کلمه by در ترجمه لحاظ نشده است.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٥ بازدید

there was a painting spider

١,٠٦٥
١ سال پیش
٢ رأی

معنای تحت اللفظی این جمله این است که «یک عنکبوت نقاشی وجود داشت.» اما این ترجمه درست نیست و نکته دیگری در این جمله وجود دارد که توضیح آن در زیر می‌آید:  یکی از نمادهای اصلی عنکبوت در زبان انگلیسی ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٣٦ بازدید
٠ رأی

آنروز برای پیت یک مهمانی گرفتند (براش جشن بپا کردند یا سور و سات راه انداختند.)

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٠ بازدید

Which holiday was I curious about?

١ سال پیش
١ رأی

کدام تعطیلات برای من متفاوت (جذاب یا کمیاب) بود؟

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢١ بازدید

Turn into the spin جمله ی بالا به معنای پیچیدنه؟

١ سال پیش
١ رأی

اگر جمله امری باشد و ادامه نداشته باشد، بله، همین معنی را که گفتید می‌دهد: «به شکلِ یک پیچش دربیار» یا « بچرخونش.»

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢٤ بازدید

معنی این عبارت چیست؟ Those guys are notorious poon slayers

٣٣,٠٠٧
١ سال پیش
٢ رأی

Poon  slayer- a guy who fucks alot of hot chicks (Urban Dictionary) https://www.urbandictionary.com/define.php?term=poon slayer اونا یه مشت زنباره‌ی (خانوم باز) بد نام هستند.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٣٠ بازدید

advice  جمعش چی مشیه؟

١ سال پیش
٢ رأی

کلمه advice اسم قابل شمارش است و نمی‌توان از طریق اضافه کردن ‘s’ به انتهای این کلمه آن را جمع بست. تنها راه این است که از کلمه‌ی piece در ابتدای آن استفاده کرده و بعد برای جمع آن بگوییم: Pieces of advice

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢٦ بازدید
٢ رأی

آنها از طریق دریا برای هفته‌های متوالی از آفریقا عبور می‌کنند.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠٤ بازدید

Stories of Demkina’s diagnoses run the gamut from finding kidney stones to detecting pregnancy.

١ سال پیش
١ رأی

معادل این عبارت به فارسی خارج از این جمله،  عبارتی است مانند: - از شیر مرغ تا جان آدمیزاد - از کران تا کران - از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال - از راحت‌ترین تا نایاب‌ترین * اما در  این جمله به معنی «در برگرفتن خیلی چیزها» است.

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٩,٢٣٩ بازدید

معنی این جمله چی میشه و به چه زبانی هست؟؟ ʏᵒᵘʳ ˡⁱᶠᵉ ⁱˢⁿ'ᵗ ʸᵒᵘʳˢ ⁱᶠ ʸᵒᵘᵃˡʷᵃʸˢ ᶜᵃʳᵉ ʷʰᵃᵗ ᵒᵗʰᵉʳˢ ᵗʰⁱⁿᵏ

١٠
١ سال پیش
٠ رأی

آدمِ خودت نیستی اگه دغدغه‌ی همیشگیت این باشه که دیگرون چی فکر میکنن.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٤ بازدید

And I think that scares people so now with the marketing they call them float tanks because people think “Sensory deprivation, augh!

١ سال پیش
١ رأی

در پاسخ به سؤال شما ذکر این نکته لازم است که به نظر می‌رسد در جمله‌ی پیشنهادی برای ترجمه، از دو حوزه‌ی مطالعاتی و تخصصی متفاوت بحث می‌شود: یکی از آنها روان‌شناسی است و دیگری بازاریابی یا علم فروش و بط ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٨٧ بازدید

معنی کلمه dich و کاربردش چیه؟

١٨٢
١ سال پیش
١ رأی

این واژک در ساختارهای ترکیبی استفاده می‌شود و پیشوندی است که به معنایِ «در دو قسمت» یا «بصورت جفت» است.  واژکِ مورد نظر، در معدود اصطلاحاتِ عمدتاً فنی مانند کلمات زیر استفاده می‌شود:    Dichotic Dichogamous Dichasium Dichasial Dichastasis

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٤٣ بازدید

Young Lady, you put your hand up first.

١ سال پیش
١ رأی

خانم جوان شما اول دستهات رو بالا ببر (اشتباهت رو بپذیر).

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢,٤٣١ بازدید

فرق بین festival وceremony چیه؟

١ سال پیش
١ رأی

همان تفاوتی که ما در فارسی بین «مراسم» و «جشنواره» قائل هستیم. بیشتر مردم ceremonies را بیشتر با مراسم مذهبی سازمان یافته (مانند مراسم کلیسا) یا رویدادهای موفقیت آمیز مانند جشن فارغ التحصیلی مرتبط م ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٣١ بازدید

How can you develop that strong, powerful, enthusiastic attitude towards English

١ سال پیش
٢ رأی

چگونه می‌توانید آن گرایشِ تمجید آمیز ِ استوار  و‌ مقتدر (یا جذاب و گیرا)  نسبت به انگلیسی را توسعه دهید (یا ایجاد کنید)؟

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٥ بازدید

 Some members of the mainstream Muslim majority think Ahmadiyyas have changed a basic tenant of Islam.

١ سال پیش
١ رأی

اگر چه این لغت به معنای مستأجر ، استیجار و حتی تصرف هست ولی در اینجا نزدیک‌ترین معنا، مالکیت (موقت) است.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٣٦ بازدید

در سه تا جمله ی زیر چه تفاوتی داشته که استفاده شده؟ I turn on the radio to hear the news. Then, I listen to some songs. Marco listen to the news  

١ سال پیش
١ رأی

تفاوت این دو کلمه مانند تفاوت بین «شنیدن» و «گوش دادن» است. زمانی که ما چیزی را می‌شنویم hear در حقیقت آن صدا به گوشمان می‌رسد بدون اینکه توجهی به مطلب داشته باشیم.‌ بهمین دلیل در جمله اول شما، فرد مو ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١١٠ بازدید

معادل فارسی اصطلاح   "Absence makes the heart grow fonder."  چی میشه ؟

٣,٤٨٦
١ سال پیش
٢ رأی

- دوری و دوستی - هر چه دورتر عزیزتر

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٨٤ بازدید

slobby معنیش چی میشه؟

١ سال پیش
١ رأی

دارای خصوصیات یک slob بودن: فردی شلخته، غیرجذاب و تنبل

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩٨ بازدید
٢ رأی

لطفاً متن بیشتری ارائه دهید تا ترجمه نامناسبی از جمله شما نشود. کلمه taste بسته به کاربرد آن دارای معانی زیر است: لب چش کردن، مزه کردن، (کمی) خوردن، نوشیدن، (برای نخستین بار) تجربه کردن، مزه‌ی بخصوص ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩٨ بازدید

in them to begin with

١ سال پیش
١ رأی

پاسخ به سؤال شما نیاز به متن بیشتر دارد. 

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩٢ بازدید

With nothing left to give, the king could only think of one thing to help protecthis people.

١ سال پیش
٢ رأی

پادشاه، در حالیکه دیگر چیزی برای بخشیدن نداشت، برای کمک به محافظت از مردمش، تنها می توانست به یک چیز فکر کند.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٦ بازدید

route... trail...

١,٠٧٦
١ سال پیش
٢ رأی

زمانی که ما از یک راهِ فیزیکی صحبت می‌کنیم که در آن حرکت کرده یا قدم می‌زنیم، از کلمه trail که در حقیقت همان path هست استفاده می‌کنیم در حالیکه کلمه‌ی route یا «مسیر،» کلی‌تر است و شامل موارد انتزاعی نیز می‌شود مثل «مسیر زندگی» یا مسیر و راه پیشرفت.»

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٨٣ بازدید

I’ve been livin’ in the future Hopin’ I might see you sooner I want you, riding shotgun I knew when I got one right

١ سال پیش
٢ رأی

این عبارت برای توصیف محافظی استفاده می‌شود که در کنار یک راننده کالسکه-سوار می‌نشیند و  معمولاً به یک تفنگ ساچمه‌ای به نام تفنگ مربی مسلح است تا راهزنان یا بومیان آمریکایی متخاصم را دفع کند. در ا ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١١٦ بازدید

ghost بهترین ترجمه چی میتونه باشه؟

١,٠٦٥
١ سال پیش
٤ رأی

- شبح - روح - خیال - تجسم روح - ظاهر فریبنده - آیکنِ غیر فعال - لکه - تصویر ثانویه روی صفحه‌ی تلویزیون  - روان - روح شخص مرده (که بر زندگان مثل یک سایه‌ی ترسناک ظاهر می شود) - اثر - سایه - کمترین نشانه - خاطره ی ترسناک و مکرر

١ سال پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
١٢٤ بازدید

ترجمه جمله Relax Hank . We're off the clock چی میشه ؟

١ سال پیش
١ رأی

- خونسرد باش هنک. ما سر ِ کار نیستیم. - بیخیال شو هنک، ما خارج از ساعت اداری هستیم. - آروم بگیر هنک، ما در حال انجام وظیفه نیستیم. - وِلکُن هنک، ما در محل کار نیستیم.

١ سال پیش
١ رأی
٤ پاسخ
١١٣ بازدید

According to other research results, there is a positive relationship between religiosity and marital child bearing among Muslims

١ سال پیش
١ رأی

نتیجه‌ی تحقیقات دیگر دالِ بر این است که یک رابطه‌ی مثبت بین دینداری و فرزندآوری مشروع (زناشویی یا زایمان از طریق نکاح) وجود دارد.

١ سال پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٢٥ بازدید

It is a decades-old insight from a study...

١ سال پیش
١ رأی

لطفا متن را کامل‌تر کنید تا ترجمه‌ی ناقصی مثل عبارت زیر داده نشود: این بینشِ چند دهه‌ای از یک مطالعه است ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٥٢٩ بازدید

ترجمه ی خوب برای اصطلاح   " "One man's trash is another man's treasure.""

١ سال پیش
٣ رأی

ترجه‌ی فارسی این جمله، ترکیب زیبایی نیست به دلیل اینکه ما در فارسی نمی‌گوییم آشغال‌های یک نفر گنج دیگری است. بنابراین معادل فارسی که نزدیک‌ترین به این جمله انگلیسی است عبارت زیر  است. علف باید به دهن بزی شیرین بیاد.

١ سال پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٢٨٣ بازدید

وقت سر خاروندن ندارم

١ سال پیش
٤ رأی

I'm tied up. I have a lot on my plate. I'm juggling a lot right now. I don't have the bandwidth. I'm spread pretty thin. I'm swamped. I'm buried in work. Things are really hectic. Too busy to sit down.  

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ٦ پاسخ
٢٠٢ بازدید

I have to go now

١ سال پیش
٣ رأی

-ومن الان باید برم. - من الان مجبورم برم. - اکنون چاره‌ای بجز رفتن ندارم. -الان راهی جز رفتن ندارم. - الصّاعه ناگزیر از رفتنم. - عجالتاً ناچارم برم.

١ سال پیش