پاسخ‌های محمد فروزانی (٢,٢٨٣)

بازدید
٥,٣٢٢
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٤٥ بازدید
٢ رأی

آنها از طریق دریا برای هفته‌های متوالی از آفریقا عبور می‌کنند.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢٩ بازدید

Stories of Demkina’s diagnoses run the gamut from finding kidney stones to detecting pregnancy.

١ سال پیش
١ رأی

معادل این عبارت به فارسی خارج از این جمله،  عبارتی است مانند: - از شیر مرغ تا جان آدمیزاد - از کران تا کران - از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال - از راحت‌ترین تا نایاب‌ترین * اما در  این جمله به معنی «در برگرفتن خیلی چیزها» است.

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٠,٠١٧ بازدید

معنی این جمله چی میشه و به چه زبانی هست؟؟ ʏᵒᵘʳ ˡⁱᶠᵉ ⁱˢⁿ'ᵗ ʸᵒᵘʳˢ ⁱᶠ ʸᵒᵘᵃˡʷᵃʸˢ ᶜᵃʳᵉ ʷʰᵃᵗ ᵒᵗʰᵉʳˢ ᵗʰⁱⁿᵏ

١٠
١ سال پیش
٠ رأی

آدمِ خودت نیستی اگه دغدغه‌ی همیشگیت این باشه که دیگرون چی فکر میکنن.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٤٧ بازدید

And I think that scares people so now with the marketing they call them float tanks because people think “Sensory deprivation, augh!

١ سال پیش
١ رأی

در پاسخ به سؤال شما ذکر این نکته لازم است که به نظر می‌رسد در جمله‌ی پیشنهادی برای ترجمه، از دو حوزه‌ی مطالعاتی و تخصصی متفاوت بحث می‌شود: یکی از آنها روان‌شناسی است و دیگری بازاریابی یا علم فروش و بط ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٢٤١ بازدید

معنی کلمه dich و کاربردش چیه؟

٣٢٢
١ سال پیش
١ رأی

این واژک در ساختارهای ترکیبی استفاده می‌شود و پیشوندی است که به معنایِ «در دو قسمت» یا «بصورت جفت» است.  واژکِ مورد نظر، در معدود اصطلاحاتِ عمدتاً فنی مانند کلمات زیر استفاده می‌شود:    Dichotic Dichogamous Dichasium Dichasial Dichastasis

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٣٠٤ بازدید

Young Lady, you put your hand up first.

١ سال پیش
١ رأی

خانم جوان شما اول دستهات رو بالا ببر (اشتباهت رو بپذیر).

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٣,٥١٦ بازدید

فرق بین festival وceremony چیه؟

١ سال پیش
١ رأی

همان تفاوتی که ما در فارسی بین «مراسم» و «جشنواره» قائل هستیم. بیشتر مردم ceremonies را بیشتر با مراسم مذهبی سازمان یافته (مانند مراسم کلیسا) یا رویدادهای موفقیت آمیز مانند جشن فارغ التحصیلی مرتبط م ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٨٥ بازدید

How can you develop that strong, powerful, enthusiastic attitude towards English

١ سال پیش
٢ رأی

چگونه می‌توانید آن گرایشِ تمجید آمیز ِ استوار  و‌ مقتدر (یا جذاب و گیرا)  نسبت به انگلیسی را توسعه دهید (یا ایجاد کنید)؟

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٤٦ بازدید

 Some members of the mainstream Muslim majority think Ahmadiyyas have changed a basic tenant of Islam.

١ سال پیش
١ رأی

اگر چه این لغت به معنای مستأجر ، استیجار و حتی تصرف هست ولی در اینجا نزدیک‌ترین معنا، مالکیت (موقت) است.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
٢٠٣ بازدید

در سه تا جمله ی زیر چه تفاوتی داشته که استفاده شده؟ I turn on the radio to hear the news. Then, I listen to some songs. Marco listen to the news  

١ سال پیش
١ رأی

تفاوت این دو کلمه مانند تفاوت بین «شنیدن» و «گوش دادن» است. زمانی که ما چیزی را می‌شنویم hear در حقیقت آن صدا به گوشمان می‌رسد بدون اینکه توجهی به مطلب داشته باشیم.‌ بهمین دلیل در جمله اول شما، فرد مو ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣١ بازدید

معادل فارسی اصطلاح   "Absence makes the heart grow fonder."  چی میشه ؟

٣,٥٠٦
١ سال پیش
٢ رأی

- دوری و دوستی - هر چه دورتر عزیزتر

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٥ بازدید

slobby معنیش چی میشه؟

١ سال پیش
١ رأی

دارای خصوصیات یک slob بودن: فردی شلخته، غیرجذاب و تنبل

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢٢ بازدید
٢ رأی

لطفاً متن بیشتری ارائه دهید تا ترجمه نامناسبی از جمله شما نشود. کلمه taste بسته به کاربرد آن دارای معانی زیر است: لب چش کردن، مزه کردن، (کمی) خوردن، نوشیدن، (برای نخستین بار) تجربه کردن، مزه‌ی بخصوص ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٤١ بازدید

in them to begin with

١ سال پیش
١ رأی

پاسخ به سؤال شما نیاز به متن بیشتر دارد. 

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢١ بازدید

With nothing left to give, the king could only think of one thing to help protecthis people.

١ سال پیش
٢ رأی

پادشاه، در حالیکه دیگر چیزی برای بخشیدن نداشت، برای کمک به محافظت از مردمش، تنها می توانست به یک چیز فکر کند.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٥ بازدید

route... trail...

١,٠٧٦
١ سال پیش
٢ رأی

زمانی که ما از یک راهِ فیزیکی صحبت می‌کنیم که در آن حرکت کرده یا قدم می‌زنیم، از کلمه trail که در حقیقت همان path هست استفاده می‌کنیم در حالیکه کلمه‌ی route یا «مسیر،» کلی‌تر است و شامل موارد انتزاعی نیز می‌شود مثل «مسیر زندگی» یا مسیر و راه پیشرفت.»

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١١ بازدید

I’ve been livin’ in the future Hopin’ I might see you sooner I want you, riding shotgun I knew when I got one right

١ سال پیش
٢ رأی

این عبارت برای توصیف محافظی استفاده می‌شود که در کنار یک راننده کالسکه-سوار می‌نشیند و  معمولاً به یک تفنگ ساچمه‌ای به نام تفنگ مربی مسلح است تا راهزنان یا بومیان آمریکایی متخاصم را دفع کند. در ا ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٥٩ بازدید

ghost بهترین ترجمه چی میتونه باشه؟

١,٠٦٥
١ سال پیش
٤ رأی

- شبح - روح - خیال - تجسم روح - ظاهر فریبنده - آیکنِ غیر فعال - لکه - تصویر ثانویه روی صفحه‌ی تلویزیون  - روان - روح شخص مرده (که بر زندگان مثل یک سایه‌ی ترسناک ظاهر می شود) - اثر - سایه - کمترین نشانه - خاطره ی ترسناک و مکرر

١ سال پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
١٧٨ بازدید

ترجمه جمله Relax Hank . We're off the clock چی میشه ؟

١ سال پیش
١ رأی

- خونسرد باش هنک. ما سر ِ کار نیستیم. - بیخیال شو هنک، ما خارج از ساعت اداری هستیم. - آروم بگیر هنک، ما در حال انجام وظیفه نیستیم. - وِلکُن هنک، ما در محل کار نیستیم.

١ سال پیش
١ رأی
٤ پاسخ
١٤٧ بازدید

According to other research results, there is a positive relationship between religiosity and marital child bearing among Muslims

١ سال پیش
١ رأی

نتیجه‌ی تحقیقات دیگر دالِ بر این است که یک رابطه‌ی مثبت بین دینداری و فرزندآوری مشروع (زناشویی یا زایمان از طریق نکاح) وجود دارد.

١ سال پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٥٩ بازدید

It is a decades-old insight from a study...

١ سال پیش
١ رأی

لطفا متن را کامل‌تر کنید تا ترجمه‌ی ناقصی مثل عبارت زیر داده نشود: این بینشِ چند دهه‌ای از یک مطالعه است ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧١٤ بازدید

ترجمه ی خوب برای اصطلاح   " "One man's trash is another man's treasure.""

١ سال پیش
٣ رأی

ترجه‌ی فارسی این جمله، ترکیب زیبایی نیست به دلیل اینکه ما در فارسی نمی‌گوییم آشغال‌های یک نفر گنج دیگری است. بنابراین معادل فارسی که نزدیک‌ترین به این جمله انگلیسی است عبارت زیر  است. علف باید به دهن بزی شیرین بیاد.

١ سال پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٣٦٨ بازدید

وقت سر خاروندن ندارم

١ سال پیش
٤ رأی

I'm tied up. I have a lot on my plate. I'm juggling a lot right now. I don't have the bandwidth. I'm spread pretty thin. I'm swamped. I'm buried in work. Things are really hectic. Too busy to sit down.  

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ٦ پاسخ
٢٥٢ بازدید

I have to go now

١ سال پیش
٣ رأی

-ومن الان باید برم. - من الان مجبورم برم. - اکنون چاره‌ای بجز رفتن ندارم. -الان راهی جز رفتن ندارم. - الصّاعه ناگزیر از رفتنم. - عجالتاً ناچارم برم.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١١٤ بازدید

To engage means to use. To use, or to, it’s like turn on

١ سال پیش
١ رأی

معنای خاصی بجز «یا اینکه» نمی‌دهد. و در اینجا بعنوان فیلِر استفاده شده است.

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ٥ پاسخ
٢٧٦ بازدید

And I’ve been so caught up in my job, didn’t see what’s going on

١ سال پیش
٤ رأی

من غرق در کارم شده بودم و نمیفهمیدم دور و برم چه میگذره.

١ سال پیش
٢ رأی
١ پاسخ
١٤٦ بازدید

do i notice any patterns appearing that carried through?

١٢٢
١ سال پیش
٢ رأی

آیا ‌ الگویِ ثابتی به چشم میآید  که در سرتاسر کار قابل ملاحظه باشد؟

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٦٩ بازدید

He will be choosing the best seat ticket that’s left.

١ سال پیش
١ رأی

او بهترین بلیط را از بین صندلی‌های باقی مانده انتخاب خواهد کرد.

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٨ بازدید

there is no free exercise whatever of the judgment or of the moral sense

١ سال پیش
١ رأی

هیچ رویکرد آزادانه‌ای مبنی بر داوری کردن (دیگران) و یا در هر شکل اخلاقی (دیگر) وجود ندارد.

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٠٥ بازدید

She walked into Caesar’s Palace.

١ سال پیش
١ رأی

کلمه palace به معنی کاخ است و کلمه‌ی Caesar در حقیقت همان جولیِس سزار است که یک سال بر امپراتوری روم حکومت کرد و توسط یارانش به دلیل اینکه او را یک دیکتاتور می‌دانستند به قتل رسید. شکسپیر هم نمایشنامه‌ای با همین نام نوشته است.  پس معنی کل عبارت شما «کاخ سزار» است.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٠٩ بازدید
١ رأی

کلمه‌ی clean کلاً به معنی تمیز کردن است اما sweep به معنی تمیز کردن با استفاده از جارو است که همان جارو کردن است.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٢ بازدید
١ رأی

هوا داشت سرد می‌شد.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٧٦ بازدید

فرقشون در معنی و کاربرد چیست؟  attend tend

١ سال پیش
١ رأی

کلمه دوم می‌تواند معنای ثانویه‌ای از کلمه اول باشد. یعنی اینکه کلمه‌ی attend به معنی رفتن به جایی جهت شرکت در چیزی یا رویداد یا اتفاق خاص و یا «حضور داشتن» در آن است. اما کلمه tend به معنای «مراقبت کردن» یا «مواظبت کردن از چیزی یا کسی» است که تعریف ثانویه «حضور داشتن» است.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٥١ بازدید
١ رأی

یک راست میرم توی وان (حمام)

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٨٦ بازدید

heard of heard about بجای of میشه about به کار برد؟

١ سال پیش
١ رأی

با اینکه معنای نزدیک بهم دارند اما همچنان تفاوت‌های جزیی دارند: شنیدن در موردِ = آگاه شدن، کسب دانش در مورد کسی یا چیزی کردن شنیدن از  = در مورد آگاهی از وجود یک فرد یا یک چیز  اطلاع   ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٩ بازدید
١ رأی

در شرائط خاص به معنای عبارت زیر است: بعیده این کار رو انجام بدی.

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٦٣ بازدید

Marries  Married

١ سال پیش
١ رأی

- ازدواج می‌کند و ازدواج کرد - ازدواج می‌کند (فعل)  و مزدوج (صفت)

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢٢ بازدید

Turtle sees that Pete is way behind.He spies a diner up ahead.

١ سال پیش
١ رأی

داستان «برو پیت، برو» داستان بامزه‌ای است در مورد مسابقه یک لاکپشت و یک گربه به نام پیت. در این داستان هیچکس حاضر نمی‌شود با لاکپشت که یه ماشین مسابقه ای جدید خریده مسابقه بدهد، تا اینکه بالأخره پیت ق ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٣٢ بازدید

Since this episode is supposed to be an introduction We don’t have a lot of content to introduce here But

١ سال پیش
١ رأی

- انتظار می‌رود  - پیش بینی می‌شود - مفروض بودن - در نظر گرفته شدن - با پیش فرض اینکه - قرار است *معنی جمله: - از آنجایی که پیش بینی می‌شود این قسمت یک مقدمه باشد، در اینجا مطالب زیادی ب ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٦٣ بازدید

The devil’s in the details and the secret’s in the sauce

١ سال پیش
١ رأی

The devil’s in the details: اشاره به موضوعی مبهم یا سِرّی دارد که معمولاً بعد از پرداختن به جزئیات کشف می‌شود. به عبارت دیگر  ممکن است چیزی در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما در واقع دقت به جزئیا ...

١ سال پیش