پیشنهاد‌های مهدی نمازیان (٣,٥٧٧)

بازدید
٢,٤٩٨
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. همراه، آماده به خدمت، مددکار 2. خوش محضر، خوش برخورد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

1. در خود جا دادن، جای . . . را داشتن، ظرفیتِ . . . را داشتن؛ منزل دادن This hotel can accommodate 600 guests 2. کمک کردن به، یاری کردن 3. وفق دادن، ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. تشریف، اعطای لقب ( شوالیه ) 2. تمجید، تکریم؛ تأیید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سربالایی، فراز ( رسمی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خوگیری به محیط، اُنس یافتن با محیط؛ اُنس دادن به محیط

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. کف زدن برای، هورا کشیدن برای، تشویق کردن، ابرازِ احساسات کردن برای؛ با شادی استقبال کردن از 2. با هلهله اعلام کردن 3. هورا، هلهله، تحسین، تشویق، آ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدشانس، که مرتب تصادف می کند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. فرعی 2. عَرضی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

عَرَض ( فلسفه ) Accidents will happen با قضا کارزار نتوان کرد. meet with/have an accident دچارِ حادثه شدن، دچارِ سانحه شدن، گرفتارِ بلا شدن withou ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صَرف ( دستور )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمانِ دستیابی، زمانِ دسترسی ( کامپیوتر )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

ورودی، خروجی ( بزرگراه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. شریکِ جرم ( حقوق ) 2. ضمائم، افزوده ها، لوازم فرعی ( در جمع ) 3. فرعی، کمکی accessory before/after the fact شریکِ جرم پیش/پس از ارتکاب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

1. دستیابی، رسیدن؛ به قدرت رسیدن 2. الحاق، انضمام، پیوستن؛ افزایش accession to the throne جلوس، بر تخت نشستن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. پذیرا، تأثیر پذیر 2. قابل فهم، آسان فهم ( کتاب، اثرِ هنری و غیره )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابلیتِ فهم

پیشنهاد
٠

شریکِ جرم پیش - پس از ارتکاب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مراجعه کردن به، واردِ . . . شدن ( کامپیوتر ) to deny somebody access to مانعِ نزدیک شدنِ کسی به . . . ، مانعِ تماسِ کسی شدن با . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنیِ مصطلح، معنیِ متداول

پیشنهاد
٠

قبولِ عام یافتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

براتِ قبول شده، حواله قبول شده ( بازرگانی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. رضا دادن به، تحمل کردن 2. پرداختِ . . . را تقبل کردن 3. استقبال کردن از، پذیرای . . . شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تأکید کردن بر، موردِ تأکید قرار دادن، اهمیت دادن به، برجسته کردن، مشخص تر کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با لهجه، لهجه دار، غلیظ ( تلفظ، زبان )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. با تکیه تلفظ کردن؛ کلمه تکیه . . . را گذاشتن ( در نوشتار ) 2. تأکید کردن بر، اهمیت دادن به در حالت اسم: 1. تکیه، علامتِ تکیه ( آوا شناسی ) 2. ل ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. پدالِ گاز، گاز ( اتومبیل ) 2. شتاب گر، شتاب دهنده ( فیزیک )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَچِه لِ راندو ( موسیقی ) ، تند شونده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

accede to something 1. رضایت دادن به، موافقت کردن با، تَن دادن به، تسلیم شدن در برابرِ ( رسمی ) 2. به عهده گرفتن ( شغل، مقام ) 3. نایل شدن به، دست ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Advisory, Conciliation and Arbitration Service سازمان مشاوره و حکمیت و حل اختلاف، سازمان اِی کاس ( بریتانیا )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنگر ( گیاه ) acanthus ornament آرایش برگ کنگری ( معماری )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با Oscars جایزه اُسکار ( سینما )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. آدم بدرفتار، آدم بدزبان، آدم فحّاش؛ سوءِ استفاده کننده 2. آدم متجاوز، آدم تجاوزکار، آدم تجاوزگر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

1. سوءِ استفاده کردن از؛ تجاوز کردن به؛ بد به کار بردن 2. دشنام دادن به، فحّاشی کردن به، ناسزا گفتن به 3. بدرفتاری کردن با در حالت اسم: 1. سوءِ استف ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. جذب کردن، در خود مستحیل کردن؛ به خود کشیدن، به خود گرفتن؛ در خود فرو بردن، بلعیدن 2. مجذوب کردن، جلب کردن 3. فرا گرفتن، یاد گرفتن ( دانش )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُل فتنه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُل ابریشم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

account ( current ) حساب، حسابِ جاری ( بازرگانی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ورطه، مَغاک، ژرفنا 2. دوزخ، هاویه، چاه وِیل 3. اختلاف، تفاوت، شکاف، فاصله

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شدت، به طرزِ فوق العاده ای، بطورِ افتضاحی، به طرزِ مفتضحانه ای

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. ژرف، عمیق 2. مفرط، بی حد و حصر، بسیار زیاد، فوق العاده ( مجازی، محاوره ) 3. خیلی بد ( شرایطِ زندگی ) ؛ خیلی ناچیز ( درآمد و غیره )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایه کناری، تکیه گاه ( پُل )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

abut on/against مجاور بودن با، کنارِ . . . بودن، جنبِ . . . بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدزبان، فحّاش، بد دهن ( شخص ) ؛ توهین آمیز ( سخن )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پُر از، سرشار از

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فراوان، به فراوانی، به وفور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. نامعقول، احمقانه 2. بی معنی، یاوه، پوچ، بیهوده، عبث 3. مسخره، مضحک، مزخرف 4. پوچی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غامض، پیچیده، مبهم ( رسمی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسمِ معنی ( دستور زبان )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. استخراج، جداسازی، تصفیه 2. انتزاع، تجرید، امرِ انتزاعی، اندیشه مجرّد ( رسمی ) 3. دزدی 4. پریشان حواسی، حواس پرتی، گیجی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

حواس پرت، گیج abstractedly با حواس پرتی، با گیجی، گیج و مات