پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
٣٦٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چنین چیزی نیست امکان ندارد جنین چیزی وجود داشته باشد There's no such thing as a free lunch چنین چیزی وجود ندارد که نهار مفت به کسی بدهند

پیشنهاد
٠

چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد هیچکی برای رضای خدا خدمتی ارایه نمی دهد ( بلکه در ازای دریافت پول خدمات ارایه می گردد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خریدار مشکل پسند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابو شکنی کردن The programme sets out to explode the myth that some delicate tropical fish are impossible to keep این برنامه درصدد است که تابو شکنی ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شانسی بودن

پیشنهاد
٠

بوسیله ی باد شن در چشم رفتن Wind blows sand into my eyes باد زد شن توی چشمام باد زد شن رفت توی چشمام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراهم بودن موجود بودن آماده ی استفاده بودن در دسترس بودن Rooms are offered subject to availability اتاقها ارایه می شوند منوط به فراهم بودن ( آماده ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هییت رییسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به ضرر خود کار کردن ( عمدی یا سهوی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be mere mortal خدا که نیستیم! یک انسان عادی و فانی هستیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همدردی دسته جمعی ( درد مشترک )

پیشنهاد
٠

تنزل دادن سطح روابط دیپلماتیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

روح شیطانی ارواح خبیثه =evil spirit

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در راه ماندن غافلگیر شدن ( در طوفان، مه، خرابی ماشین، بی پولی. . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آب های خروشان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از سرما سده کردن سرمای شدید خوردن catch one's death of cold )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با مردم خوب بودن مردم دار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به روز نبودن دانش ( کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه ی سرسخت بچه ی مهار نشدنی بچه لجوج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیم تعمیر و نگهداری ( مسول تعمیر و نگهداری یک ساخنمان ، کارگاه ، دستگاه. . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارکنان تعمیر و نگهداری پرسنل تعمیر و نگهداری ( یک دستگاه، ساختمان ، کارگاه. . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیم تعمیر و نگهداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارکنان تعمیر و نگهداری پرسنل تعمیر و نگهدلری ( یک کارگاه، دستگاه، ساختمان )

پیشنهاد
٠

کند پیش رفتن ( فایده ای نداشتن )

پیشنهاد
٠

حواسشون به کار خودشان است ( به چیز دیگری فکر نمی کندد ) فقط مسیری که برای خودشان تعریف کرده اند را می روند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تامین کردن هزینه هاmeet a cost/expense پرداختن بدهی ها. meet a debt

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رسیدن به هدف دست یافتن به مقصود بدست آوردن هدف =archive a goal

پیشنهاد
٠

Fair=نسبتا قابل ملاحظه A Fair percentage of student population eat too few vegetables درصد نسبتا قابل ملاحظه ای از جمعیت دانشجویی ، خیلی کم سبزیجات م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Work yourself into the ground سخت کار کردن و خسته شدن Drive yourself into the ground خود را داغون کردن Run yourself into the ground سگ دو زدن You're ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نه راه پس دارد نه راه پیش Be locked in battle /despite گیر افتادن در مخمصه ای که نه راه پس دارد نه راه پیش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدر رفتِ The war was an enormous drain on the country’s resources این جنگ یک هدر رفت بزرگ منابع کشور بود. is a drain on their resources. این یک هدر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به شوخی ) طبیعت وحش، تالار گفتگو، تالار اندیشه ( توالت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سهام ها وضعشون بهتر میشه سهام ها گران تر می شوند سهام ها ترمیم می کنند خودشان را/احیا می کنند خودشان را

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازارهای سهام قابل اعتماد شدند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیلم اقتباس شده The movie version of his novelفیلم اقتباس شده از رمان او The concert version of the operaکنسرت اقتباس شده از این اپرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوال متنی سوالی که از داخل یک متن طراحی می شود سوالی که به شکل متن طرح گردیده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حقوق انسانی که قابل معامله نیست حقوق غیرقابل فروش ( که نمیشه روی آن معامله کرد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

وب سایت سرمایه گزاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از خود متشکر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار بیرونی، کار در فضای باز ( خارج شرکت )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویژه تر از هر روز دیگر، خصوصا این روز He wants to have Robin Hood arrested - on his wedding day of all days در روز عروسی اش خاص تر از هر روز دیگر/خص ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بین همه ی روزها on his wedding day of all days داروغه می خواهد دستگیر کند رابین هود را. . . ( آن هم ) روز عروسیش از بین همه ی روزها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - الف:سطح بالای ب:مقام والای ۲_اوج ِ. . . . . . . . . Her husband rose to the Lofty heights of transport minister شوهرش به مقام والای وزیر راه رس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱_الف: رکورد Copper prices scaled a new heights قیمت مس رکورد جدیدی رسید ب: مقام، جایگاه He rose to Lofty heights of forign minister او به مقام رفیع ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

چربی سوزی Fat loss technology فناوری چربی سوزی ( کاهش وزن )

پیشنهاد
٠

Letter of recommendation نامه ی ای با مضمون پیشنهاد یک شخص برای احراز یک پست و مقام Letter of reference رضایت نامه شغلی، نامه ی سابقه کار ( از یک شرک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Be unrepentant پشیمان نبودن ( از گناه، جرم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشک ( شادی یا غم ) کسی را در آوردن به حرف آوردن کسی set sb off=make sb do sth وادار کردن کسی به گریه ، خنده ، حرف زدن. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه سوسول ترکیبی ازaristocratاشرافی و brat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

عشق خود را هدر دادن احساسات خود را هدر دادن عشق خود را به پای هیچ ریختن