دیکشنری
مترجم
difficult child
به انگلیسی
• child who is hard to handle
پیشنهاد کاربران
بچه ی سرسخت
بچه ی مهار نشدنی
بچه لجوج
the opposite of well - behaved child is difficult child
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک