تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

نوجوان🙋🏻‍♀️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مربع/میدان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Fizzy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Antarctica

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

To get smaller

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

معدنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Down

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسابقه دادن/رقابت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

تجربه/moxie

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چقدر. برای غیر قابل شمارش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرود آمدن هواپیما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

a dish with eggs, often with small pieces of meat, vegetables, or cheese

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Place

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به همین دلیل به این علت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

گهواره، مهد، در گهواره قرار دادن bassinet گهواره سبدی روپوش دار، لگنچه، درشکه دستی بچگانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Sepulcher grave گور. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

new

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پادری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

pure, organic, plain, unrefined, whole طبیعی. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

listen to, catch, overhear شنیدن، گوش کردن، گوش دادن به. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

additional, added, another, farther, fresh, further, more, new, other دیگر. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

for nothing, complimentary آزاد، رها. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

unlike, altered, changed, contrasting متمایز، متفاوت، مختلف. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ruin, annihilate, crush, demolish, devastate, eradicate, shatter, wipe out, wreck تخریب کردن، خراب کردن، ویران کردن. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

in the midst of, amid, amidst, in the middle of, in the thick of, surrounded by, together with, with میان، در میان. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

construct, assemble, erect, fabricate, form, make, put up, raise ساخت، بنا کردن. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

youngster, babe, baby بچه، فرزند، کودک، ولد. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

uninteresting, dull, flat, humdrum, mind - numbing, monotonous, tedious, tiresome کسل کننده. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

living, animate, breathing, in the land of the living ( informal ) , subsisting زنده، در قید حیات. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

atmosphere, heavens, sky هوا. . . 🏞

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

peril, hazard, jeopardy, menace, pitfall, risk, threat, vulnerability خطر. . . . 🚫

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

عشق ع:علاقه ش:شدید ق:قلبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

A place on the internet where people read and reply to messages, usually about a subject

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Not normal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

To put something in a place so that you . . . know where it is

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

. . . Cold and a bit wet

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

to protect someone or something from danger

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

a person